eitaa logo
شهید محمد صالحی(سوم حزب‌الله)
56 دنبال‌کننده
224 عکس
56 ویدیو
1 فایل
🇮🇷🇮🇷🇮🇷بسیج مدرسه عشق است🇮🇷🇮🇷🇮🇷 امام خامنه‌ای (مدظله العالی)
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از دوستان ازخاطرات خیلی جالبش میگوید که واقعا شنیدنی است: در اون سال ها ژاندارمها میرفتن روستاها سرباز بگیری من رو گرفتن بردند به سرباز خونه ای در مشهد… هنوز ۴۵ روز نگذشته بود، که خیلی دلم برای خانواده ام تنگ شد اما مرخصی ندادن ،منم بدون مرخصی و پای پیاده، از پادگان مشهد تا طرقبه ( ۱۸ کیلومتر ) دویدم و بعد از دیدن یکی دوساعته خانواده ، بلافاصله دوباره از طرقبه تا مشهد را دویدم و رفتم پادگان … پادگان، که رسیدم دیدم گروهبان متوجه غیبت من و چند نفر دیگه شده ، همه رو به خط کرد و گفت دور پادگان رو باید بدوید (حدود۴کیلومتر)… شروع به دویدن که کردیم بعد از 1000 متر همه سرباز های دیگه خسته شدند و افتادن اما من دور کامل دویدم و ایستادم…! فرمانده ی گروهان که دویدن من رو ندیده بود، فکرکرد کلک زدم ،گفت مگه نگفتم دور کامل باید بدوی؟ گفتم دویدم قربان …گفت فضولی موقوف ..!دوباره باید بدوی…! خلاصه، دو دور دیگه به مسافت 8 کیلومتر دویدم و سر حال، جلوی فرمانده ایستادم و همه مبهوت نگاهم کردن ونمیدونستن دوسه ساعت قبل ۳۶کیلومتر دیگه دویده بودم !!! همین اتفاق باعث شد مسیر زندگیم تغییر کند…! چون یک روز، من رو بدون اطلاع قبلی با یک جیپ ارتشی به میدان سعد آباد مشهد بردند ، برای مسابقه… رییس تربیت بدنی تا من رو دید، گفت: چرا کفش و لباس ورزشی نپوشیدی؟این پوتین لکنته چیه پاته؟ گفتم:کفش دیگری ندارم وخبر هم نداشتم اگر زودتر میگفتن گیوه داشتم !!گفت :خوب الان که دیگه دیر شده مجبوری با همین وضع بری سر خط الان مسابقه شروع می شه ببینیم چند مرده حلاجی ؟ خلاصه با همون پوتین گشادو لباس تنگ سربازی دویدم و دور اخر همه داد می زدن باریکلا سرباز ،بریکلاسرباز!!! برنده که شدم دیدم همه می گن سرباز رکورد ایران رو شکستی …! من اون روز با پوتین و لباس سربازی رکورد ایران رو شکستم و بهم کاپ نقره ای دادن…! خبر رکورد شکنی من خیلی زود، به مرکز رسید و یکروز بهم امریه دادن تا برم تهران … با اتوبوس به تهران رفتم و پرسان پرسان، خودم رو به دژبانی مرکز رسوندم و با فرمانده ی لشگر که روبرو شدم، گفت: تو همون سربازی هستی که با پوتین رکورد شکستی؟ گفتم : بله قربان …گفت:چرا این قدر دیر اومدی و سریع من رو سوار ماشین کردند و به استادیوم امجدیه بردن، که قرار بود مسابقه بزرگی انجام بشه …! مسابقه ی دوی ۵۰۰۰ متر بود و من کفش و لباسی رو که رئیس تربیت بدنی مشهدهدیه داده بود، پوشیدم و رفتم لب خط…! یک دفعه بغل گوشم صدای وحشتناک تیری شنیدم و هراسان به این طرف اون طرف دویدم اطراف رو نگاه کردم ببینم چه خبره ؟ که دیدم رییس تربیت بدنی با عصبانیت می گه چرا ما رو نگاه میکنی نمیدوی؟ بدو..!گفتم من نمیدونستم این صدا چیه ؟ و من تازه فهمیدم ،که صدای شلیک تیر برای اغاز مسابقه بوده و چون مادر مشهد فقط با صدای (حاضر رو )مسابقه رو شروع می کردیم اینجا هم منتظر همون کلمه بودم ،نه صدای تیر … خلاصه شروع کردم به دویدن و یه عده هم من رو هو و مسخره می کردن و می گفتن: مشهدی تو از اخر اولی …! دور سوم رو که دویدم تازه به نفر اخرگروه رسیدم و تازه گرم شده بودم …! در دور بعد متوجه شدم، که نفر چهارم هستم و با خودم گفتم: خدا رو شکر لااقل چهارم می شم…! سه دور تا اخر مسابقه مانده بود، که دیدم فقط یک نفر با فاصله از من جلوتره…! دور اخر خودم رو به پشت سرش رسوندم… به خط پایان نزدیک می شدیم که یک آن جلو زدم و اول شدم …! باز هم رکورد ایران رو شکسته بودم و از عزیز منفرد، که سال ها قهرمان ایران بود جلو زده بودم!!!!…! این ها حرف های استاد علی باغبان باشی، قهرمان دوی ایران بود، که ۲۹ سال متوالی بدون حتی یک باخت، مقام نخست مسابقات را در ایران دارابود و جالب است، بدانید که تا به حال رکورد وی در هیچ رشته دو در دنیا شکسته نشده…! باغبان باشی ۲۱۹ مدال از انواع مدالهایی اسیایی و جهانی را داشته و در 8 مسابقه ی المپیک شرکت کرده 👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
💢چگونه می‌شود هجده فرقه روی یک مسأله اتفاق‌نظر داشته باشند؟! 🔹پیاده راه می‌افتیم به گشت‌و‌گذار در ضاحیه. در همین یک ربع بیست دقیقه‌ای که پیاده هستیم سه‌چهار نفر در خیابان‌ها با حسن سلام‌و‌علیک می‌کنند. یک بار هم ماشینی که از روبه‌رو می‌آمد به نشانهٔ آشنایی بوق و چراغ می‌زند. درحالی‌که حسن هرسال حداکثر دو ماه می‌آید لبنان. اینجا واقعاً همه فامیل‌اند! در قریب به اتفاق مغازه‌ها عکس شهدا دیده می‌شود. نبش بزرگراه شهید سیدهادی حسن نصرالله یا به قول لبنانی‌ها اتوستراد سیدهادی، فرزند شهید دبیرکل حزب‌الله لبنان یک میوه‌فروشی را می‌بینم با کلی عکس از رهبران و شهدا. می‌خواهم عکس بگیرم؛ اما می‌ترسم داستان شود. در ضاحیه عکس‌برداری ممنوع است و اینجا هم اصلی‌ترین خیابان ضاحیه. نمی‌دانم بعدها پشیمان می‌شوم یا نه. می‌رسیم به ورزشگاه الرایه. ورزشگاه روبازی که حزب‌الله مراسم مردمی‌اش را آنجا برگزار می‌کند. از جمله مسیرة‌الاکفان (راهپیمایی کفن‌پوشان) سال ۲۰۰۴، مهرجان الانتصار (جشن پیروزی) سال ۲۰۰۶ و جشن آزادی اسرا سال ۲۰۰۸. مقصد راهپیمایی‌های عاشورا نیز همیشه اینجاست. داخل محوطهٔ ورزشگاه تعداد زیادی ماشین پارک هستند که البته در روزهای معمولی طبیعی است. 🔹بالاخره می‌رسیم ابتدای اتوستراد سیدهادی. می‌رویم آب‌میوه‌فروشی الرضا. این آب‌میوه‌فروشی هم ماجرای جالبی دارد. سیدحسن نصرالله بعد از جنگ ۲۰۰۶ اکثر سخنرانی‌هایش از طریق ویدئوکنفرانس است. روزی وسط سخنرانی به جای آب، یک لیوان بزرگ آب‌پرتقال را از جایی خارج از کادر دوربین از روی میزش برداشت و با آن گلویی تازه کرد. در این‌جور مواقع مستمعین هم با یک صلوات برای خطیب زمان می‌خرند. این ماجرا بازهم در چند سخنرانی تکرار شد؛ تا اینکه رسانه‌ها به آن حساس شدند. بالاخره یک روز سیدحسن در پایان سخنرانی‌اش لیوان آب‌میوه را داخل کادر آورد و توضیح داد من برای اینکه در سخنرانی‌های طولانی گلویم خشک نشود و مجبور نباشم مدام آب بخورم به‌جای آب، لیموناد می‌خورم و به دیگر سخنرانان هم توصیه می‌کنم. و من بهت‌زده بودم از این همه صمیمیت و شفافیت.... آن شب آب‌میوه‌فروشی الرضا در ضاحیه به همه لیموناد مجانی داده بود! 🔹غروب می‌رسیم روشه. عکس‌هایش را دیده بودم. اما اسمش را نمی‌دانستم دو صخرهٔ عظیم سفید از جنس سنگ‌های رسوبی در ساحل غربی بیروت که با کمی فاصله از ساحل قرار دارند. زیر یکی از آن‌ها حفره‌ای است که دو قایق به‌راحتی می‌توانند از آن عبور کنند. گردشگران از بالای صخره‌های ساحلی از پشت میله‌ها در حال عکاسی‌اند. روی صخرهٔ حفره‌دار پارچهٔ سفید و بلندی آویزان است. از این فاصله فقط واژهٔ سرخ غزه روی آن خوانده می‌شود... با دوربین زوم می‌کنم روی پرده. طومار نام شهدای غزه است! بسیار تعجب می‌کنم. در این کشور هجده فرقه‌ای چه کسی این طومار را روی این صخره که یکی از نمادهای ملی لبنان است نصب کرده؟ آخر چگونه می‌شود هجده فرقه روی این مسئله اتفاق‌نظر داشته باشند و به سیاست توازن منفی روی نیاورند؟ به گمانم این از برکات دشمن ملموس است. فاصلهٔ جایی که من ایستاده‌ام، یعنی روشه، تا باریکهٔ غزه چیزی قریب به فاصلهٔ تهران است تا کاشان. بیروت و غزه دو بندر هستند در شرق مدیترانه. تل‌آویو درست میان این دو بندر قرار دارد. به اهالی بیروت، حال از هر فرقه‌ای، حق می‌دهم به سرنوشت مشترک بیندیشند. انسان بیش از هر چیز در برابر محسوساتش منفعل است. و چه دشمنی برای اهالی بیروت، پرمخاطره‌تر از اسرائیل و چه زمانی پرخاطره‌تر از تموز و آب؟! اهالی بیروت حتی اگر جز حس، در مقابل هیچ ارزش و آرمانی تمکین نکنند، مجبورند با اهالی غزه همدردی کنند؛ چون آن هواپیمای اسرائیلی فقط کافیست به‌جای جنوب باند، از شمال باند بپرد و همان مسافت را طی کند و همان بمب‌ها را رها کند تا... 🟢پ.ن: متن بالا برشی‌ست از کتاب «لبنان‌ زدگی»؛ سفرنامه سیدحسین مرکبی به لبنان 📚 کتاب: لبنان‌ زدگی ✍نویسنده: سیدحسین مرکبی 🔘 ناشر: آرما
هدایت شده از موسسه مصاف
🔅 ✍ به ظاهر نیک اعمال کسی یقین مکن 🔹پادشاهی بود که وزیری باهوش و بادرایت داشت و هر از گاهی که قصد نصب یا تغییر والی ولایتی داشت، او را با لباسی مبدل به آن ولایت می‌فرستاد تا امین‌ترین و دلسوزترین فرد را که در آن ولایت یافت، والی آن ولایت کند. 🔸وزیر همیشه هم در انتخاب خود موفق بود. 🔹روزی پادشاه با او به ولایتی رفت و از او خواست در انتخاب والی آن شهر همراه او باشد. 🔸هر دو با لباسی مبدل به تاکستانی رفتند و مشتری انگور تاکستان شدند. صاحب تاکستان قیمت بالایی گفت. 🔹پادشاه برگشت و به وزیرش گفت: به تاکستان دیگری برویم. 🔸صاحب تاکستان دوم پرسید: به گمانم شما غریبه‌اید و برای تجارت آمده‌اید و قصد دارید انگور برای فروش به شهر خود ببرید؟! 🔹گفتند: آری! 🔸گفت: پس من به شما انگور ارزان‌تر دهم. 🔹وزیر و پادشاه برگشتند و شاه گفت: صاحب تاکستان دوم را به ولایت‌داری انتخاب کردم، چراکه وقتی دید ما انگور به شهر دیگری می‌بریم، هزینه حمل را از روی انصاف تخفیف داد. 🔸وزیر ابتدا سکوت کرد و سپس گفت: اگر من بودم صاحب تاکستان اول را بر ولایت‌داری انتخاب می‌کردم. 🔹اما پادشاه پیکی فرستاد تا صاحب تاکستان دوم را به ولایت منصوب کنند. 🔸مدتی گذشت و خبر رسید والی مالیاتی که می‌گیرد کمتر از میزان وجه، به دربار می‌فرستد‌. 🔹پادشاه که بر صحت خبر آگاه گشت، او را عزل و روانه زندان کرد و صاحب تاکستان نخست را به پیشنهاد وزیر به منصب ولایت گمارد. 🔸شاه از وزیر پرسید: چگونه من خطا کردم و تو نکردی؟ 🔹وزیر گفت: صاحب تاکستان نخست قیمت را بالا گفت تا ما محصول آنان را به ولایت دیگر نبریم و در شهرشان انگور به‌علت کمبود گران نشود. 🔸ولی کسی که تو انتخاب کردی ظاهر عملش نیک و به سود تو بود ولی او انگور ارزان می‌داد تا محصول از شهر او برود، پس قیمت انگور در شهرش بالا برود تا او سود بیشتری کند. 🔸تا از نیت نیک کسی که در درونش پنهان است، کاملا مطمئن نشده‌ای، به ظاهر نیک اعمال کسی یقین مکن. 🔹پس دیدی صاحب تاکستان نخست آرزوی ارزانی رزق در شهر خود داشت. برعکس صاحب تاکستان دوم که گران‌ترشدن کالا و سود بیشتری در سر می‌پروراند و طماعی بیش نبود، نتیجه طمع او را در اخذ مالیات و فرستادن آن به دربار، خود شاهد شدی. ☑️ @Masaf
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
✔️ آیا اربعین تبدیل به فستیوال غذا و ماساژ شده؟! یادداشتی از سفر برای هر کس که شرکت کرده در دنیا و آخرت نصیبی است که همه بدان غبطه میخورند. این جای هیچ شک و تردیدی نیست و خدا به آبروی امام حسین علیه السلام کمک کند تا هر سال این مراسم با شکوه و عزت و امنیت برگزار شود. با انتفاد تند و تیز بعضی دوستان که این سفر معنوی را *فستیوال غذا و ماساژ و پیاده روی می‌دانند و چون خیلی حرف از اسرائیل و شعارهای انقلابی در آن داده نشده، اظهار تاسف می‌کردند و آن را نمونه یک مراسم سکولار میدانند* بسیار متاسفم. کاش مراقب حرف زدنشان باشند و به تاسی از رهبر فرزانه انقلاب از این مراسم، با شکوه و عزت یاد می‌کردند. 🔺اولا کجای این مراسم باشکوه از سیاست جداست؟ پرچم‌های ایران و عکس‌های شهدا روی کوله‌ها و پلاکاردها و ستون‌ها و موکب‌ها نمیبینید؟ تصاویر بزرگ و کوچکی که از رهبری و امام در سراسر مسیر در دست پیر و جوان نمیبینید؟ شعارهای جذاب استکبار ستیزی که در موکبها بود ندیدید؟ اگر این‌ها پیوند اسلام و سیاست و در نتیجه نفی سکولاریسم نیست، پس چیست؟ 🔺ثانیا حضور این همه طلبه و روحانی سازمان‌یافته جهت ارتباط با مردم و نسل جوان و پاسخگویی به شبهات دینی و انقلابی مردم را ندیدید؟ اطلاع دارم که امسال، حضور آقایان و بانوان طلبه بسیار سازماندهی تر و فعال تر از سال‌های قبل بوده. از جاهای مختلف‌. آیا آنها فقط پاسخگوی سوالات دینی و شرعی بودند؟ چرا زحمات طاقت‌فرسای آن عزیزان در پاسخگویی به شبهات سیاسی و اجتماعی را نادیده میگیرید؟ 🔺ثالثا درد شما این است که چرا کسی در کل مسیر با بلندگوهای بزرگ، ۲۴ ساعته شعار مرگ بر اسرائیل نمیداد؟! آیا این منطقی است؟ آیا آنجا ایران است و دستگاه تبلیغاتی دولت عراق مثل ایران عمل میکند؟ اصلا آیا چنین کاری درست است؟ آیا راه کار درستی است؟ خب هر جا هر موکبی که توانسته، سخنرانان عالی و مداحان انقلابی دعوت کرده و درباره جنایات رژیم آدمخوار اسرائیل روشنگری کرده و مردم هم شعارشان را دادند. دیگر این چه توقع بی‌جایی است که ۲۴ ساعته همه در طول مسیر شعار بدهند؟ 🔺رابعا بدون تعارف، باید پذیرفت که همه کسانی که در مراسم اربعین شرکت میکنند، هم نظر و هم ایده من و شما نیستند. عده ای (که همه ما بارها با آنان برخورد داشته ایم) گروه‌هایی هستند که هیچ نسبتی با نظام و انقلاب و ولایت فقیه ندارند. چرا باید در مراسم بزرگی در مقیاس اربعین حسینی، در کشور غریب، با زیادی پررنگ تر کردن وجهه سیاسی آن، با دست خودمان سبب اصطکاک و برخوردهای زننده بین مردمی که همگی یکدست نیستند را فراهم کنیم و آخرش هم گزگ دست دشمن و منافقین بدهیم؟! آیا فهم این نکته اینقدر دشوار است؟ 🔺دوستان روحانیِ جهرمی و انقلابی ما تعریف می‌کردند که با بعضی از مردم در پیاده روی اربعین در خصوص انتقام از اسرائیل و حمله به اسرائیل صحبت میکردیم اما ناباورانه بسیاری از مردم میگفتند که *لزومی به انتقام نیست و حتی معتقد بودند که ما قدرت در افتادن با ابرقدرت‌ها را نداریم!* ملاحظه بفرمایید. البته دوستان ما روشنگری کرده بودند اما آخرش گفتند که هنوز خیلی مانده تا همه مردم آگاه بشوند و این وظیفه ما را در حرکت نرم و روشنگری دوچندان می‌کند. خب این حرکت دوستان ما و سایر روحانیون جهادی در مسیر اربعین ، نمونه بارز روشنگری نیست؟ آیا این حرکت فرهنگی را نادیدیده میگیرید و فقط توقع دارید ۲۴ ساعته راه‌پیمایی سیاسی برگزار کرد؟ حرکت نورانی اربعین حسینی هم باید با نهضت روشنگری همراه باشد و هم خالی از پذیرایی خالصانه عراقی های عزیز و موکبداران باصفای ایرانی نباشد. این اسمش همدلی و زندگی در سایه حکومت جهانی امام حسین علیه السلام بر قلبهاست. لطفا با حرفهای دوزاری و ناپخته آن را زیر سوال نبرید. ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour
هدایت شده از قرارگاه سایبری عمار
💢شماره تلفن حرم سلام الله علیه 📞شماره تلفن ۱۶۴۰ مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین سلام الله علیه وصله، هر درد دلی دارید به آقا بگید. (بدون پیش شماره است) التماس‌دعا نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»🏴 ‌‌‌‌🆔 @amarha
هدایت شده از موسسه مصاف
🔅 ✍ زمان داره مثل برق‌وباد می‌گذره، قدرش رو بدون ▪️معنای ۷ سال رو‌ کی خوب می‌فهمه؟ ▫️دانشجوهای پزشکی. ▪️معنای۴ سال رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽بچه‌های کارشناسی. ◾معنای ۲ سال رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽سربازها. ◾معنای ۱ سال رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽پشت‌کنکوری‌ها. ◾معنای ۹ ماه رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽بانوان باردار. ◾معنای ۱ ماه رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽کسایی که ۱ ماه مبارک رمضان رو روزه گرفتن. ◾معنای ۱ هفته رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽سردبیرهای مجلات هفتگی. ◾معنای ۱ روز رو کی می‌فهمه؟ ◽کارگران روزمزد. ◾معنای ۱ ساعت رو کی می‌فهمه؟ ◽عاشق منتظر. ◾معنای ۱ دقیقه رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽اونایی که از پرواز جا موندن. ◾معنای ۱ ثانیه رو کی خوب می‌فهمه؟ ◽اونایی که در تصادف جون سالم به در بردن. ◾معنای ٠/۱ ثانیه رو کی می‌فهمه؟ ◽اونایی که تو المپیک مقام دوم رو به دست آوردن. 💢 اگر گذشت ایام رو حس نمی‌کنی، برای اینه که زمان برات اهمیت نداره! قدر زندگی و زمانی رو که داره مثل برق‌وباد می‌گذره، باید دونست. ☑️ @Masaf
یادم هست کلاس چهارم٬ توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره اش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمان ماندگار شود!! پطرس ذهن ما خسته بود٬ تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس٬ هانس بوده است!! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" آن را نوشته بود!! بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشان هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!! خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید آن وقتها اگر میفهمیدیم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت میشدیم!! اما توی همان روزها٬ سرزمین من پر ازقهرمان بود!!* قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!* شهید ابراهیم هادی: جوانی که با لب تشنه و تا آخرین نفس توی کانال کمیل ماند و برای همیشه ستاره آنجا شد؛ کسی که پوست و گوشتش، بخشی از خاک کانال کمیل شد!!! شهید حسین فهمیده: نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد!!! شهید حاج محمدابراهیم همت: سرداری که سرش را خمپاره برد...!!! شهیدان علی، مهدی و حمید باکری: سه برادر شهیدی که جنازه هیچکدامشان برنگشت!!! شهیدان مهدی و مجید زین الدین: دو برادر شهیدی که در یک زمان به شهادت رسیدند!!! شهید حسن باقری: کسی که صدام برای سرش جایزه گذاشت!!! شهید مصطفی چمران: دکترای فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی آمریکا، بی ادعا آمد و لباس خاکی پوشید تا اینکه در جبهه دهلاویه به شهادت رسید!!! شهيد محمد قنبرلو كسي كه خبر شهادتش را به اسم شكار بزرگ در اخبار بغداد اوردند کاشکی زمان بچگیمان لااقل همراه با داستانهای تخیلی، داستانهای واقعی خودمان را هم یادمان میدادند!! ما که خودمان قهرمان داشتیم!!! یه روزی یه لره... یه روزی یه ترکه... یه روزی یه عربه... یه روزی یه قزوینیه... یه روزی یه آبادانیه... یه روزی یه اصفهانیه... یه روزی یه شمالیه... یه روزی یه شیرازیه... مثل مرد جلو دشمن ایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمان نکند!!! لره............. شهید بروجردی بود! ترکه........... شهید مهدی باکری بود! عربه........... شهید علی هاشمی بود! قزوینیه........ شهید عباس بابایی بود! آبادانیه........ شهید طاهری بود! اصفهانیه...... شهید ابراهیم همت بود! شمالیه........ شهید شیرودی بود! شیرازیه....... شهید عباس دوران بود! و..... مردان واقعی اینها بودند!!! *ای کاش، گاهی از این مردان واقعی و  بی ادعا هم یادی کنیم...!!! روحشان شاد و يادشان گرامی با صلواتی برمحمد وآل محمد❤️
یتیم مکه آقای جهان شد محمد سید پیغمبران شد 😍🌺 @raefipourfans
📢 پیام مهم رهبر انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی درباره قضایای اخیر لبنان پیام مهمی صادر کردند. 📝 متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است: ✏️ بسم الله الرحمن الرحيم کشتار مردم بیدفاع در لبنان از سوئی بار دیگر خوی درندگی سگ هار صهیونیست را برای همه آشکار کرد، و از سوئی کوته‌نظری و سیاست ابلهانه‌ی سران رژیم غاصب را به اثبات رساند. باند ترور حاکم بر رژیم صهیونیست از جنگ جنایتکارانه‌ی یک ساله‌ی خود در غزه درس نگرفتند و نتوانستند بفهمند که کشتار دستجمعی زنان و کودکان و مردم غیر نظامی نمیتواند در ساخت مستحکم سازمان مقاومت اثر بگذارد و آن را از پا بیندازد. اکنون همان سیاست حماقت‌آمیز را در لبنان می‌آزمایند. جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آنند که به ساخت مستحکم حزب‌الله لبنان صدمه‌ی مهمی وارد کنند. همه‌ی نیروی مقاومت منطقه در کنار حزب‌الله و پشتیبان آن است. سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد. مردم لبنان فراموش نکرده‌اند که در روزگاری نظامیان رژیم غاصب تا بیروت را زیر چکمه قرار میدادند، این حزب‌الله بود که پای آنان را قطع کرد و لبنان را عزیز و سربلند ساخت. امروز هم لبنان به حول و قوه‌ی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد. بر همه‌ی مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزب‌الله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث آن را یاری کنند. والسلام على عباد الله الصالحين سید علی خامنه‌ای ۷ مهر ۱۴۰۳ 💻 Farsi.Khamenei.ir