eitaa logo
کانال بصیرت افزایی طلاب عزیز درچه
70 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
240 فایل
ادمین @seratt99
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 |امام حسین علیه‌السلام از مرگ در راه هدف اسلامی نمی‌هراسید ▪️رهبر انقلاب: امام حسین (علیه‌السلام) در شب عاشورا به خواهرش می‌گفت: پدرم از من بهتر بود، شربت مرگ نوشید، جدم از من شریف‌تر بود، شربت مرگ نوشید، مادرم همین‌طور، برادرم همین‌طور. مرگ که اجتناب‌ناپذیر است برای همه، اما [چه چیزی بهتر از] مرگ شرافتمندانه، مرگ برای خدا، مرگِ در راه هدف، آن هم هدف عالی اسلامی، که اسمش در قاموس اسلام شهادت است، شهادت. شهید یعنی آن‌که می‌میرد برای اینکه انسانیت زنده بماند. ۱۳۵۲/۱۱/۱۴
🏴رهبری جهادگران تاریخ ▪️ای مؤمنان! ای شیعیان حسین علیه‌السلام! ▪️امام والای شما وقتی خونش جاری می‌شد، وقتی محرومیت را حتی از آب فرات به جان می‌خرید، وقتی با هر قربانی جدیدی که از فرزندان و خاندان خود می‌داد شادی و شادمانی در چهره‌اش فزونی می‌یافت، وقی حتی فرزند شیرخوارش را فدا کرد، وقتی زمین می‌خورد و سپس برمی‌خاست تا نبرد را پی گیرد، وقتی واپسین نفَس‌های پاکش را بر زمین کربلای می‌کشید... ▪️در همه این لحظه‌ها فقط به عملیاتی جانبازانه نمی‌پرداخت؛ بلکه داشت امتی را می‌ساخت و اراده‌ای را حفظ می‌کرد و با تاریخ رسالت به پیش می‌رفت و جهادگران راه اسلام در هر زمان و مکان را رهبری می‌کرد. 📚 کتاب امامان اهل‌بیت، صفحه ۵۴۵
21.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 جهان پایان خوبی با حسین ابن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه ، باقی را به او بسپار ❣️شعر خواني سوزناك و بيدارگر سید حمیدرضا برقعی هلا ای جسم من، ای خفته، ای زندانیِ دیوار فقط با مرگ از این خواب سنگین می شوی بیدار می اندیشم به آرامش به خوابی خوش درون خاک جهان ! ای بختک بی انتها دست از سرم بردار به سر شوق رهایی داشتم از این جهان اما نفس در سینه ام اصرار کرد اصرار کرد اصرار فراری از تمام مردم دنیا مسیرم خورد به قبرستان به شهر مردمِ آرام و بی آزار به ساز خود مرا رقصاند و بی تنبوره رقصیدم جهان این مست لامذهب ، جهان این پیر لاکردار جهان آری چه فرقی می کند با سیب یا گندم فریبم داد با درهم فریبم داد با دینار جهان این استخوان خوک در دست جذامی ها جهان این مثل آب بینی احشام، بی مقدار جهان یک روز در صفین ، جهان یک روز بر منبر فریبم داد با قرآن فریبم داد با دستار جهان نگذاشت تا روز دهم در کربلا باشم چه فرقی می کند حالا شوم تواب یا مختار جهان این نخ نمای رنگ و رو رفته ولی گاهی شبیه چادر مادربزرگم می شود گلدار جهان این تیرهء خاموش روشن می شود آری محرم ها که می کوبم سیاهی بر در و دیوار همان وقتی که اشکی می چکد در روضه از چشمم همان وقتی که می گویند از گودال از مسمار همان وقتی که در مشّایه خوابم برد روی خاک دلم آن خواب را می خواهد آن رویای بی تکرار عمود آخر است و چشم های خیس من بسته است به گوشم می رسد اهلا و سهلا مرحبا زوار جهان پایان خوبی با حسین ابن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه ، باقی را به او بسپار ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا