eitaa logo
بصیران پویا
377 دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
11هزار ویدیو
684 فایل
کانال جهادتبیین،بصیرت افزایی وروشنگری ثامن
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️بیانیه سپاه عاشورا بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه سپاه عاشورا در پی اتفاق پیش آمده در مراسم تکریم و معارفه استاندار آذربایجان شرقی 🔹ضمن تبریک فرارسیدن سالروز میلاد با سعادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام؛ به دنبال رخ دادن حادثه ناگوار هتک حرمت به استاندار ولایی و جهادی آذربایجان شرقی جناب آقای عابدین خرّم که قلوب امت حزب الله، خانواده های معظم شهدا ، بسیجیان ، پاسداران و قاطبه مردم غیور و همیشه در صحنه آذربایجان را مکدر نمود 🔹سپاه عاشورا ضمن محکوم نمودن رفتار سخیف و دون شان فرد خاطی، از مجاهدت‌ها و رشادت های سردار خرّم در جبهه های دفاع مقدس و مقاومت اسلامی و عرصه خدمت رسانی و نیز رفتار کریمانه ایشان در این موضوع قدردانی نموده و از خدای متعال توفیقات آن مجاهد خستگی ناپذیر را در خدمت به مردم شریف آذربایجان مسئلت می‌نمائیم 🔹انتظار دارد دستگاه‌های مسئول ضمن بررسی موضوع، برخورد قانونی را با فرد خاطی انجام داده و از تکرار چنین مواردی پیشگیری نمایند @basiranpouya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 هدیه به محضر پیامبر مهربانی ها ... 🍃 ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد ... اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃🍃 @basiranpouya
سیلی که به صورت خُرم خورد، گرچه تلخ است، تلخ تر این است بدون شناخت خرم بر او تاختند. اگر ندیده بودم و در رکابش نجنگیده بودم باید مثل بقیه تماشا می کردم. دیوار امنیتی که خرم با جوانیش تا به امروز پایش ايستاده، باید تماشا کنید. مرزهای شمال غرب کشور که با اقتدار حفاظت می گردد روزی زیر گام های او با درایت وهدایت اوشکل گرفت. رسیدیم به قله کُترال، سال ۹۰صلابت و برق شوق چشمانش را باصورت سوخته ی نبرد سنگین روز عملیات را هرگز فراموش نمی کنم. سرخی صورتش در برف سنگین زمستان، حُجب همراه با وقارش، سکوت همراه با یقینش، شجاعت همراه با بی ادعایی اش، و این لیست تمامی ندارد... تا دستی از سر ناآگاهی برصورتش نواخت و او مردانه بخشید، چون راه طولانی در پیش دارد. خدا او را از اسارت تکفیری ها حفظ کرد تا آبروداری کند برای مردم با آبرویش. خرم عزیز! سنگر همان سنگر است، تیرها فرق کرده اورا ببخش. خدا به آبرویت بیفزاید... رستمعلی رفیعی آتانی فرمانده سپاه صاحب الامر(عج)‌ استان قزوین @basiranpouya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️استانداری که امروز سیلی خورد سردار عابدین خرم را از سال ۹۲ می شناسم. از همان وقتی که مشغول تحقیق و مصاحبه برای کتاب «شام برفی» بودم. سردار هم یکی از شخصیت های شام برفی بود که باید مصاحبه می شد. یکی از همان ۴۹ ایرانی که مرداد ۱۳۹۱ در مسیر فرودگاه دمشق به هتل فرادیس توسط نیروهای تکفیری(عوامل موساد) ربوده شدند و ۱۵۹ شبانه روز در چهارده منزل در ریف دمشق شکنجه شدند. اتفاقا خرم از لحاظ جایگاه سازمانی ارشد ترین فرد آن کاروان بود. در واقع فرمانده سپاه استان آذربایجان غربی اسیر شده بود که البته در بازجویی های همراه با شکنجه با شوکر و شلاق، خود را معلم جغرافیا و زائر معرفی کرده بود و تا آخر هم پای حرفش ماند. او بارها تحت شدید ترین شکنجه ها قرار گرفت. در منزل ششم دیگر نایی برایش نمانده بود. اما وقتی لب به اعتراف نگشود، *نقیب عبدالناصر شامیر، فرمانده هنگ تکفیری البرا* همه چیز را به شب بعد موکول کرد. تا شب بعد، جماعت اسیر راهی جز دعا و توسل نداشتند. آنها در زیر زمینی که پیشتر باشگاه ورزشی بود، به حضرت زهرا سلام الله علیها متوسل شدند و آنقدر توسل و دعا را ادامه دادند تا شب به نیمه رسید و نقیب هم راه رسید. صدای گوش خراش موتور برق مانع از شنیده شدن صدای پاهای نقیب و جلادهای همراهش می شد. اما اسرا او و سمیر و بقیه را می دیدند که با شوکر و کابل از پله ها پایین می آمدند. هنوز پای نقیب شامیر به آخرین پله نرسیده بود که موتور برق خاموش شد و زیر زمین در تاریکی فرو رفت. فریاد نقیب شامیر بلند بود. همراهانش را ملامت کرد و همزمان چند پله را به عقب برگشت. نور موبایل سمیر اردنی بود که به دادش رسید. نقیب سرش داد کشید و دلیل خاموش شدن موتور برق را جویا شد. سمیر هم مثل او بی اطلاع بود. پشت سر نور ضعیف موبایل، سراغ موتور برق رفتند. سمیر چند بار طناب هندل را کشید اما موتور نفس نکشید. او مهندس کهربا را به کمک طلبید. مهندس کهربا *صادق ادیبی اهل سیمکان جهرم و فرمانده آماد تیپ ۳۳ المهدی* که حالا خود را مهندس کهربا معرفی کرده بود. صادق پاورچین و در حالی که ذکر یا زهرا بر لب داشت، خود را به جمع و موتور برق رساند. خونسرد به چند قطعه ی موتور برق دست کشید و سپس سراغ طناب هندل رفت. خدا خدا می کرد که روشن نشود. کشید و باز موتور نفس نکشید. نقیب عصبی و نگران به سمیر گفت: همه ی برنامه ها به هم ریخت. جمله ی عربی او را سید طاهر افغانی، مترجمی که از قضا با جمع اسیر شده بود، برای دور و بری ها ترجمه کرد. نقیب همه چیز را به شب بعد موکول کرد. از این ستون تا آن ستون فرج بود. تا شب بعد بیست و چهار ساعت فرصت بود. آن هم اگر نقیب شامیر گرفتار عملیات و درگیری نمی شد و می توانست خودش را به زیر زمین برساند... *و امروز عابدین خرم در جلسه ی معارفه سیلی خورد. سیلی نه از دست تکفیری بی شرم که از دست یک خودی. انگیزه هرچه که بوده باشد، خرم او را بخشید و گفت: در سوریه روزی ده ها شلاق می خوردم و حالا تحمل یک سیلی چندان دشوار نیست.* ✍نویسنده کتاب شام برفی والعاقبه للمتقین یکم آبان ۱۴۰۰ @basiranpouya
امشب یادی کنیم ازمسیح کردستان سردار شهید محمد بروجردی سیلی سرباز بر صورت شهید بروجردی در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره". فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری". یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه". بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است.می گم سه روز برات مرخصی بنویسند". سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم". بعد هم با گریه بیرون رفت.بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛یازده ماه بعد هم به شهادت رسید.آخرش هم به مرخصی نرفت. وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @basiranpouya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۲۵ قرآن کریم ( آیات ۱۶۴ تا ۱۶۹ سوره مبارکه بقره)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ» هرکه قرآن سخنش باشد و مسجد خانه‌اش، خداوند برای او خانه‌ای در بهشت بنا کند. (امالی صدوق /۴۰۵) 🎙 استاد: مرحوم منشاوی @basiranpouya