eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
‏در عین‌الاسد با ابرقدرت درافتادیم ولی آمریکا با رسانه‌ هایش تخریب و تلفاتش را انکار کرد. بویینگ آمریکایی مردم ما را کشت ولی آمریکا با رسانه‌هایش قاتل و قربانی را عوض کرد. ای مردم ایران! آیا درس نمیگیرد؟ در قرن ۲۱، بدون رسانه‌ نقطه زن، موشکهای نقطه زن‌ تان را به خودتان برمیگردانند ✍ علی علیزادهAliz 🆔 @basirat_enghelabi110
#فوری 🔴 یک افسر ارتش عراق که در پایگاه عین‌الاسد مشغول به خدمت است، به ایران ویوئر خبر از گستردگی و شدت تخریب‌ها در این پایگاه داده‌است. این منبع گفته است انبار تجهیزات لجستیکی، تجهیزات راداری، پهپادها و آشیانه‌هایشان و هلیکوپترها نابود شده‌اند. #سپهبد_قاسم_سلیمانی #انتقام_سخت #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴احتمال حمله موشکی گروههای مقاومت به مواضع آمریکا در منطقه 🔸به دنبال حمله شب گذشته آمریکا به سوریه، برخی منابع نزدیک به جبهه مقاومت در منطقه از پاسخ قریب الوقوع به این حمله و سایر اقدامات تروریستی دولت آمریکا در منطقه خبر دادند. 🔹گفته شده این انفجار در پی وقوع یک حمله هوایی صورت گرفته است. 🔹آمریکا هم اکنون در برخی کشورهای منطقه پایگاه نظامی دارد. مهمترین و مجهز ترین پایگاه نظامی آمریکا عین الاسد عراق بود که در جریان حمله موشکی ایران آسیب جدی دیده و طبق آخرین برآوردها حدود ۴۰۰ کشته و زخمی به دنبال داشته است. 🔹در ساعات اولیه این حمله، یک منبع مطلع در اطلاعات سپاه به نقل از منابع محلی اعلام کرد دست کم ۸۰ نظامی آمریکایی کشته و بیش از ۲۰۰ نفر زخمی شده اند. 🆔 @basirat_enghelabi110
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زینب سلیمانی ، دختر شهید #حاج_قاسم_سلیمانی امروز با اسلحه در نماز جمعه کرمان سخنرانی کرد... #بصیرت_انقلابی #انتقام_سخت 🆔 @basirat_enghelabi110
اگر انتقام سخت‌تر می‌خواهیم. برجام را نقض کرد، آتش نزدیم، چون دولت و جمع زیادی از مردم، به آن وابسته و از رویارویی هراسان بودند. اسرائیل در سوریه نیروهای ما را زد، اگر پاسخ می‌دادیم، برخی مردم خودمان اتهام جنگ طلبی می‌زدند. سردار شهید شد و انتقام مطالبه عمومی. اکنون اولین قدم را برداشته‌ایم. ان‌شاء‌الله نیروهای مقاومت هم ادامه می‌دهند. کار بزرگی هم بوده. به زودی صدای خانواده‌های نظامیان کشته و زخمی‌آنها هم بلند خواهد شد. اما اگر بیشتر توقع داریم، باید مطالبه عمومی داشته‌باشیم. علامت آن نخریدن و بیزاری عملی از نمادها، کالاهای غیر استراتژیک و سبک زندگی آمریکایی است. اگر عملا مطالبه کنیم، دست نظام باز‌تر می‌شود. فراموش نکنیم، بلا تشبیه وقتی در حکومت امیرالمومنین سلام الله علیه مردم، قاتل حضرت زهرا و یارانش را محترم می‌شماردند، حضرت فدک را پس نگرفت و حتی مغیره مجازات نشد. ( حجت الاسلام کاشانی ) 🆔 @kashani1395 🆔 @basirat_enghelabi110
#غروب_جمعه💔 ای جمعه چرا زصبح دلگیر شدی؟ از طلوع خود چنین نفسگیر شدی؟ تابوده غروب تو غمش معروف است گویی ک زهجر قاسمت پیر شدی... #شهید_قاسم_سلیمانی #نثار_روحش_صلوات #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
میخوام بخاطر اون موشکی که خورد به هواپیمای اکراینی و بعد کمونه کرد خورد به اتوبوس گنبد یه سناریو برای یک کارگردان بالیوودی بنویسم! البته به اون موشکایی هم که خورد به عین الاسد ولی هیچکیو نکشت تو فیلمنامم حتما اشاره می کنم! نظرتون چیه؟ ✍ راحله خبرنگار 🆔 @basirat_enghelabi110
مسعود بهنود : در عجبم این «فعالان سیاسی» و «ایراندوستان» و «آزادیخواهان» از کجا هم علت حادثه، هم مسئولان آن را شناسایی کردند! #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
‏ما پایگاه آمریکا رو زدیم و آمریکا هیچ غلطی نکرد! ما پایگاه آمریکا رو زدیم و آمریکا هیچ غلطی نکرد! ما پایگاه آمریکا رو زدیم و آمریکا هیچ غلطی نکرد! این چیزیه که دارن حواسمون رو ازش پرت می‌کنن. ✍ رضا رمضان نژاد 🆔 @basirat_enghelabi110
⭕️ آمریکا ۳۱سال پیش هواپیمای مسافری ایران را با ۲۹۰سرنشین منهدم کرد. کسی اعتراضی نکرد؛ فرمانده ناو مدال شجاعت گرفت! یک هواپیمای مسافری به دلیل نقص فنی در تهران سقوط کرده، خبرگزاریها و مقامات آمریکایی و اروپایی به استناد یک فیلم مجعول ایران را متهم می‌کنند! طِویله ای بنام دهکده جهانی. 🆔 @basirat_enghelabi110
هدایت شده از بصیرت انقلابی
🎩🎩🎩 معمای سفر #مستر_همفر خاطرات جاسوس انگلیسی به کشور های اسلامی
خاطرات مستر همفر 👇 ( فصل ششم ) ( بازگشت به لندن و دیدن وزیر ) پس از مدّتی که در بغداد بودم دستور آمد که فوراً به لندن بازگردم و من نیز عازم لندن شدم. در آنجا با دبیرکل و بعضی از اعضای وزارت جلسه داشتم، مشاهدات و کارهای خود را در این سفر طولانی باز گفتم. از اطّلاعاتی که در سفر عراق به دست آورده بودم بسیار شادمان شدند و ابراز خشنودی کردند. پیش از این نیز گزارش جامعی از سفر فرستاده بودم. در آنجا دانستم که صفیّه - همسر شیخ در بصره - گزارشی همانند من برایشان فرستاده است. همچنین دریافتم که وزارت در هر سفر افرادی را به مراقبت از من گماشته است، آنان نیز گزارشهای رضایت بخشی در مورد من فرستاده بودند که گزارشهای مرا تأیید می کرد. دبیرکل فرصت ملاقاتی را با شخص وزیر برایم گرفت و هنگامی که او را در دفترش دیدم به من خوش آمد گرمی گفت که با خوش آمد سفر قبل (هنگام بازگشت از استانبول) تفاوت داشت، او وانمود نمود: که جایگاه مخصوصی در قلب او یافته ام. وزیر از به چنگ آورد محمد بسیار شادمان بود و گفت او گمشده وزارت است و پیوسته به من می گفت: با او هر نوع پیمان ببند؛ او افزود اگر همه رنج هایت جز شیخ دستاوردی نداشت باز هم ارزشمند بود. هنگامی که در مورد سرنوشت او اظهار نگرانی کردم وزیر گفت: اطمینان داشته باش که شیخ همچنان همان آرا و اندیشه ها را دارد. وزیر گفت: کارکنان وزارت در اصفهان او را دیده و گفته اند که شیخ به همان منش است. با خود گفتم: چگونه شیخ اسرارش را بر آنها باز نموده است؛ امّا هیبت وزیر مانع شد این نکته را از او سؤال کنم. هنگامی که با شیخ دیدار کردم دانستم که فردی به نام عبدالکریم در اصفهان با او تماس گرفته و گفته که برادر شیخ محمد - من - است و جزئیّات اسرار او را از قول من برایش بازگو کرده و از این راه توانسته در دل او نفوذ پیدا کند. محمد عبدالوهاب گفت: که صفیّه بوده و شیخ بهترین ساعت های زندگیش را با او گذرانده است. عبدالکریم نام ساختگی یکی از مسیحیان جلفا در اطراف شیراز و مزدور وزارت بوده است. دستاورد چیرگی ما چهار تن بر محمد عبدالوهاب آن بود که او به بهترین روش ممکن برای آینده آماده شد. پس از آن که این مسایل را در حضور دبیرکل و دو نفر دیگر که از پیش، آنها را نمی شناختم برای وزیر گفتم، او گفت: تو سزاوار دریافت بالاترین نشان های وزارتی و بین مزدوران ویژه وزارت در مرتبه نخست قرار داری سپس افزود دبیرکل رموزی را به تو می آموزد که در انجام وظیفه ات مفید خواهد بود. آن گاه به من اجازه دادند که ده روز را در میان خانواده ام بگذرانم. با شادمانی از وزارت خارج شدم. بهترین روزهایم را با فرزند کوچکم گذراندم او شبیه من بود، برخی واژه ها را می گفت و راه می رفت چنان که گویی پاره ای از جان من بر زمین راه می رود. شادیم، اندازه ای نداشت، از عشق گویی روحم پرواز می کرد از خانواده و وطن برترین بهره ها را بردم. عمّه کهن سالم را دیدم که همواره به من لطف و مهربانی داشت و این دیداری بسیار نیکو و لازم بود زیرا زمانی که من در سوّمین سفر بودم او از دنیا رفت. درگذشت او برای من بسیار دردناک، اندوه بار و غم انگیز بود. ده روز به سرعتِ، یک ساعت گذشت، آری روزهای خوش چون ساعتی می گذرد و روزهای سخت به قرنی می ماند. به یاد می آورم روزهایی را که در نجف و عراق بیمار بودم، یک روزش چون سالی بود.تلخی آن روزها هنوز در کامم هست. آن طوری که همه روزهای خوشم آن اندازه شادمانی برایم نداشته، که با تلخی روزهای سخت برابری کند. ... 🆔 @basirat_enghelabi110