یاسیدالکریم 🌺
🌹کـربـلا را بـا خودت تـا شهـرری آوردهای
🌹وَه چه نـزدیک است بـا مـا کـربـلا، #عبدالعظیم_حسنی
🌺 چهارم ربیع الثانی سالروز میلادش مبارکباد
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اینو حتما ببینید در هولناکترین لحظه ی زندگی به کارتون میاد
غروب #جمعه به یاد یوسف زهرا(س)
سلامتی وجود نازنینش
انشالله بلای #کرونا از همه تون دور باشد.
🌴🌴🌴
بصیرت انقلابی
@basirat_enghelabi110
2.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🔴🔴
👌 آیا آمریکا میتواند در تولید تجهیزات پزشکی، بی نیاز از چین شود؟
👈🏻 فعالان حوزه تامین تجهیزات پزشکی مثل ماسک میگویند این کار امکانپذیر نیست
#بحران_تجهیزات_پزشکی_در_امریکا
#آمریکا
#آمریکا_رو_به_افول_است
بصیرت انقلابی
@basirat_enghelabi110
1.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نمونهای از تدابیر دولت روحانی:
قیمت لبنیات گران شد/ تاریخ خبرها:
۴ تیر ۹۹
۸ تیر ۹۹
۸ مرداد ۹۹
۲۰ مرداد ۹۹
۵ آبان ۹۹
۲۴ آبان ۹۹
۲۸ آبان ۹۹
🔻خبرنگار: افزایش قیمت بنزین تا کجا منطقیه؟
زنگنه: "تا وقتی که مردم تحمل کنند!!!"
🔸روحانی خطاب به منتقدین (آبان ۹۹): "میگویند مدیریت دولت فلانجور است. شما اصلا مدیریت میدونید چیه؟"
🔹جهانگیری خطاب به قالیباف (آبان ۹۹): "کمترین آشنایی با اقتصاد ندارید"!
الهی #کرونا کمر آنها را بشکند که کمرِ ملت را می شکنند.🤲
الهی به أموات ملحق شوید.😜
غروب#جمعه یادی از گذشتگان کنیم با هدیه یک #صلوات 🌷🌷
بصیرت انقلابی
@basirat_enghelabi110
سلام خدمت اعضای محترم🌸
شبتون بخیر 😊
امشب در خدمت شما هستیم با قسمت های:
✅ سیصد و دوازدهم
✅ سیصد و سیزدهم
از مستند داستانی جان شیعه اهل سنت
با ما همراه باشید...✌️
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و دوازدهم
🚪🛋 همین که آسید احمد و مامان خدیجه از خانهمان رفتند، مجید مقابلم نشست و به گمانم هنوز باورش نمیشد از زبان من چه شنیده که با لحنی لبریز ترس و تردید سؤال کرد:
❓الهه جان! مطمئنی میخوای بیای؟
🏻و خودم هم نمیدانستم چه شوری در جانم به پا خاسته که دریای دلم به سمت ساحل چشمانش موج زد و مشتاقانه شهادت دادم:
✋🏻مجید! من میخوام بیام. نمیدونم چرا، ولی دلم می خواد بیام!
🌌 شاید هنوز حلاوت بهشتی شبهای قدر و مستی قدح محبت امام علی (علیهالسلام) در مذاق جانم مانده و دلم نمیآمد به تعارف جامی دیگر از عشق اولیای الهی دست رد بزنم که حالا بیش از هر زمان دیگری در گرداب بلا دست و پا میزدم و سخت محتاج اینچنین عاشقانههایی بودم و حقیقتاً چه عاشقانه طلبیده شده بودیم که بیهیچ دردسری گذرنامه گرفته و با چیدن یکی دو دست لباس و چند تکه وسایل شخصی در یک کوله پشتی، مهیای رفتن شدیم.
👨🏻 عبدالله وقتی فهمید چه خیالی در سر داریم، نمیدانست چه بگوید و با چشمانی مات و متحیر فقط نگاهمان میکرد.
🏻 حقیقتاً خودم هم نمیتوانستم باور کنم بی آنکه روحم خبر داشته و یا حتی یک لحظه فکری برای رفتن به کربلا به سرم زده باشد، به این سفر اعجابانگیز دعوت شده و بیآنکه اختیاری به دست من باشد، بپذیرم تا همچون عاشق ترین شیعه، با پای پیاده رهسپار کربلا شوم، ولی دلم نمیخواست عبدالله گمان کند کسی مرا به این کار اجبار کرده که صادقانه اعتراف کردم:
- آسید احمد و خونوادهاش هر سال برای اربعین میرن کربلا. امسال هم به ما گفتن دارن میرن، منم دلم میخواست باهاشون برم...
🏻 مجید سرش را پایین انداخته و شاید از چشمان عبدالله اِبا میکرد که باز به هوای خواهرش، سرِ غیرت بیاید و حرفی بزند که من خودم ادامه دادم:
🏻 خُب داریم میریم زیارت امام حسین (علیهالسلام)!
👨🏻 و عبدالله طاقتش طاق شد که با حالتی عصبی جواب داد:
- آخه الان اصلاً موقعیت مناسبی نیس!
👁 و دید مجید خیره نگاهش میکند که به سمتش چرخید و برای تبرئه خودش، با لحنی ملایمتر ادامه داد:
👨🏻 شرمنده مجید جان! من میدونم زیارت امام حسین (علیهالسلام) ثواب داره! ولی آخه الان تو این موقعیت که اوضاع عراق انقدر به هم ریختهاس و داعش داره همه رو سر میبُره، تو میخوای دست زنت رو بگیری ببری عراق و از نجف تا کربلا رو پیاده بری؟!!!
داعش تهدید کرده که پیادهروی امسال رو به خاک و خون میکشه!
🏻مجید لبخندی زد و با متانت همیشگیاش، جواب دلشوره برادرانه عبدالله را داد:
- باور کن هر چی تو نگران الهه باشی، من بیشتر نگرانشم! ولی اوضاع عراق آنقدر هم که فکر میکنی، خراب نیس! داعش تو همون یکی دو ماه اول زمین گیر شد. از وقتی که آیت الله سیستانی حکم جهاد داد و شیعه و سُنی وارد جنگ با داعش شدن، کمر داعش شکست! دیگه الان تو همون چند تا استان صلاح الدین و نینوا و الانبار داره جون میکَنه! این چرت و پرتهایی هم که میگه، فقط برای اینه که مسیر اربعین رو خلوت کنه، وگرنه هیچ غلطی نمیتونه بکنه! استان کربلا و نجف از امنترین مناطق عراقه!
👁 و نگاهم کرد تا پشتش به همراهی تمام قدم محکم شود و با خاطری آسوده ادامه دهد:
🏻اینهمه زائر دارن به عشق امام حسین (علیهالسلام) میرن، من و الهه هم مثل بقیه! خیالت راحت باشه!
👨🏻 ولی خیال عبدالله راحت نمیشد که یکی دو ساعت بحث کرد و به هر دری زد تا ما را از رفتن منصرف کند و دستِ آخر نتوانست حریف عزم عاشقانه زن و شوهری شیعه و سُنی شود که صورتمان را بوسید و ما را به خدا سپرد و رفت.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و سیزدهم
🚌 با همه خستگی طی مسافت طولانی بندر تا مرز شلمچه، ازدحام غیر قابل تصور عبور از مرز و پس از ساعتها پیمودن مسیر مرز تا ورودی شهر نجف، باز هم شوری شیرین در تمام رگهای بدنم میدوید که هنوز مرقد امام علی (علیهالسلام) را ندیده و نمیتوانستم منظره رؤیاییاش را تصور کنم.
📗 حالا تا دقایقی دیگر بر کسی میهمان میشدم که این روزها با آهنگ کلماتش خو گرفته و با مطالعه مداوم نهجالبلاغهاش، بیش از پیش شیفته کمالاتش شده بودم.
🚙🚌🚗 در تمام طول مسیر از مرز تا شهر نجف، روی سرِ شیعیان میهماننواز و بیریای عراق قدم میگذاشتیم که با ماشینهای شخصی خودشان، زائران را در طول مسیر منتقل میکردند و با همان زبان خودشان و کلماتی که از زبان فارسی آموخته بودند، رهسپاریمان را در مسیر زیارت امام حسین (علیهالسلام) میستودند و مدام خوش آمد میگفتند.
🎪 در هر روستا و کنار هر خانهای بساط پذیرایی بر پا کرده تا به استکانی چای عراقی و خرما و یا هر چه در دسترسشان بود، خستگی را از تن مردم به در کنند و خدا میداند با چه اخلاص و محبتی از زائران پذیرایی میکردند که انگار میزبان عزیزترین عزیزان خود بودند تا جایی که وقتی در کنار یکی از موکبها برای تجدید وضو و اقامه نماز مغرب توقف کردیم، هر کدام از اهل طایفه برای ارائه خدمتی، مشتاقانه به سمتمان آمدند.
🍛🍣🍱 پیرمرد خانواده به سمت وضوخانه راهنماییمان میکرد و بانوی خانه با تشت و پودر آمده بود تا لباسهایمان را بشوید و هنوز نمازمان تمام نشده، سفره شام را پهن کرده و بیتوجه به تعارفهای ما، با نهایت مهربانی غذای لذیذشان را آوردند و شاید خدا میخواست اوج خدمتگذاری این بندگان مخلصش را به رخ ما بکشد که برق هم رفت تا در تمام طول مدت صرف غذا، پیرمرد خانواده با چراغ قوه بالای سرِ ما به خدمت بایستد و دستِ آخر با چه محبتی ما را بدرقه کردند و باز موکبهای دیگر دست بردار نبودند که هر کدام سرِ راهمان را میگرفتند تا میهمان خانه آنها شویم و هر کدام میخواستند افتخار پذیرایی از میهمانان امام حسین (علیهالسلام) را از آنِ خودشان کنند و ما شرمنده اینهمه مهربانی بیمنت، از کنارشان عبور میکردیم.
👥👥 به علت محدودیتهای امنیتی، از ورود وسایل نقیله به مرکز شهر نجف جلوگیری میشد و مجبور بودیم راهمان را به سمت حرم با پای پیاده طی کنیم.
🎒آسید احمد و مجید با کوله پشتیهای به نسبت سنگینی که هر یک به دوش گرفته بودند، جلوتر از ما حرکت میکردند و من و مامان خدیجه و زینبسادات پشت سرشان میرفتیم.
🛣 خیابانها مملو از جمعیتی بود که خستگی را زیر پا گذاشته و در ساعات پایانی نیمه شب، همچنان با شیدایی به سمت حرم میرفتند.
🏻 هر چند هنوز طعم تلخ هلاکت پدر پیر و به فنا رفتن جوانی برادرم از مذاق جانم نرفته بود، اما خنکای مطبوع شبانگاه شهر نجف، آنچنان روحم را نوازش میداد که با قدمهایی پُر توان و استوار پیش میرفتم و نه اینکه نخواهم که دیگر نمیتوانستم به چیزی جز شور اربعین بیندیشم که با چشمان خودم میدیدم چه طوفان عظیمی برای بزرگداشت چهلمین روز شهادت فرزند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آن هم پس از چهارده قرن به پا خاسته که مرزهای ایران از هجوم جمعیت به تنگ آمده و حتی جاده شلمچه به سمت مرز عراق از حضور زائران اربعین پُر شده بود و حالا هم میدیدم نه کربلا که نجف لبریز از شیعیانی شده که برای پیمودن مسیری چهار روزه با پای پیاده، سر از پا نمیشناختند.
#بصیرت_انقلابی
🆔 @basirat_enghelabi110
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨رهبرانقلاب در سال ۹۵ : طرف مقابل با شیوههای مختلف و تقلب و خدعه سر باز میزند و عمل نمیکند به تعهداتش. این چیزی است که در مقابل چشم خود می بینیم، یعنی خسارت محض. ۹۵/۱/۱
⚠️ تصاویری از تصویب سخت ترین تحریم ها توسط دمکرات ها و جمهوری خواهان علیه مردم #ایران
#آمریکا
#بایدن
بصیرت انقلابی
@basirat_enghelabi110