eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات مستر همفر👇 ؛ آشنایی با شیخ احمد «افندم» با عالم کهن سالی برخورد کردم به نام احمد «افندم» که در خوش نفسی، پر حوصلگی، پاک باطنی و خیرخواهی، بهترین مردان دینیمان را همچون او نیافته بودم. او شب و روز می کوشید تا همچون پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم شود که او را برترین نمونه می دانست. هرگاه نام او را می برد چشمانش پر از اشک می شد. خوشبختانه او حتّی یک بار هم از ریشه و کسان من نپرسید. او مرا محمّد افندی صدا می کرد. آن چه می پرسیدم به من می آموخت و وقتی فهمید که من در کشورشان میهمان هستم و برای کار و زندگی در سایه خلیفه پیامبر رفته ام، با من بسیار مهربانی کرد. این ها دلایلی بود که من برای زندگی در ارائه کرده بودم. به شیخ گفتم: من جوانی هستم که پدر و مادرم را از دست داده ام برادری هم ندارم آنان برایم ثروتی به ارث گذاشته اند. من اندیشیدم که قرآن و سنّت بیاموزم و لذا به پایتخت آمده ام که به و دنیا برسم. شیخ به من بسیار خوش آمد گفت، او با کلماتی که عیناً می آورم گفت: به چند دلیل احترام تو لازم است: 1- تو مسلمانی و مسلمانان برادرند. 2- تو میهمانی و پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم گفته است: «میهمان را نوازش کنید.» 3- تو جوینده دانشی و بر بزرگ داشت جویندگان دانش پای می فشارد. 4- تو در پی کسبی و در خبر است که «کاسب دوست خداست.» از این مسایل بسیار شگفت زده شده، با خود گفتم: چه خوب بود چنین حقایق تابناکی داشت و تعجّب کردم که چرا اسلام با چنین مرتبه والایی به دست این حاکمان سرکش و عالمان بی اطّلاع از زندگی بدین پایه ناتوان و پست شده است. به شیخ گفتم: می خواهم کریم را بیاموزم او از این درخواست من شادمان شد و آموزش و تفسیر مفاهیم آن را آغاز نمود. تلفظ برخی از کلمات برایم دشوار بود و گاه حتّی در نهایت، مشقّت می دیدم. به یاد می آورم که تلفظ جمله: «وَ عَلی اُمَمٍ مِمَّنْ مَعَکَ» را پس از ده ها بار تکرار در طول یک هفته آموختم. زیرا شیخ گفته بود باید چنان ادغام کنی که هشت «میم» پدیدار شود، بدین ترتیب من در طول دو سال کامل قرآن را از ابتدا تا انتها خواندم. او هنگامی که می خواست مرا آموزش دهد وضوی نماز می گرفت و از من هم می خواست که چون او بگیرم و روی به قبله بنشینم. گفتنی است وضو یکی از شست وشوی های مسلمانان می باشد، ابتدا روی را می شویند، سپس دست راست را از انگشتان تا آرنج و آن گاه دست چپ را به همین گونه، پس از آن بر سر، پشت گوش ها و گردن دست می کشند و سرانجام پاهایشان را می شویند. می گویند گرداندن آب در دهان و به بینی کشاندن آن پیش از وضو بسیار نیکو است. استفاده از مسواک برایم بسیار دشوار بود - و آن چوبی است که برای تمیز کردن دندان هایشان پیش از وضو به دهان می برند. من معتقد بودم این چوب برای دهان و دندان ها زیان آور است، گاهی نیز دهان را زخم می کرد و از آن خون می آمد. امّا من ناگزیر از این کار بودم زیرا مسواک زدن سنّت مؤکّد پیامبرشان حضرت محمّدصلی الله علیه وآله وسلم بود و آنها فضیلت های بسیاری برای آن برمی شمردند. ... 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر👇 ؛ ( اصراررشیخ به ازدواج من ) من در مغازه غذا می خوردم و برای نماز به می رفتم. تا وقت نماز عصر در مسجد می ماندم و پس از نماز راهی خانه شیخ احمد می شدم. در خانه او دو ساعت به آموختن و زبان های ترکی و عربی می پرداختم. هر آدینه زکات پولی را که در یک هفته به دست آورده بودم به وی می پرداختم. این زکات در واقع رشوه ای بود که من برای تداوم روابط به او می دادم تا مرا بهتر آموزش دهد. او در آموزش قرآن، مبانی و ریزه کاری های دو زبان عربی و ترکی از چیزی فروگذاری نمی کرد. هنگامی که شیخ احمد دریافت که من همسر ندارم از من خواست که با یکی از دخترانش ازدواج کنم. من خودداری کردم و گفتم: که ناتوانم و چون دیگر مردان قادر به ازدواج نیستم. البتّه این مطلب را پس از آن که او بر این کار پافشاری کرد و تهدید کرد روابطش را با من خواهد برید، این عذر را آوردم. وی گفت: ازدواج سنّت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است. پیامبر گفته است:«هر کس از سنت من سرپیچی کند از من نیست». من چاره ای ندیدم جز آن که این بیماری دروغین را بهانه کنم. شیخ این سخن را پذیرفت و پیوندهای دوستانه و محبت آمیز دوباره بازگشت... ( گزارش کردن درخواست صاحب مغازه ) پس از دو سال اقامت در اجازه گرفتم که به وطنم باز گردم امّا شیخ نپذیرفت. او گفت: چرا می خواهی بروی؟ در استانبول هر چه دلت بخواهد و چشمانت بپسندد فراهم است. خدا، و دنیا را در آن گرد آورده است. و افزود تو پیش از این گفتی که پدر و مادرت مرده اند و برادری هم نداری؛ پس در همین شهر مسکن اختیار کن. شیخ به دلیل دوستی با من پافشاری می کرد که بمانم من هم به او بسیار دل بسته شده بودم، امّا وظیفه ملّی مرا به بازگشت به و ارائه گزارش مشروح از اوضاع پایتختِ و دریافت دستورات جدید فرا می خواند. در مدّت اقامتم در استانبول ماهانه گزارشی از تحوّلات و مشاهداتم برای وزارت مستعمرات می فرستادم. به یاد دارم که یک بار در گزارشم درخواست صاحب مغازه را در مورد لواط آوردم، پاسخ شگفت آور آن بود که اگر این کار در دست یابی به هدف کمک می کند اشکالی ندارد. هنگامی که پاسخ را خواندم آسمان گرد سرم چرخید با خود اندیشیدم چگونه رؤسای من از فرمان دادن به چنین کار زشتی شرم نمی کنند؟ امّا ناگزیر بودم که این جام را تا پایان بنوشم، بنابراین کارم را ادامه دادم و لب فرو بستم. در روز وداع با شیخ، او با چشمان اشک بار به من گفت: فرزندم خدا به همراهت اگر به این شهر بازگشتی و مرا زنده نیافتی به یادم باش؛ ما در روز بازپسین یکدیگر را نزد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم خواهیم دید. من نیز واقعاً بسیار اندوهگین شدم و اشک های گرمی فشاندم امّا وظیفه مهم تر از احساسات بود... ... 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر👇 ؛ ( خادم تندخو و خالد ) هنگامی که در به سر می بردم پولی به خادم مسجد می پرداختم و شب ها نزدش می خوابیدم. او فردی تندخو بود، نامش مروان افندی که نام یکی از یاران پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بوده است و این خادم به این نام فرخنده افتخار می کرد. به من می گفت: اگر خدا به تو فرزندی داد نام او را مروان بگذار زیرا او یکی از شخصیّت های بزرگ و مجاهد بود. شام را آن خادم برایم فراهم می کرد و با هم تناول می کردیم، جمعه (عید مسلمانان) را کار نمی کردم و دیگر روزها نجاری کار می کردم، او مزد اندکی به صورت هفتگی به من می پرداخت. چون من تنها صبح ها سر کار بودم و مزد من نصف مزد دیگر کارگرها بود، نام نجّار خالد بود که به هنگام بیکاری پیرامون فضیلت های خالد بن ولید پرحرفی می کرد خالد بن ولید یک سردار اسلامی و از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بوده و برای اسلام بسیار رنج کشیده است. وی از آن اندوهگین بود که امیرالمؤمنین عمر بن الخطاب به هنگام خلافتش، خالد بن ولید را بر کنار کرد. خالد، نجّار بسیار بداخلاق و تند مزاجی بود او به من اطمینان داشت امّا من دلیلش را نمی دانستم شاید سبب این اعتمادش آن بود که من حرف شنو و مطیع بودم و در امور دین و مغازه اش با او بحث نمی کردم. او در خلوت از من درخواست لواط می کرد، این کار به گفته شیخ احمد برای آنها مؤکّد منع شده است، امّا خالد در واقع اعتقادی به دین نداشت، اگر چه به ظاهر و پیش دوستانش به آن تظاهر می کرد. او به نماز می رفت، امّا نمی دانم که در روزهای دیگر نماز می خواند یا نه؟ ولی من از این کار خودداری می کردم، به گمانم او با دیگر کارگرانش چنین می کرد. یکی از کارگران جوان و زیبا از «سلانیک» و یهودی بود که شده بود، گاهی با خالد به قسمت پشت مغازه که انبار چوب بود می رفتند و وانمود می کردند که می خواهند انبار را مرتب کنند، امّا من می دانستم که آنها در پی انجام کار دیگری هستند. ... 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 ‏مانده ام چطور وکیل مردم در نظام اسلامی براحتی هر چه تمامتر دروغ تحویل جامعه میدهد و با چادر #اسلام فخر فروشی میکند ! ننگ بر مسئول دروغگو مرگ بر نماینده مردم فریب ✍ سید تاج الدین ایزد گشب #درست_انتخاب_کنیم #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴 دیپلماسی ما نسبت به ظلم‌های جهانی واکنشی ندارد/ شرمنده مجاهدت‌ها و رنج شیخ زکزاکی هستیم 👤 علیرضا پناهیان، ‌‌‏مدیر حوزه علمیه دارالحکمه در همایش «روحانیت؛ فریاد مقاومت» در حمایت از علامه زکزاکی 🔻در سال‌های اخیر بحث دهکده جهانی و یکپارچه کردن نظامات جهانی مطرح بوده است. سران دولت‌های جنایتکار مانند تصریح می‌کنند که توده‌های مقاومت از سراسر جهان مانع از حمله آنها به است. 🔻بودجه ایران برای تأثیر گذاری فرهنگی در جهان نسبت به کشوری مانند فرانسه قریب به صفر است 🔻اگر ما مقدمات نجات را فراهم نکنیم، ضربه خواهیم خورد و طبق معادلات بین المللی این ظلم‌ها به ما هم خواهد رسید و این بلاها بر سر ما هم خواهد آمد. 🔻برخی سیاست مداران ما بنای ظلم ستیزی ندارند. دیپلماسی کشور ما ساکت است و نسبت به ظلم‌های جهانی واکنشی ندارد. مثلاً یک سال و اندی است که دیپلماسی ما نسبت به تظاهرات مردم علیه سرمایه داری در فرانسه سکوت کرده است. بی توجهی مسئولین در مورد صدور انقلاب را یک خیانت می‌دانستند. ما باید در جهت بیدارسازی ملت‌ها فعالیت کنیم. 🔻ما شرمنده مجاهدت‌ها و رنج شیخ زکزاکی هستیم. ایشان با گلوله در بدن و در زندان و عدم امکانات مواجه اند، اما دست از آرمان‌های خود بر نمی‌دارند. اگر ایشان در برابر دولت کرنش کنند، قطعاً وضعشان تغییر می‌کند ولی ایستادگی کرده اند. 🔻من سال‌ها قبل ۸ کشور آفریقایی را دیده ام و تحولی که ایشان در آنجا ایجاد کرده خیلی مجاهدت و معنویت می‌خواهد. 🔻زکزاکی در آفریقا تحول ایجاد کرده است و نیجریه با آن منابع اش می‌تواند بزرگترین کشور جهان باشد. دشمنان می‌دانند که اگر ایشان را آزاد بگذارند موجب بیداری کل کشورهای آفریقایی می‌شود./ مهر 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر 👇 ( تحلیل مسلمانان توسط وزارت ) ب: ( نقطه های قوت مسلمانان ) امّا نقطه های قوّت آنان که در کتاب آمده و دستور به از میان بردن آنها داده شده است: 1- قومیّت ها، سرزمین ها، زبان ها، رنگ ها و گذشته کشورها برای آنها اهمیّتی ندارد. 2- ربا، احتکار، زنا، و گوشت خوک برای آنان حرام شده است. 3-بسیار با عالمانشان دلبستگی دارند. 4- بسیاری از خلیفه را گرامی می دارند و او را مانند پیامبرشان می دانند و بر این باورند که پیروی از او همچون پیروی از خدا و پیامبر واجب است. 5- جهاد را واجب می دانند. 6- ، غیر مسلمان را - دارای هر باوری که باشد - نجس می دانند. 7- بر این باورند که سربلند است و والاتر از آن چیزی نیست. 8- شیعیان سازی را در کشورهای اسلامی حرام می دانند. 9- بیشتر بر این باورند که یهودیان و باید از جزیره العرب بیرون رانده شوند. 10- به عبادت هایی هم چون ، روزه و حج بسیار اهمیّت می دهند. 11- شیعیان دادن به عالمانشان را واجب می دانند. 12- به باورهای اسلامی بسیار دل بسته اند. 13- فرزندانشان را به دقّت و با روش پدران و نیاکانشان تربیت می کنند، چنان که جدا کردن فرزندان از پدران ممکن نیست. 14- زنانشان در سختی هستند که فساد به آنها راه نمی یابد. 15- هر روز بارها برای نماز جماعت گرد هم می آیند. 16- برای پیامبر، خانواده اش و نیکان مقبره هایی دارند که محل گرد آمدن و رهسپار شدن آنهاست. 17- در میان آنان بسیار کسانند که وابسته به پیامبرند - فرزندان اویند - یادآور پیامبرند و او را در برابر دیده ها زنده نگاه می دارند. 18- شیعیان هایی دارند که در زمان های خاصّی در آنها جمع می شوند و سخنرانی، ایمان را در وجودشان قوّت می بخشد و آنها را به کارهای نیک تشویق می کند. 19- و برایشان واجب است. 20- ازدواج، زیادی فرزندان و تعداد همسران برایشان مستحب است. 21- به باور آنان هر کس انسانی را مسلمان کند برایش بهتر از آن است که همه دنیا را داشته باشد. 22- به عقیده آنان «هر که سنّت حسنه ای بگذارد، پاداش آن و پاداش هر که را بدان عمل کند خواهد گرفت». 23- آنان به قرآن و حدیث بسیار ارزش می نهند و پاداش پیروی از آن را بهشت می دانند ... 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر👇 ( از میان بردن نقاط قوت ) امّا سفارش های کتاب برای از میان بردن نقطه های قوّت. کتاب به موارد زیر سفارش می کند: 1- زنده کردن فریادهای قومی، سرزمینی، زبانی، نژادی و مانند این ها در میان ها. چنان که باید به مسلمانان سفارش کرد که به تمدن گذشته کشورهای خود و پیش از توجّه کنند: همچون زنده کردن ها در ، دوگانه پرستی در ایران، تمدن بابلی در عراق و دیگر مواردی که در کتاب به شرح آمده است. 2- پراکندن چهار چیز ضروری است: شراب، قمار، زنا، و گوشت خوک آشکارا یا نهانی.کتاب به همکاری با یهودیان، مسیحیان، مجوس و صابئیان که در سرزمین های اسلامی زندگی می کنند، فرا می خواند تا این امور زنده نگه داشته شود؛ از وزارت مستعمرات می خواهد تا از خزانه خود برای کارمندانی که این امور را می پراکنند، حقوق مشخص نماید. هر که توانست این امور را گسترده و همه گیر کند به او جایزه دهد و تشویق نماید. کتاب، از نمایندگان دولت بریتانیا می خواهد که آشکار یا پنهان از این امور پشتیبانی کنند، و هر اندازه پول که لازم است هزینه نمایند تا از مجازات عاملان نشر این کارها جلوگیری شود. کتاب همچنین سفارش می کند از ربا به شکل ترویج شود؛ این کار افزون بر آن که اقتصاد ملّی را ویران می کند، مسلمانان را در شکستن قوانین قرآن جرأت می بخشد. هر که یک قانون را بشکند، شکستن دیگر قانون ها نیز برایش آسان می شود. کتاب توصیه می کند که به مسلمانان گفته شود تنها ربای مضاعف، بر مسلمانان حرام است زیرا قرآن می گوید: «ربا را دو چندان و افزوده نخورید» و همه گونه های ربا حرام نیست. 3و4- پیوستگی مردم با عالمان دینی را باید کاست و برخی از مزدوران را جامه عالمان پوشاند. آن گاه اینان همه گونه کار بد انجام دهند تا مردم به هر عالم دینی مشکوک شوند و نتوانند دریابند که این عالم است یا مزدور. گسیل این مزدوران به (الأزهر، استانبول، نجف و کربلا) بسیار مناسب است. یکی از راه های کاهش دل بستگی مردم به عالمان دینی گشایش مدارسی است که مزدوران وزارت در آن کودکان را به گونه ای بپرورند که عالمان و خلیفه را دوست نداشته باشند. بدی های خلیفه و خوش گذرانی های او را باز گویند؛ به آنها بیاموزند که خلیفه اموال مردم را در راه فساد و هوس رانی خرج می کند، و او به هیچ روی همچون پیامبر نیست. 5- تردید برانگیختن در امر جهاد و شناساندن آن به عنوان مسئله ای که مربوط به زمان خاصی بوده و مدّت آن سپری شده است 6- باید اندیشه نجس بودن کافران را از جان های شیعیان بیرون راند و گفت که قرآن می گوید. «غذای شما برای آنان حلال است و غذای آنان برای شما حلال»و دیگر این که یک همسر پیامبر یهودی بوده است: صفیه، و همسر دیگرش مسیحی بوده: ماریه، و نمی توان همسران پیامبر را نجس دانست. 7- مسلمانان باید باور کنند که منظور پیامبر از اسلام، همه ادیان است چه نصرانیّت باشد و چه یهودیّت و مقصود تنها پیروان محمّدصلی الله علیه وآله وسلم نیست زیرا قرآن همه دین داران را مسلمان می خواند.در قرآن یوسف پیامبر می گوید: «مرا مسلمان بمیران» ابراهیم و اسماعیل می گویند: «پروردگارا! ما را مسلمان نما و از فرزندان ما نیز امّت مسلمانی بیافرین» و یعقوب پیامبر به فرزندانش می گوید: «جز به دین اسلام نمیرید» 8- پیامبر و جانشینانش کلیساها را خراب کردند و به آنها حرمت نهادند؛ چرا این ها کلیساها را تحریم می کنند.در قرآن آمده است: «اگر خداوند (شر) برخی از مردم را با برخی دیگر نمی زدود، صومعه ها، کلیساها و عبادت گاه ها ویران می شد» صومعه ها از آن مسیحیان، کلیساها از یهودیان و عبادت گاه ها از آن مجوسان است. اسلام به مراکز ستایش خدا حرمت می نهد نه این که آنها را ویران کند و یا مردم را از آنها باز دارد. 9- باید در این خبر که «یهودیان را از جزیره العرب بیرون رانید» و نیز این که «دو دین در جزیره العرب گرد هم نمی آیند» تردید افکند. زیرا اگر این روایات درست بود، پیامبر همسران یهودی و مسیحی نداشت؛ طلحه صحابی پیامبر همسر یهودی نداشت و پیامبر با نصرانیان نجران نمی کرد. 10- باید مسلمانان را از عبادت بازداشت و در سودمند بودن آن تردید افکند با این دست آویز که خدا از اطاعت انسان ها بی نیاز است. باید به سختی از حج جلوگیری کرد و از هر گردهمایی مسلمانان چون نمازِ جماعت و حاضر شدن در مجلس های حسین، و دسته های عزاداری؛ چنان که باید آنها را به سختی از ساختن ، زیارتگاه ها، کعبه، حسینیّه ها و مدارس بازداشت.
11- باید در خمس تردید افکند و آن را تنها برای غنیمت های به دست آمده جنگ با کفّار واجب دانست و نه منافع کسب و کار.گذشته از آن خمس را باید به پیامبر وامام پرداخت و نه عالم؛ دیگر این که عالمان با پول های مردم خانه، قصر، چهارپا و باغ می خرند، بنابراین خمس دادن به آنها شرعی نیست. 12- اسلام را باید دین عقب ماندگی و هرج و مرج برشماریم؛ در عقاید مردم تردید ایجاد کنیم و پیوند مسلمانان را با اسلام سست کنیم. واپس ماندگی و ناآرامی و دزدی در کشورهای اسلامی را باید به اسلام نسبت دهیم. 13- باید پدران را از پسران جدا کنیم تا فرزندان به پرورش پدران گردن ننهند و تربیت آنان به دست ما بیفتد و ما آنان را از عقیده، تربیت دینی و پیوستگی با عالمان دور کنیم. 14- باید زنان را تشویق کنیم که عبا (چادر) از سر بیفکنند، زیرا حجاب را خلیفگان بنی عباس رایج کردند و این یک عادت اسلامی نیست. به همین جهت، مردم زنان پیامبر را می دیدند و زن در همه امور وارد بود؛ آن گاه که زن عبا از سر افکند، جوانان را تشویق کنیم که به سوی آنان بروند تا فساد در میانشان افتد. در ابتدا باید زنان غیر مسلمان عبا (چادر) از سر بردارند تا زنان نیز سر در پی آنان نهند. 15- نمازهای جماعت را باید با نسبت دادن فسق به امام جماعت و آشکار کردن بدی های او و نیز دشمنی انداختن - با شیوه های گوناگون - در میان امام و پیروانش برافکند. 16- امّا زیارتگاه ها را باید به بهانه این که این ها در زمان پیامبر نبوده و بدعت است، ویران کرد و مردم را از رفتن به این گونه مکان ها بازداشت. باید در این که زیارتگاه های موجود واقعاً از آن پیامبر، امامان، و یا صالحان باشد تردید ایجاد کرد. پیامبر در کنار قبر مادرش به خاک سپرده شده و ابوبکر در بقیع دفن شده و قبر عثمان مشخص نیست؛ علی در بصره مدفون گردید و محل قبر مغیره بن شعبه است، سر حسین در حنانه دفن شد و مزار خودش معلوم نیست؛ در قبر دو نفر از خلیفگان است نه مزار کاظم و جواد از خانواده پیامبر؛ در طوس قبر هارون است و نه رضا از ؛ در قبرهای بنی عباس است نه هادی و عسکری و (سرداب) مهدی از اهل بیت؛ بقیع را باید با خاک یکسان کرد، چنان که باید گنبدها و ضریح های موجود در همه کشورهای اسلامی را از میان برد. 17- در نسبت خانواده پیامبر به او باید تردید افکند.افرادی که سیّد نیستند عمّامه سیاه و سبز بر سر بگذارند، تا مردم نتوانند آنها را تشخیص دهند و به خانواده پیامبر بدبین شوند و در نسبت سادات با پیامبر تردید نمایند. چنان که ضروری است عمّامه ها از سر عالمان دین و سادات برداشته شود تا هم نسبت خاندان پیامبر از میان برود و هم عالمان دینی در میان مردم حرمت نداشته باشند. 18- حسینیّه ها را باید با این دست آویز که بدعت هستند و در زمان پیامبر و جانشینانش نبوده اند، مورد تردید قرار داد و ویران کرد.چنان که مردم را باید به هر حیله از رفتن به این مکان ها بازداشت؛ سخنرانان را کاهش داد؛ مالیّات های ویژه ای بر سخنرانی بست که خود سخنران و صاحبان آن را بپردازند. 19- باید پیام بی بندوباری را در جان های دمید. هر کس که کاری بخواهد بکند؛ نه واجب است و نه ، نه آموزش احکام؛ باید به آنها گفت: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود» و «کسی را در گور دیگری نمی گذارند» و امر و نهی به عهده دولت است نه مردم. 20- کاهش جمعیّت لازم است.مرد نباید بیش از یک همسر بگیرد؛ باید در راه ازدواج محدودیّت هایی پدید آورد؛ عرب نباید با فارس ازدواج کند؛ ترک نیز نباید با عرب نماید. 21- باید از دعوت و هدایت به و گسترش آن جلوگیری کرد. باید این اندیشه را گسترش داد که اسلام یک دین قومی است و در قرآن هم گفته شده «این قرآن یادآوری برای تو و قوم تو است» 22- سنّت های نیکو باید محدود گردند و این کارها به دولت سپرده شوند. هیچ کس حق نداشته باشد، ، مدرسه و یا مکانی برای کودکان بی سرپرست بسازد؛ همین طور دیگر سنّت های خوب و صدقه های همیشگی. 23- باید با این دست آویز که قرآن کم و زیاد شده است، در آن تردید افکند و قرآن های ساختگی که کاستی ها و افزودنی هایی داشته باشند، توزیع نمود. باید آیاتی که در آنها از و یا بدگویی شده برداشته شوند؛ آیات جهاد و امر به معروف حذف شوند؛ قرآن به زبان های ، ترکی و هندی برگردانده شود. در کشورهای غیر عرب از قرائت قرآن به زبان عربی نهی گردد. چنان که باید اذان، نماز و دعا به زبان عربی در کشورهای غیر عرب ممنوع شوند. در احادیث نیز می بایست تردید افکند و آن چه در مورد توصیه شد مانند تحریف، ترجمه و بدگویی، در مورد روایات نیز باید عمل شود. نوشته های کتاب بسیار نیکو بود؛ نامش: «چگونه اسلام را درهم کوبیم» بهترین برنامه کار من برای آینده ... 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر👇 ( ویران کردن اسلام از درون ) هنگامی که کتاب را باز پس دادم و شگفتی بسیار خود را به دبیرکل باز نمودم، گفت: بدان که تو در این میدان تنها نیستی؛ سربازان پاکی هستند که چون تو کار می کنند. وزارت تاکنون پنج هزار نفر را برای این کار به خدمت گرفته است. وزارت اکنون در این اندیشه است که این افراد را به ده هزار تن برساند، و روزی که این کار انجام شود، بر چیره خواهیم شد و خواهیم توانست و کشورهای اسلامی را در هم کوبیم. دبیرکل سپس افزود: به تو مژده می دهم، وزارت زمانی کوتاه نیاز دارد تا این برنامه را تکمیل کند. اگر ما هم آن زمان را نبینیم، فرزندان ما با چشمان خویش آن را خواهند دید؛ این ضرب المثل چه خوب می گوید که: «دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما بکاریم و دیگران بخورند». اگر این «ملکه دریاها» بتواند اسلام را درهم بکوبد و بر کشورهای اسلامی چیره شود، جهان پس از 12 قرن جنگ و تجاوز مسلمانان، نفس راحتی خواهد کشید. دبیرکل گفت: جنگ های صلیبی بی فایده بود؛ مغول ها هم نتوانستند ریشه اسلام را برافکنند زیرا کاری بدون و برنامه ریزی انجام دادند: که ظاهری تجاوزکارانه داشت؛ به همین دلیل آنان به سرعت ناتوان شدند. امّا اکنون اندیشه رهبران حکومت بزرگ ما این است که با یک برنامه ریزی حساب شده و بردباری بی پایان، را از درون ویران کنند. البتّه ما به یک ضربه نظامی کوبنده هم نیاز داریم، امّا این ضربه آخرین اقدام است، پیش از آن باید را تضعیف کنیم و از هر سو به اسلام ضربه بزنیم به گونه ای که آنان نتوانند نیروهایشان را گرد آورند و به جنگ بپردازند. دبیرکل آن گاه افزود: بزرگان در استانبول، بسیار زیرک و باهوشند؛ زیرا همین برنامه ها را اجرا می کنند؛ در درون مسلمانان آشوب کرده اند؛ مدرسه هایی برای پرورش کودکان شان گشوده اند کلسیاهایی بنا کرده اند. شراب، قمار و فساد را میان آنها رایج کرده اند؛ در جوان هایشان نسبت به دین تردید ایجاد کرده اند؛ حکومت هایشان را به جانم هم انداخته اند؛ در جاهای مختلف فتنه ها را میان شان شعله ور کرده اند؛ خانه های بزرگان آنها از زیبارویان مسیحی آکنده اند تا بزرگی شان از میان برود، دل بستگی آنها نسبت به دین شان کم شود و وحدت و همدلی شان کاستی یابد؛ آن گاه بزرگان مسیحی به یک باره نیروهای نظامی سهمگین برانگیزند تا ریشه اسلام را از این کشورها برکنند. ( پایان فصل هفتم ) ... 🆔 @basirat_enghelabi110
خاطرات مستر همفر 👇 ( فصل هشتم ) ( برنامه هایی برای درهم کوبیدن اسلام ) دبیرکل راز دوم را هم برای من باز گفت؛ - همان رازی که وعده داده بود - من به ویژه پس از چشیدن شیرینی راز اوّل در آرزوی دانستن آن بودم. راز دوم سند پنجاه صفحه ای بود که در آن برنامه هایی برای درهم کوبیدن اسلام و مسلمانان در مدّت یک قرن آمده بود به گونه ای که پس از آن از اسلام تنها نامی باقی بماند. این سند خطاب به مدیر کل های وزارت و برای دست یابی به این هدف تنظیم شده بود. این سند چهارده بند داشت و به من هشدار دادند که از این سند به کسی چیزی نگویم و آن را کاملاً پوشیده دارم تا مسلمانان به مفاد آن آگاه نشوند و برای رویارویی با آن چاره ای نیندیشند. خلاصه این سند به شرح زیر است: 1- همکاری جدّی با تزارهای روسیه برای دست اندازی به مناطق اسلامی. همچون بخارا، تاجیکستان، ارمنستان، خراسان و توابع آن، و همکاری جدی با آنها برای دست یافتن به اطراف مناطق ترک نشین هم مرز با روسیه. 2- همکاری کامل با فرانسه و روسیه در برنامه ریزی همه جانبه برای درهم کوبیدن جهان از بیرون و درون. 3- برانگیختن اختلاف ها و درگیری های شدید میان دو حکومت ترک و و افروختن آتش قومی و نژادی میان دو طرف. شعله ور کردن آتش جنگ میان قبایل و ملّت های مسلمان همسایه و کشورهای اسلامی و زنده کردن مذاهب (حتّی آنها که از میان رفته اند) برانگیختن اختلاف در میان مذاهب. 4- بخشیدن مناطقی از کشورهای اسلامی به غیر مسلمانان. یثرب به یهودیان؛ اسکندریّه به مسیحیان؛ یزد به زرتشتیان پارسی؛ عماره به صابئان؛ کرمانشاه به علی اللهی ها؛ موصل به یزیدیان؛ به هندوها پس از آن که تعداد زیادی هندو به آن منطقه آورده شدند؛ طرابلس به دروزی ها؛ قارص؛ به علوی ها؛ مسقط به خوارج؛ باید اینان را با پول، اسلحه، برنامه و نیروهای کارآمد یاری کنیم تا همچون خارهایی در بدن اسلام باشند، و مناطق آنها را گسترش دهیم تا همه کشورهای اسلامی را در هم کوبند. 5- برنامه ریزی برای پاره پاره کردن های اسلامی: فارس و ترک به بیشترین پاره های ممکن؛ حکومت های کوچک محلی که با یکدیگر نزاع کنند؛ همچون اوضاع هند. زیرا گفته اند «اختلاف بینداز و حکومت کن» و «اختلاف بینداز و ویران کن». 6- ساختن دین ها و مذهب های مختلف در کشورهای اسلامی. و این برنامه ریزی حساب شده ای نیاز دارد به گونه ای که هر دین با تمایلات مردم یک منطقه تناسب داشته باشد. مثلاً باید چهار دین در مناطق شیعه پدید آورد، دینی که خدایش حسین بن علی باشد؛ دینی که جعفر صادق را پرستش کند؛ دینی که مهدی موعود را بپرستد و دینی که علی الرّضا را عبادت کند. جای مناسب برای اولی ، دوم ، سوم سامرا و چهارمی خراسان است. چنان که باید مذهب های چهارگانه را به شیوه ادیان جداگانه درآورد که ارتباطی با یکدیگر نداشته باشند؛ اختلاف های خونینی داشته باشند؛ در کتاب هایشان باید دست برد تا هر گروه تنها خود را مسلمان بداند و بر این باور باشد که دیگران کافرند و کشتن و بیرون راندن آنان واجب است. 7- پراکندن فسادهایی چون زنا، لواط، شراب و قمار در میان . بهترین وسیله برای این کار باقی ماندگان از دین های گذشته در این کشورهایند؛ آنان باید سربازان انبوهی برای این کار داشته باشند. 8- تلاش برای گماشتن در این کشورها که در دستان وزارت باشند. دستورات را انجام دهند و از آن چه نهی می شود خودداری کنند؛ ما باید خواسته هایمان را از طریق این ها در کشورهای اسلامی جامه عمل بپوشانیم. اگر حاکمان غیرمسلمان باشند بسیار بهتر است؛ بنابراین باید افرادی را با ظاهر اسلامی به سوی مراکز قدرت گسیل کنیم تا اهداف ما را به انجام برسانند. 9- محدود ساختن زبان عربی (تا جایی که ممکن است) و رواج بخشیدن به زبان های دیگر. چون سانسکریت، پارسی، کردی و پشتو؛ زنده کردن زبان های اصلی رایج در جهان عرب و گسترش لهجه های فرعی زبان عربی که سبب خواهد شد عرب ها از زبان فصیح که زبان قرآن و سنّت است دور شوند. 10- گسیل مزدوران به گردِ حاکمان و رساندن آنها به درجه مشاوران آنان. تا وزارت بتواند بدین روش در حاکمان کند. برترین راه، سود جستن از غلامان و کنیزکان توانا است. وزارت باید اینان را پرورش دهد و در بازار برده فروشان به نزدیکان حاکمان همچون فرزندان، زنان و افراد دارای نفوذ نزد حاکمان فروخته شوند، تا آنان گام به گام به حاکمان نزدیک شوند؛ پس از آن مادران و مشاوران حاکمان شوند و همچون دست بندی آنها را در برگیرند. ادامه دارد...
عکس دیده شود 👆 🔷 من الإمام الباقر عليه السلام : بُنِيَ الإِسلامُ عَلى خَمسٍ _ عَلَى الصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ الصَّومِ وَ الحَجِّ وَ الوَلايَةِ و لَم يُنادَ بِشَيءٍ كَما نودِيَ بِالوَلايَةِ ؛ 👌 بر پنج چيز استوار شده - بر و و و و و به هيچ چيزى به اندازه ولايت فراخوانده نشده است . 🕊🌹 📚 اصول كافی، جلد دوم _ من لا یحضره الفقیه _ البحار _ الوسائل و ... @basirat_enghelabi110
به درازا کشیده بود...⚔ از هر دو طرف ضربات متوالی به پیکره لشکرها وارد می‌شد هر دو لشکر از دو طرف میدان سرسختانه می‌جنگیدند⚡️ گویا این جنگ نمی‌خواهد تمام شود در یک سو لشکر و در سوی دیگر اصحاب ...🐪 اطراف شتر را مردانی دلیروبی باک محافظت می‌کردند هر دست که کشته می‌شد دسته ی دیگر جای آن را می‌گرفت و سرسختانه می‌کرد🔥 پسرش محمد بن حنفیه را طلبید و نیزه خود را به او داد و فرمود: تا این شتر روی پا باشد این جنگ تمامی ندارد آن را از پای درآورد✊ محمد حمله کرد اما دفاع (مردانی که اطراف شتر عایشه محافظت می‌کردند) به قدری شدید بود که مانع از پیشروی او شد و به ناچار محمد به نزد پدر بازگشت😞 کارِ جنگ گره خورده بود...🔗 در این زمان بود که باید شیر بیشه شجاعت وارد میدان می شد🦁 امیرالمومنین نیزه خود را به دست سبط اکبرش علیه السلام داد امام حسن با حملات طوفانی🌪 و آتشین دیوار حفاظتیِ پولادین بنوضبّه را شکست و خود را به آن شتر رساند و شتر عایشه را پِی کرد💪 آنچنان شجاعانه دشمنان را به خاک و خون کشید از خاتمه جنگ جمل به دستان مبارک ایشان رقم خورد لبخند رضایت بر چهره امیرالمومنین نقش بست🙂 الحق صفتِ برازنده توست یا 😎✌️ 🆔 @basirat_enghelabi110