eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
اجماع درباره یک ارزیابی امنیتی؛ روزهای بسیار خطرناک، پیش روی آمریکاست ♦️اوباما و بایدن: آمریکا بسیار از هم گسیخته و قطبی شده است. 🔹جان برنان رییس پیشین سازمان سیا: "روزهای آینده، برای آمریکا بسیار خطرناک است. ۶۰ روز آینده، از نقطه نظر امنیت ملی، روزهای بسیار بسیار خطرناکی است". ♦️فارین پالیسی: زمانی به هویت مشترک در ایالات متحده افتخار می کردیم و تجزیه، دور از ذهن به نظر می رسید. اما اکنون، جنگ داخلیِ دوباره و تجزیه، در کمین آمریکاست. شبیه جنگ و خشونت هایی که در خاورمیانه و عراق سراغش را می گرفتیم. 🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️شرط‎گذاری سعودی‎ها برای فرار از یمن 🔹رویترز: ریاض به اطلاع یمنی‎ها رسانده که اگر با ایجاد منطقه حائل در طول مرز عربستان موافقت کنند، پیشنهاد سازمان ملل برای ایجاد آتش‌بس را امضا خواهد کرد و محاصره هوایی و دریایی را کاهش خواهد داد. 🔸ترامپ از بزرگترین حامیان سعودی در جنگ یمن است و اکنون با شکست او در انتخابات، ریاض در پی نجات خود از باتلاق یمن است. 🆔 @basirat_enghelabi110
سلام 🌸 شبتون بخیر 🌛🌌 امشب در خدمت شما هستیم با قسمت های: ✅ سیصد و هشتم ✅ سیصد و نهم از مستند داستانی جان شیعه اهل سنت با ما همراه باشید...✌️
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و هشتم 🏻با نوای گرم و مهربان مجید سرم را از روی دیوار برداشتم و نگاهش کردم. 🏻او هم از صبح به غمخواری غمهایم کنارم نشسته و به قدری نگران حال خرابم بود که پالایشگاه هم نرفته و تنها با آهنگ دلنشین صدایش، دلداری‌ام می‌داد: ⁉ الهه جان! نمی‌خوای با من حرف بزنی؟ 🏻و من حرفی برای گفتن نداشتم که دوباره سرم را به دیوار گذاشتم و در عوض اشک برای ریختن بسیار داشتم و پلک‌های پژمرده‌ام یاری نمی‌کرد که چشمانم از حجم غم سنگین شده و نَم پس نمی‌داد. 🏻 دستان غریب و غمزده‌ام را با هر دو دستش گرفته بود و می‌دانست دیگر توانی برای دردِ دل کردن ندارم که خودش شروع کرد: - الهه! عزیزم! به خدا توکل کن! آروم باش عزیز دلم! 🏻حالا من هم درست مثل خودش یتیم شده و دیگر پدر و مادری نداشتم که آهی کشیدم و زمزمه کردم: - مجید، بابام... و با همه ظلمی که در حق من و زندگی‌ام کرده و با آواره کردنم، کودکم را کشته بود، ولی باز هم پدرم بود که بغضی غریبانه گلوگیرم شد و در برابر نگاه مهربانش، با صدایی لرزان ناله زدم: - مجید! من همین پارسال مامانم مُرد، حالا بابام... 🔥و ای کاش فقط مرده بود و لااقل دلم را به فاتحه‌ای خوش می‌کردم که می‌دانستم به قعر جهنم سقوط کرده و این طالع نحسش، بیشتر جگرم را آتش می‌زد که باز در مرداب غم فرو رفتم. 💓 حالا باز هم دلم در برابر گردباد شک و تردید به لرزه افتاده بود که اگر در آن شب‌های قدر امامزاده، حاجتم روا شده و مادرم شفا گرفته بود، پای نوریه هرگز به خانه ما باز نمی‌شد و شیرازه زندگی‌مان اینچنین از هم نمی‌پاشید، هر چند بختک نحس وهابیت خیلی پیش‌تر از اینها به جان پدرم افتاده بود که چند ماه قبل از فوت مادر، دستش را به شراکتی شوم با برادران نوریه آلوده کرد. 👁 ای کاش لااقل چشمانم قدری دست و دلبازی می‌کردند تا کمی گریه می‌کردم و جانم قدری سبک می‌شد که نمی‌شد و من در بُهت بلایی که به سر پدر و برادرم آمده بود، تنها به خودم می‌لرزیدم. 🏻مجید پا به پای نفس‌های مصیبت زده‌ام، نفس می‌زد و هر چه می‌توانست از نگاه نگران و لحن لبریز محبت، خرجم می‌کرد، بلکه قفل قلب سنگ و سنگینم شکسته و بند زبانم باز شود و باز نمی‌شد. 🌪انگار قرار نبود طومار غم‌هایم به پایان برسد که تا می‌خواستیم در خنکای لطف و مهربانی آسید احمد و مامان خدیجه، لختی آرام بگیریم باز طوفان مصیبت از سمتی دیگر بر سر زندگی‌مان آوار شد و اینبار چه مصیبت سهمگینی بود که برادرم به عنوان تروریست بازداشت شده و پدرم در غربت اردوگاه تروریست‌های تکفیری، با شلیک مستقیم گلوله به سرش اعدام شده بود، صحنه هولناکی که حتی از تصورش رعشه بر اندامم می‌افتاد. 🆔 @basirat_enghelabi110
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و نهم ⏳حالا این خلاء پُر از اندوه و حسرت، فرصت خوبی بود تا مرور کنم آنچه در این مدت بر من و خانواده‌ام گذشت که حدود یک سال و نیم پیش، این طایفه وهابی به بهانه شراکتی آنچنانی با پدر پُر حرص و طمعم، رفاقتی شیطانی را آغاز کرده و در این مدت کوتاه کار را به جایی رساندند که پدر و یکی از برادرانم را به وعده متاع دنیا تا سوریه کشانده، جان یکی را گرفتند و بخت با دیگری یار بود که توانست جانش را بردارد و از مهلکه بگریزد که او هم زندگی‌اش متلاشی شد. 🐍 حالا می‌فهمیدم نخلستان و شراکت و وصلت خانوادگی همه بهانه بوده که وهابیت می‌خواهد با این هیبت خوش خط و خال در میان خانواده‌ها نفوذ کرده، اموالشان را برای کمک به تروریست‌ها مصادره کرده و جانشان را به بهای سپر بلای خودشان به مسلخ ببرند، همان کاری که با خانواده من کردند! 🌩 ساعتی از اذان مغرب می‌گذشت و مثل اینکه سینه آسمان هم مثل دل من سنگین شده باشد، مدام رعد و برق می‌زد که سرانجام بغضش ترکید و طوری به تب و تاب افتاد که در کمتر از چند دقیقه، زمین بندر را در آب فرو بُرد. 🏻🏻 مجید هم از این هیبت غمزده‌ام نفسش بند آمده بود که ناامید از حال خرابم، کنارم کِز کرده و او هم دیگر چیزی نمی‌گفت که کسی به درِ خانه زد. 🌳🏣🌴حدس می‌زدم کسی از خانه آسید احمد به دیدارمان آمده و هرچند هنوز از فضاحت پدر و برادرم بی‌خبر بودند، اما من دیگر روی نگاه کردن در صورتشان را نداشتم که نزدیکترین افراد خانواده‌ام به بهای شهوت و لذتی حرام، خون شیعه را مباح دانسته و کمر به قتل برادران مسلمان خود بسته بودند. 🚪🛋 آسید احمد و مامان خدیجه آمده بودند تا به یک شب نشینی صمیمی، میهمان من و مجید باشند. مجید بهتر از من می‌توانست ظاهرش را حفظ کند که دستی به موهایش کشید و برای استقبال از میهمانان از اتاق بیرون رفت و من با همه علاقه‌ای که به این پدر و مادر مهربانم داشتم، نمی‌توانستم از جایم تکانی بخورم که بلاخره پس از چند دقیقه و چند بار نفس عمیق کشیدن، چادرم را سر کردم و از اتاق بیرون رفتم. 👌🏻نه می‌توانستم لبخندی نشانشان دهم و نه حتی می‌توانستم به کلامی شیرین، پاسخ احوالپرسی‌شان را بدهم که بلافاصله به بهانه مهیا کردن اسباب پذیرایی به آشپزخانه رفتم. 👳🏻 صدای آسید احمد را می‌شنیدم که با مجید گرم گرفته و با اینکه دو سه هفته از تاسوعا و عاشورا می‌گذشت، همچنان از زحمات من و مجید در پختن و پخش غذای نذری در حیاط خانه تشکر می‌کرد. 🏴 یاد صفای آن روزها به خیر که با همه عدم اطمینانی که به فلسفه گریه و سینه‌زنی برای امام حسین (علیه‌السلام) داشتم، باز چه شور و حال خوشی بود که از صبح تا غروب گوش به نغمه نوحه‌هایی عاشورایی، در رفت و آمد برای تدارک سفره پذیرایی از عزاداران بودم و خبر نداشتم به این زودی به چنین خاک مصیبتی می‌نشینم! 🆔 @basirat_enghelabi110
🔸اهمیت #کتاب و کتابخانی از دیدگاه رهبر انقلاب🔹 ☑ دوره نوجوانی برای #مطالعه و یادگیری یک دوره طلایی است! ۷۶/۱۱/۲۲ ☑ امروز کتابخوانی‌ و علم‌آموزی‌ نه‌ تنها یک‌ وظیفه‌ی‌ ملی‌، که‌ یک‌ واجب‌ دینی‌ است‌. از همه‌ بیشتر، جوانان‌ و نوجوانان‌ باید احساس‌ وظیفه‌ کنند! ۷۲/۱۰/۴ ☑ یکی از نیازهای جامعه خصوصا نوجوانان و جوانان، طراحی سیر مطالعاتی در موضوعات مختلف است! ۹۰/۴/۲۹ ☑ باید پدرها و مادرها، بچه‌ها را از اوّل با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتّی بچه‌های کوچک باید با کتاب اُنس پیدا کنند. ۷۴/۲/۲۶ ☑ کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند. مثلاً وقتی میخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست؛ روز جمعه‌ای هست که تفریح میکنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیلند حتماً کتاب بخوانند. یعنی کتابهایی را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. ۷۰/۲/۲۱ #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📙نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹ 📗جامع احادیث شیعه، ج ۸ 🆔 @basirat_enghelabi110
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله🍃🕊 🔅 نمیگویم چه کردی با دلِ من چون نمیخوانند 💔 ⚜ تمام نوحه خوانان، گاه بعضی از مَقاتل را 🍂 #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️«سقط‌جنین» و سقوط آزاد کاهش جمعیت در ایران! یکی از نتایج سبک زندگی غربی #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
⛔️عجیب ولی واقعی! این سخنان عضو هیئت رئیسه مجلس است بخوانید و برای دیگران هم بفرستید #بصیرت_انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رمانتیسم دیپلماتیک| یعنی دوباره تقریبا هیچ!‌ 🔻 روزنامه گفت‌وگویی از وزیر امور خارجه با این عنوان که ۳۰ سال است بایدن را می‌شناسم، منتشر کرد. جناب ظریف گفته که آقای بایدن را بیش از ۳۰ سال است که می‌شناسم. بارها به نیویورک آمده و من در محل اقامتگاه سفیر ایران در نیویورک با ایشان دیدار داشتم.‌ ‌🔹 تحلیل: پیش‌تر هم درباره این دست اقدامات ظریف گفته بودیم که این سیاق کنشگری وزیر امور خارجه بیشتر از هر چیزی نوعی رمانتیسم دیپلماتیک را در فضای سیاسی ایران تعمیق و تحکیم می‌کند، رمانتیسمی که به ساحت اقتصاد و سیاست و اجتماع هم رسوخ می‌کند و روند توسعه را متوقف.‌ 🔹خطر بزرگ این رمانتیسم دیپلماتیک آنجا بیشتر است که ابزار رسانه‌ای رمانتیک‌ها در داخل این روش خطرناک را به فارسی ساده ترجمه می‌کند و این یعنی دوباره شرطی‌کردن اقتصاد ایران با تکانه‌های سیاسی، یعنی دوباره حواله‌دادن مشکل آب‌خوردن به امضای کری، یعنی دوباره امضای کری تضمین است، یعنی دوباره تقریبا هیچ!‌ 🆔 @basirat_enghelabi110