eitaa logo
بصیرت انقلابی
1.1هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
24 فایل
﷽ ❀خادم کانال⇦ ❥ @abooheydar110 ❀خادم تبادل⇦ ❥ @yale_jamal ❀خادم تبادل⇦ ❥ @Alivliollah 🍀ڜࢪۅ؏ ڦعأڶيٺ ٩٨/٠١/٣٠🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺توهین گستاخانه امیرحسین رستمی به پزشکی که درگیر بیماران کرونایی بود 🔹امیر حسین رستمی سلبریتی حاشیه سازی که شب گذشته با حضور در برنامه فرمول یک با سخنان نسنجیده، قصد سیاه نمایی در وضعیت خاص کشور به واسطه بیماری کرونا را داشت، در اقدامی عجیب و گستاخانه خطاب به پزشک مهمان برنامه فرمول یک می گوید: "دکتر مگه پنالتی رونالدو رو گرفته که دعوتش کردین؟" #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔺جریان سقیفه از مدینه تا قم.‌‌.. 🔸هر دو به کوچه‌ هجوم بردند؛ 🔸هر دو مقابل درب عربده کشیدند؛ 🔸هر دو دستور به بر پا کردن آتش دادند؛ 🔸هر دو با ضربات پی‌درپی درب را شکستند؛ 🔸هر دو بی‌اجازه وارد شدند؛ 🔸و هر دو به فاطمه جسارت کردند... #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراض شدید امیرعلی اکبری قهرمان رشته ورزشی MMA کشور به احتکار کنندگان: این پول از گوشت سگ نجس‌تر است و خرج زن و بچه‌تان می‌شود الان هم شرایط ایران، شرایط جنگی هست بیایید نسبت به هم مهربون باشیم #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خر مقدس هایی که حیدرحیدر گویان کمر علی ابن ابیطالب را شکستند 👤استاد رائفی پور #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴دستگیری ۱۱ نفر در پی هتک حرمت به حریم حرم حضرت معصومه(س) ♦️دادستان قم: در پی اقدام عده ای از افراد در راستای هتک حرمت به حرم حضرت معصومه(س) ۱۱ نفر دستگیر شدند و این افراد برای بررسی‌های بیشتر همچنان در بازداشت هستند. 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
🔴انصافا سخت ترین کار این روزهارو خبرنگارهای بی بی سی فارسی دارن انجام میدن علی سیستانی #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
مستند داستانی... 👇 هرشب ساعت۲۲ 🆔 @basirat_enghelabi110
✍️ 💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هرآنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد. حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را می‌دیدم. 💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از پشت پلک‌هایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب می‌کرد. عمو همیشه از روستاهای اطراف مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد می‌کردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم. 💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی به‌شدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیره‌تر به نظر می‌رسید. چشمان گودرفته‌اش مثل دو تیلّه کوچک سیاه برق می‌زد و احساس می‌کردم با همین نگاه شرّش برایم چشمک می‌زند. از که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقب‌تر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم می‌داد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم. 💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زن‌عمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زن‌عمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟» رنگ صورتم را نمی‌دیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب می‌فهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم می‌کرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟» 💠 زن‌عمو همانطورکه به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجره‌های قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون می‌برم عزیزم!» خجالت می‌کشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب می‌دانستم زیبایی این دختر شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است. 💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباس‌ها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباس‌ها را در بغلم گرفتم و به‌سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابم ظاهر شد. لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمی‌توانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمی‌پوشاند که من اصلاً انتظار دیدن را در این صبح زود در حیاط‌مان نداشتم. 💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم می‌زد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمی‌داد. با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ و بودم که با یک دست تلاش می‌کردم خودم را پشت لباس‌های در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف می‌کشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند. 💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بی‌پروا براندازم می‌کرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد شده بودم، نه می‌توانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم. دیگر چاره‌ای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدم‌هایی که از هم پیشی می‌گرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمی‌شد دنبالم بیاید! 💠 دسته لباس‌ها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباس‌ها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دست‌بردار نبود که صدای چندش‌آورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟» دلم می‌خواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمی‌توانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباس‌های روی طناب خالی می‌کردم و او همچنان زبان می‌ریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!» 💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس می‌کردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون می‌ریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!» نزدیک شدنش را از پشت سر به‌وضوح حس می‌کردم که نفسم در سینه بند آمد... ✍️نویسنده: 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وقتی همه چیو از ترس کرونا میشوری ! قشنگ هممون رامکال شدیم 😁 #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرار خودروها از راه فرعی جهت ندادن تست تب‌سنج کرونا در ورودی شهرستان دماوند! حقشه همه‌ی اینارو همونجا بگیرن به مدت ۱۴روز قرنطینه کنند تا یاد بگیرن سلامت مردم رو به مسخره نگیرن #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فوری | آخرین برگ دستمال توالت در آمریکا پیدا شد! تهِ کفش ترامپ...😂 👈حالا هم داره مهاجرت می‌کنه جایی که دستمال توالت باشه...😉 #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پاسخ به جسارتها و توهینات مولوی عبدالحمید در خصوص توهین اخیر وی به شیعیان👌 👤 HAJ MOSTAFA #کرونا #شیعه_انگلیسی #کرونا_را_شکست_میدهیم 🔵بصیرت انقلابی 🆔 @basirat_enghelabi110