هدایت شده از بصیرت محور
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام حامد کاشانی:
بهترین مقاتل سیدالشهدا علیه السلام را
اهل سنت نوشتند...
برترین اشعار در مدح امیرالمومنین علیه اسلام را سنی ها گفتند!
پ ن: بمناسبت هفته وحدت
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
بصیرت محور
حجت الاسلام حامد کاشانی: بهترین مقاتل سیدالشهدا علیه السلام را اهل سنت نوشتند... برترین اشعار در مدح
تو دنیا، هیچ جریان و گروه و شاخه و مذهب و مکتبی مثل شیعیان بالاخواه
مردم مظلوم فلسطین در نیومده!
اینایی که تو هیئت ها حرف مفت میزنن
میگن: اونا سنی اند و فلان و بیسار
اینا فهمشون از دین مثل عقل خودشون ناقصِ
همین هواداری شیعیان از مظلومین
بهترین تبلیغ برای مرام امیرالمومنین
و اهل بیته...
بنده از آیت الله میرباقری شنیدم که فرمودند:
صبر کنید ، ببینید کشورهای منطقه
چطور مثل نیجریه به مکتب تشیّع رو بیارن ! فکر میکنم حتی از لفظ انفجار
برای این موضوع استفاده کردند .
کشورهایی مثل عربستان و...
از کسایی که قائل به وحدت نیستن
سوال کنید ؟! بگید زمان امام سجاد(ع)
امت اسلامی شیعه بودند یا سنی؟
قطعا اکثریت اهل سنت بودند.
تو گزارش های تاریخی اومده حضرت تا صد هزارتا (این عدد کثرت) میگرفته و آزاد میکرده! این برده ها آیا شیعه بودند؟
قطعا خیر
آیا حضرت به اسم تبری ،اینارو میوورده
در پاسخ به انحرافاتشون مجلس لعن و فحش کشی راه مینداخته؟
قطعا نه.
آیا حضرت اونهمه غذا رو در دل شب
به در خانه شیعیان میبرده؟
قطعا نه. چون شیعه به معنای عرفی الان وجود نداشته
اکثرا اهل سنت بودن
که امام الحنابله تو کتاب الزهد
تصدیق کرده که حضرت سجاد دل شب به در خانه حتی اونایی که باهاش مخالف بودن، غذا میبرده!
بعد از شهادت حضرت اون کمکها قطع شد
تازه فهمیدن کار امام سجاد علیه السلام بوده.
سلام بر بانویی که قلبش
از جا کنده شد برای حسین علیه السلام
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar
دوستان، اگر تو متنهایی که بارگزاری میشه
حروفی اضافه تایپ میشه یا جمله بندی گاها فعل و فاعلش همخونی نداره
دلیلش این حروف پیشنهادی کیبوردمه!
خیلی جالبه ،من یه چیزی تایپ میکنم
این خودش یه چیز دیگه برای خودش سرهم میکنه.
من مینویسم شرق
این مینویسه از غرب چه خبر؟!
خلاصه داستان داریم...
بصیرت محور
چگونه پر رنگ کنم مارکو؟
تن کیو 🙏
متوجه شداهه🌹
از این به بعد فقط متن برجسته😂
منتظرم دانلود پلاگین تموم بشه،
انقدر نگاه کردم به صفحه مانیتور ،حوصله مون سر رفت!
به هر حال از فرصت استفاده میکنیم
و ماجرای اثر نفرین رو که قبلا قولش و داده بودم
مینویسم...
بصیرت محور
قبل اینکه اعزام بشم به خدمت یکی از نگرانی هام بحث غذا بود. (اون موقع ها خیلی بد غذا بودم) یادمه بعد
اونایی که نخوندن، اول اثر دعا رو بخونن
تا به اثر نفرین برسیم🌹
یک کاری گرفته بودیم با پدرم تو کیانشهر
ساعت هفت شب بود گفتیم دیگه بسه
بره واسه فردا، خورده وسایل رو جمع کردیم
اومدیم خونه!
وقتی رسیدیم حضرت پدر ، رفت از صندوق
چیزی برداره که تیغ اره خیلی عجیب غریب
کمونه کرد خورد تو چشمش!
ظاهرا عین فنر جمع شده بود، وقتی دستش میخوره در میره و اره به چشمش میخوره...
از کار نیومده راه افتادیم رفتیم بیمارستان
فارابی اگر اشتباه نکنم، اونوره میدون قزوین! رفتیم بیمارستان کارهاشو کردیم
من برگشتم ماشینو جابجا کنم ،گوشیم شارژش تموم شد ، داشتم شارژ میگرفتم که یک مشتی اومد پای چشممون!
گوشی رو قاپید و عین ماهی از دستم سر خورد و رفت!
عصبانیت کل وجودمو گرفته بود
سریع پریدم پایین که این عمه ننه رو
عین خربزه مشهدی بکوبم زمین
دویدم دنبالش که از ترک موتور بکشمش پایین که یه ماشینی کوبید به پام.
جالب اینجاست اونا با موتور بودن
وخلاف جهت میرفتن انگار مثل حضرت موسی عصا میزدن به ترافیک راهشون باز میشد!
تا ماشین بهم زد ،پیش خودم گفتم نکنه گوشی رو زدن که پیاده بشم بیان ماشین رو ببرن! سریع لنگون لنگون خودمو رسوندم به ماشین.
تازه درد بهم اثر کرد
تازه فهمیدم ای داد بیداد گوشی رفت!
از ته دل گفتم الهی که به زمین گرم بخورید. دلی بودنش واقعا هنوز تو ذهنمه!
کات سکانس دوم
فردای اون روز یکی از بستگان بهم زنگ زد گفت: امید، قره گونی ها !!!!! چندتا دزد رو گرفتن ،بردن بغل پارک شهر فلان جا، برو ببین شاید همونایی باشن که دیشب گوشیتو زدن!
رفتم برای شناسایی ، در نگاه اول نشناختم
بخاطر اینکه اینارو انقدرررررررررر زده بودن
لب و دهنشون اندازه یه پرتقال ورم کرده بود😂به معنای واقعی کلمه ترکانده بودنشان😂
بهش گفتم منو زدی ؟ کتمان کرد.
گفتم خیلی خب!
سکانس سوم
اومدم جلوی در دیدم خونواده این دزدا
با پول نقد جلوی در وایسادن دارن
با پول رضایت میخرن! همه پول گرفتن و
بیخیال گوشی شون شدن ،من قبول نکردم
باباش گفت اگر تو رضایت ندی بچه مو نگه میدارن و براش پرونده تشکیل میدن!
گفتم گوشیم کو؟ گفت رفت افغانستان!
گفتم خیلی خب بذار تشکیل بدن.
افتادن به تهدید که الا و بالله باید رضایت بدی ،ندی شاکی های بیشتری پیدا میشن
بچه م اون تو میمونه!
رضایت ندادم و فردا یا پس فرداش
اینارو بردن شعبه ارگ برای شناسایی عمومی! تو همون روز صدو خورده ای شاکی پیدا شد.از راننده تاکسی بگیر تا آدمای پولدار، اینا همه رو زده بودن!
به زن ها هم رحم نکرده بودند!
حتی یه خانمی به لکنت دائمی افتاده بود و شوهرش میگفت : زندگیم داغون شده.
کیفشو گرفته بود،دست خانمه قفل شده بود بین تنشو کیف،اون حیوون ها هم رو زمین کشیده بودنش!
اون همه شاکی هرکدوم آه نفرینی به لب داشتن ،یکی میگفت بمیری بیشرف
یکی میگفت دستت بشکنه و...
همون هم شد اون دزد بیشرف
بیست و سه ساله عاقبت تو زندان
خودشو حلق آویز کرد و نهایتا به زمین گرم خورد بد هم خورد!
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکتر شاه حسینی
از سلبریتی های جهان وطن میگوید!
🔻بیعت سلبریتی ها با تکنولوژی
#بصیرت_محور
📍 http://Eitaa.com/basirat_mehvar