1️⃣ شورش، مشارکت ناآگاهانه، #مشارکت_حداقلی و نافرمانی مدنی!/ احتمال مشارکت پائین در 1400
🔻 #جامعه_پذیری_سیاسی – 1
🔹مشارکت پائین مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی اخیر(انتخابات مجلس یازدهم) هم موجب سؤال و ابهام اندیشمندان خارجی و اندیشکشده های دنیا که روی موضوع «ایران» مطالعه می کردند قرار گرفته و هم موجب نگرانی دلسوزان حقیقی نظام جمهوری اسلامی. البته عده ای شاید از اینکه مشارکت پائین آمده تا آنان بتوانند وارد مجلس شوند، خوشحال اند.
🔸می توان برای پائین آمدن مشارکت در انتخابات گذشته دلایل زیادی را ارائه کرد: مشکلات اقتصادی اعم از گرانی و تورم، ناکارآمدی دولت و مجلس و سایر نهادها، ردصلاحیت های گسترده و عملکرد غیرشفاف هیئت های اجرایی و هیئت نظارت و شورای نگهبان، تشریفاتی بودن مجلس و بی تأثیر بودن در روند سیاسی و اقتصادی مملکت، تحریم انتخابات توسط اصلاح طلبان و عدم رقابت، ناامیدی سیاسی اقشار مختلف، افسردگی سیاسی، عصبیت سیاسی، رسانه های بیگانه، تحریم و ... . (مجموع دلایلی که افراد و جریانات ارائه می کنند)
🔹می توان هم ترکیب این دلایل را علت مشارکت حداقلی مردم در انتخابات دانست. اما به نظر نگارنده هرکدام از این دلایل می توانند مطرح و مؤثر باشند اما دلیل اصلی چیز دیگری است و آن هم، «عدم موفقیت جمهوری اسلامی در جامعه پذیری سیاسی(Political Sociology)» است.
🔸جامعه پذیری سیاسی چیست؟ جامعه پذیری سیاسی یعنی یک نظام سیاسی بتواند ارزش ها، هنجارها، آرمان ها و تفکری که بر آن مبنا بوجود آمده را به مردم خود منتقل کند و این ارزش ها را نسل به نسل منتقل نماید. از طریق آموزش ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی، رسانه، نهادهای سیاسی و فرهنگی و ... .
🔹جامعه پذیری را انتقال «فرهنگ سیاسی» از نسل به نسل دیگری نیز نامیده اند. هر نظام سیاسی که در این موضوع موفق باشد می تواند مردم را با سیاست های کلان خود همراه و همسو نماید. فرد فرد جامعه طی فرآیند جامعه پذیری، دانش و مهارت سیاسی را فراگرفته تا در امور مملکت داری بصورت فعال و مؤثر مشارکت نمایند.
🔸چنانچه اختلالی در جامعه پذیری بوجود آید موجب بی تفاوتی سیاسی، عدم حضور و مشارکت پائین یا «مشارکت ناآگاهانه» خواهد شد. «مشارکت ناآگاهانه» یعنی مردم در امور مشارکت کرده و در مناسبات حضور پیدا می کنند اما به صورت ناآگاهانه خلاف ارزش ها و هنجاری های نظام سیاسی عمل می کنند.
🔹شاید دیگرانی از نگارنده خرده بگیرند اما می توان چند انتخابات اخیر نظام جمهوری اسلامی را ترکیبی از مشارکت ناآگاهانه و مشارکت پائین دانست. مشارکت ناآگاهانه که منجر به انتخاب جریان و جریاناتی شده که کاملاً خلاف ایدئولوژی حاکم بر جمهوری اسلامی حرکت کرده و مشی آنان خلاف آرمان های اولیه انقلاب اسلامی بوده است.
🔸آموزش شهروندی و آشنایی مردم با مبانی نظام، چارچوب نظام، اهداف و آرمان های نظام، استراتژی و تاکتیک های نظام، سیاست های کلان و خرد نظام، مشکلات و موانع و ... مسئله جدیدی نیست بلکه ضرورت آن در کتب فلاسفه سیاست در دوران تاریخ آمده. آموزش مردم زمانه توسط نظام سیاسی در آثار “جمهوری” افلاطون، “سیاست” ارسطو و “امیل” روسو مورد تأکید واقع شده.
🔹به نظر این حقیر، جمهوری اسلامی در گام اول خود در این موردِ به خصوص ضعیف عمل کرده و توانایی جامعه پذیری حداکثری نداشته و نتایج آن در دهه گذشته به نمایش گذاشته شده است. از شورش علیه جمهوریت و دموکراسی در سال 88 گرفته تا انتخاب ناآگانه در سالهای اخیر و حالا هم مشارکت حداقلی.
🔸به نظر می رسد در صورتیکه نظام به صورت فوری به این مسئله توجه نکند مشارکت حداقلی ادامه خواهد یافت و شاید در انتخابات 1400 شاهد آن باشیم و ادامه این روند منجر به «نافرمانی مدنی و فراگیر» می شود. ضرورت فعالیت اندیشمندان و اصحاب سیاست و رسانه در این حوزه بسیار جدی است. چرا کار به اینجا رسیده؟
🔺در نظر دارم طی سلسله یادداشت هایی این مسئله را در «حد وُسع» آسیب شناسی کرده و نتایج آن را در اختیار مخاطبین قرار دهم. ان شاءالله
✍داود_مدرسی_یان
بصیرت عمار (ایتا) 🔍🔭
🔭🔍 @basirrat_ammar