eitaa logo
قدمی هرچنداندک به وقت انتظار
2.3هزار دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
27.5هزار ویدیو
672 فایل
﷽ 🇮🇷☫﷽☫🇮🇷 @basirshou اللهم بارک لمولانا صاحب‌الزمان وظیفه ی منتظردرزمان غیبت چیست؟ سعی کنیم درزمان غیبت غرق نشیم حواسمون به میدان نبرد وخاکریز درجنگ نرم باشه 🆑️eitaa.com/joinchat/1663238346C8015084ebc 🆔️ @shabeabi 👈راه ارتباطی
مشاهده در ایتا
دانلود
و قسم به آسمان و زمین و هر چه ما بین آن دوست، که اگر بعد از آنکه گناهی کردی، پشیمان شوی و سمتم بیایی، و توبه و اصلاح کنی، می‌بخشمت... 🌙✨ آغوش من به روی تو باز است... و هر لحظه در انتظار تو هستم... که بیایی... که بازگردی به آغوشم و به خالق خود بگویی که من اشتباه کردم مرا بپذیر.... و اگر می‌دانستی که چقدر به بازگشتت انتظار می‌کشم از شوق جان می‌دادی 💔 بیا و این فراقِ من و خودت را پایان بده... هر چه کنی هر چه از من فرار کنی باز هم هیچ جا آغوش خالقت نمی‌شود... هیچ لذتی بالاتر از مِهر من نیست... بیا و‌ بچش تا دامن‌گیرم شوی...☘
💌پیغام‌ُالله ❤️و به من اعتماد کن و قلبت را به من بسپار، که من برای دو جهانت کافی هستم! :) یار و یاورت منم، به کجا چنین شتابان می‌روی و پِی یک یار دگر را می‌گیری؟ بیا و من را بهانهٔ دلت کن؛ تا دنیا را رامِ خواستِ دلت کنم... و تو شوی خلیفة‌الله و من الله دست در دست یک‌دیگر دنیا را به قائم‌آل‌الله برسانیم... نظر بیفکن و بازتاب جلوهٔ رویِ مرا در خلایق بنگر این من و این دنیا... کدام را می‌خواهی؟ دنیایِ ساختهٔ دستِ مرا؛ یا آغوش پُر نـور و مِهرم را؟ و توکل علی الله و کفی باالله وکیلا ❤️
💌نامه ای از خدا بنده ام و به عزت و جلالم قسم، که من به درونت آگاهم... می‌دانم چه در دل و ذهنت می‌گذرد.... می‌دانم چه می‌خواهی... می‌دانم از چه رنج می‌بری... و باز هم می‌دانم که از آنچه می‌گویند، قلبت به درد می‌آید... و نفست می‌گیرد... تمام این‌ ها را می‌دانم و می‌گویم: ❤قلبت را به من بسپار... خودت را به من بسپار.... در تاریک‌ترین لحظات خود، مرا یاد کن.... شکایت نکن... چون من همه چیز را می‌دانم... کافیست به من اعتماد کنی... کافیست به خالق خود فرصت دهی تا کم کم تو را پیش ببرد... زمانی را که سکوت می‌کنی و به امر من رضایت می‌دهی و چیزی نمی‌گویی و شکایتی نمی‌کنی بدان که هر لحظه سکوتت تو را بیشتر نزد من عزیز می‌کند و من حواسم به تک تک لحظات غم انگیزت هست... اما به من اعتماد کن.... برایت می‌سازم آنچه را که می‌خواهی... برایت جبران می‌کنم تمام نداشته هایت را... فقط صبر کن... و به من اعتماد کن.... پشیمانت نمی‌کنم امر من را اطاعت کن به عزت و جلالم قسم که خوبی‌ات را می‌خواهم... من به تمام آنچه که می‌خواهی برسی آگاهم و صلاحت را می‌دانم... اما صبر کن... توکل کن.... به بندگانم امید نبند تنها امیدت من باشم و بس که من توانا هستم... به هر آنچه که فکرش را کنی... به یک فرد ثروتمند که به تو قول زندگی خوب را می‌دهد چگونه اعتماد می‌کنی؟ به من صدها هزار برابر بیشتر اعتماد کن.... اخر من ثروتمندترین و مهربان‌ترین و خوش قول ترین وجودِ عالم هستم... عالم در دستان من است... به من اعتماد کن و غمت را به من بسپار و شکایت نکن... من به تو آگاهم... از تو به تو آگاه‌تر...🦋
💌تفسیر خودمانی... (و ما ابراهیم را گفتیم بت‌ها را در هم شکند، زیرا بُت مردمان آن زمان، سنگ بود... در دید همگان بود....آشکارا بود... اما ابراهیم؟ اگر بودی، مردم این زمانه را چه می‌کردی؟ بُت آنان، دیگر سنگ نیست... آشکارا در چشم همه نمایان نیست... در قلب‌شان است... در ذهن‌شان است... در تصمیمات‌شان است... آن‌جایی که به مدیرِ پشت میزی، بیش از منِ خدا اعتماد می‌کنند، بت پرستند.... «زیرا اولویت‌شان آن است نه من» آن‌جا که به بندهٔ من بیشتر از من امید می‌بندند، بت پرستند... آن‌جا که حل مشکل‌شان را در گرو تصمیم دیگری می‌دانند، و به من توکل نمی‌کنند، بت پرستند... آن‌جا که قلب‌شان نا آرام است، و مرا از یاد برده، و درگیر مشکلات دنیا شده‌اند و به پرستش ماهواره رو آورده اند و بت پرستند... و بت پرستان، مشرک... ابراهیم؟ با آنان چه می‌خواهی کنی؟ آیا نمی‌دانند دنیا، مردمان، خلایق و.. همگی به مانند همان خورشید و ماه و ستاره هستند، که ماندگار نیستند؟ اگر ماندگار نیستند، پس چرا خدای‌شان دنیاست؟ و شرک خفی و پنهان دارند؟ ابراهیم... بگو مشرکان عملشان نابود می‌شود... آخر غیر من، سراغِ دیگران رفتند... سراغ خلایقِ من رفتند... مرا از یاد بردند... زمانی که بندگانم «قالو بلی» گفتند، عهد بستند و شکستند..‌. قرارمان این نبود...🥀)
«هُـوَالقـادر» 🌙✨ 🍃صفحهٔ ۱۳۱ تا ۱۳۵🍃 🦋 و من می‌دونم کافران برای اینکه تو رو تکذیب کنن, حرفایی می‌زنن که ناراحت و افسرده‌ت کنن تا از عقایدت برگردی، ولی صبر کن و دلتو به منِ خدا بسپار... چون اونا حتی پیامبران و منو هم تکذیب کردن... :) 🦋و اون لحظه‌ای رو یادت بیار که تو سختی قرار گرفتی، و منو صدا می‌زنی تا به دادت برسم...و می‌گی اگه کمکت کنم دیگه توبه و اصلاح می‌کنی....یا اون موقعی که تو قیامت اعمالتو می‌بینی و جهنمی که خودت ساختی، جلوت ظاهر می‌شه...کی جز من می‌تونه نجاتت بده؟ چرا سمتم نمیای و به چیزایی که گفتم عمل نمی‌کنی؟ چرا ازم فرار می‌کنی؟ چرا خدای خودت رو دنیا و هوساش کردی؟🥀
«هُـوَ‌الهـادي» 🌙✨ 🍃صفحهٔ ۱۲۶ تا ۱۳۰🍃 🦋بنده من؟ همیشه تاریخ بخون و سرگذشت مردمی که من و قیامت رو انکار کردن رو ببین و درس بگیر... قوم هایی که نافرمانی منو کردن و در اخر هلاک شدن... 🦋همیشه اینو یادت باشه که اگر خیری از سمت من بهت برسه، هیچکس نمی‌تونه مانعش بشه... و اگر ابتلا و ضرر هم از طرف من بهت برسه، باز کسی نمی‌تونه جلوشو بگیره... پس تحت هر شرایطی تسلیم امر من باش🍂 🦋و از مسیحیت پیروی نکن، چون حتی خود عیسی هم معترفه که اون خدا نیست و تثلیث و سه خدایی شرک محضه.... و هر چی داره، از من داره...🌱
«النُّــور‌الحَـی» 🍃 صفحهٔ ۱۲۱ تا ۱۲۵ 🍃 🦋 دشمن‌ترین شما مسلمونا، یهودیاست! و نزدیک‌ترین دوست‌تون، مسیحیا! پس خوب خوب حواس‌تون رو جمع کنید که به کیا اعتماد می‌کنید و دوست می‌شین :) 🦋اگر جمعیت کفار زیاد شد، تعجب نکن... چون اکثر مردم فکر نمی‌کنن و برخی حتی اگر دین بهشون برسه، بازم پشت‌ گوش می‌ندازن و نمی‌خوان مقداری سختی دینداری رو تحمل کنن، و دوست دارن همونطور زندگی حیوانی‌شون رو ادامه بدن و غصهٔ گناه و آخرت رو نداشته باشن که یه وقت عذاب وجدان نگیرشون... :/ 🦋وظیفهٔ پیامبر, فقط رسوندن پیام‌های منِ خداست، نه هدایت اجباری شما! هدایت شما بستگی به لطف من و همت خودتون داره...یعنی من که واستون می‌خوام...اما بخش دیگه‌ش اینه که شماهم بخواین...و اگه نخواین، خب هدایت نمی‌شین و هر روز تو باتلاق فرو می‌رین و در آهر، بی‌صدا خفه می‌شین.... 🥀 پس قبل از اینکه به حالِ خودت رهات کنم،دست از لجبازی و فرار کردن از من بردار، من خوبیتو می‌خوام، بیا سمتم :) 🦋تقلیدی نیا جلو! اگه پدرت آیین و دین اشتباهی رو انتخاب کرده باشه، خب تو هم باید کورکورانه اونو قبول کنی؟ خودت باید به من برسی.... تقلید الکی نکن✋
و می‌دانم که هر وقت به سویم آیی عده‌ای هستند که بگویند خدایت، خیالی بیش نیست دعا و ثنایت را نمی‌شنود تو را نمی‌خواهد و می‌دانم دلت را می‌شکنند به سخره‌ات می‌گیرند اما بدان... که در راه حق؛ لشکرِ باطل به تو هجوم‌ها خواهند آورد... و این نشانِ حق بودن راه توست... ادامه بده... ناایست... دلت را به من بسپار باقی‌اش با من... آخرِ کار را من رقم خواهم زد نه بندگانم... به خدایت اعتماد کن... پشیمانت نمی‌کنم🦋
و قسم به آسمان و زمین و هر چه ما بین آن دوست، که اگر بعد از آنکه گناهی کردی، پشیمان شوی و سمتم بیایی، و توبه و اصلاح کنی، می‌بخشمت... 🌙✨ آغوش من به روی تو باز است... و هر لحظه در انتظار تو هستم... که بیایی... که بازگردی به آغوشم و به خالق خود بگویی که من اشتباه کردم مرا بپذیر.... و اگر می‌دانستی که چقدر به بازگشتت انتظار می‌کشم از شوق جان می‌دادی 💔 بیا و این فراقِ من و خودت را پایان بده... هر چه کنی هر چه از من فرار کنی باز هم هیچ جا آغوش خالقت نمی‌شود... هیچ لذتی بالاتر از مِهر من نیست... بیا و‌ بچش تا دامن‌گیرم شوی...☘
بیا و به سمتم برگرد... قول می‌دهم جوری ببخشم‌ات که دیگر اگر تو هم بگویی گناه کردم؛ من می‌گویم کدام؟ به‌خاطر ندارم! :)
• بسـم‌‌رب‌المهدی✨ 🍃 صفحهٔ ۱۱۱ تا ۱۱۵ 🍃 و آنقدر بر روی بندگانم غیرت دارم، که اگر بخواهی یکی از آنان را از میان ببری مانند آن است که همه را از بین بردی! و اگر کسی از آنان را، حتی یک تن را، احیا کنی...و به او جانی دوباره، چه روحی و وچه جسمی ببخشی، اینکار تو، نزد من مانند آن است که همه را نجات داده‌ای...🦋 :) پس به سوی بندگانم رو... بگرد و ببین کجا به تو احتیاج دارند مرهم دردی شو‌.. زخمِ دلی را مرهم بگذار‌... هم‌دلِ بی‌کسی شو... حالِ دلش را خوب کن... که اینکارت منِ خدا را هم ز خودت راضی می‌کند... اینکارت تو را پیش من عزیز می‌کند... و به وقتش، من نیز مرهم دردت خواهم شد... آن زمان که کسی را برای پناه بردن نداری، پناهت می‌شوم... پای درد و دل هایت می‌نشینم... و حالِ دلت را خوب می‌کنم... همانگونه که تو، حالِ بنده دیگرم را خوب کردی... آن‌هم به‌خاطر من... رسمِ منِ خدا این است... که جبران می‌کنم.... آن‌هم ده‌ها برابر بیشتر🌱
و می‌دانم که هر وقت به سویم آیی عده‌ای هستند که بگویند خدایت، خیالی بیش نیست دعا و ثنایت را نمی‌شنود تو را نمی‌خواهد و می‌دانم دلت را می‌شکنند به سخره‌ات می‌گیرند اما بدان... که در راه حق؛ لشکرِ باطل به تو هجوم‌ها خواهند آورد... و این نشانِ حق بودن راه توست... ادامه بده... ناایست... دلت را به من بسپار باقی‌اش با من... آخرِ کار را من رقم خواهم زد نه بندگانم... به خدایت اعتماد کن... پشیمانت نمی‌کنم🦋
و از که می‌ترسی؟ و از که می‌هراسی؟ تا وقتی من را داری، چرا ز بقیه فرار می‌کنی؟ آخر خدایت منم! قدرت مطلق منم! آن که باید به او امید بندی و یا ترسی داشته باشی فقط منم.‌..نه غیر من! از بندگانم، هیچ‌گاه ترسی به خود راه مده... که همهٔ آنان، زیر سلطهٔ من هستند! قدرت آنان در مقابل من، مانند سنگ ریزه‌ای، در کوهستان‌ است... خدایت منم..من... بندهٔ مرا، خدای خود ندان...🥀
و قسم به آسمان و زمین و هر چه ما بین آن دوست، که اگر بعد از آنکه گناهی کردی، پشیمان شوی و سمتم بیایی، و توبه و اصلاح کنی، می‌بخشمت... 🌙✨ آغوش من به روی تو باز است... و هر لحظه در انتظار تو هستم... که بیایی... که بازگردی به آغوشم و به خالق خود بگویی که من اشتباه کردم مرا بپذیر.... و اگر می‌دانستی که چقدر به بازگشتت انتظار می‌کشم از شوق جان می‌دادی 💔 بیا و این فراقِ من و خودت را پایان بده... هر چه کنی هر چه از من فرار کنی باز هم هیچ جا آغوش خالقت نمی‌شود... هیچ لذتی بالاتر از مِهر من نیست... بیا و‌ بچش تا دامن‌گیرم شوی...☘
بیا و به سمتم برگرد... قول می‌دهم جوری ببخشم‌ات که دیگر اگر تو هم بگویی گناه کردم؛ من می‌گویم کدام؟ به‌خاطر ندارم! :)
💌پیغام‌ُالله ❤️و به من اعتماد کن و قلبت را به من بسپار، که من برای دو جهانت کافی هستم! :) یار و یاورت منم، به کجا چنین شتابان می‌روی و پِی یک یار دگر را می‌گیری؟ بیا و من را بهانهٔ دلت کن؛ تا دنیا را رامِ خواستِ دلت کنم... و تو شوی خلیفة‌الله و من الله دست در دست یک‌دیگر دنیا را به قائم‌آل‌الله برسانیم... نظر بیفکن و بازتاب جلوهٔ رویِ مرا در خلایق بنگر این من و این دنیا... کدام را می‌خواهی؟ دنیایِ ساختهٔ دستِ مرا؛ یا آغوش پُر نـور و مِهرم را؟ و توکل علی الله و کفی باالله وکیلا ❤️
و می‌دانم که هر وقت به سویم آیی عده‌ای هستند که بگویند خدایت، خیالی بیش نیست دعا و ثنایت را نمی‌شنود تو را نمی‌خواهد و می‌دانم دلت را می‌شکنند به سخره‌ات می‌گیرند اما بدان... که در راه حق؛ لشکرِ باطل به تو هجوم‌ها خواهند آورد... و این نشانِ حق بودن راه توست... ادامه بده... ناایست... دلت را به من بسپار باقی‌اش با من... آخرِ کار را من رقم خواهم زد نه بندگانم... به خدایت اعتماد کن... پشیمانت نمی‌کنم🦋
و قسم به آسمان و زمین و هر چه ما بین آن دوست، که اگر بعد از آنکه گناهی کردی، پشیمان شوی و سمتم بیایی، و توبه و اصلاح کنی، می‌بخشمت... 🌙✨ آغوش من به روی تو باز است... و هر لحظه در انتظار تو هستم... که بیایی... که بازگردی به آغوشم و به خالق خود بگویی که من اشتباه کردم مرا بپذیر.... و اگر می‌دانستی که چقدر به بازگشتت انتظار می‌کشم از شوق جان می‌دادی 💔 بیا و این فراقِ من و خودت را پایان بده... هر چه کنی هر چه از من فرار کنی باز هم هیچ جا آغوش خالقت نمی‌شود... هیچ لذتی بالاتر از مِهر من نیست... بیا و‌ بچش تا دامن‌گیرم شوی...☘
بیا و به سمتم برگرد... قول می‌دهم جوری ببخشم‌ات که دیگر اگر تو هم بگویی گناه کردم؛ من می‌گویم کدام؟ به‌خاطر ندارم! :)
و قسم به آسمان و زمین و هر چه ما بین آن دوست، که اگر بعد از آنکه گناهی کردی، پشیمان شوی و سمتم بیایی، و توبه و اصلاح کنی، می‌بخشمت... 🌙✨ آغوش من به روی تو باز است... و هر لحظه در انتظار تو هستم... که بیایی... که بازگردی به آغوشم و به خالق خود بگویی که من اشتباه کردم مرا بپذیر.... و اگر می‌دانستی که چقدر به بازگشتت انتظار می‌کشم از شوق جان می‌دادی 💔 بیا و این فراقِ من و خودت را پایان بده... هر چه کنی هر چه از من فرار کنی باز هم هیچ جا آغوش خالقت نمی‌شود... هیچ لذتی بالاتر از مِهر من نیست... بیا و‌ بچش تا دامن‌گیرم شوی...☘
بیا و به سمتم برگرد... قول می‌دهم جوری ببخشم‌ات که دیگر اگر تو هم بگویی گناه کردم؛ من می‌گویم کدام؟ به‌خاطر ندارم! :)