eitaa logo
بصیرت دینداران
222 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌷🌹🌷 *ماجرای ازدواج مادر امام سجاد* علیه السلام اخیرا فرد بیسوادی به نام مولوی گرگیج، با وقاحت و بیشرمی تمام اهانتی را نسبت به امامان معصوم و مظلوم شیعه بیان کرده که زبان و قلم از تکرار آن شرم دارد. تمام اراجیف وی بر اساس این ادعاست که خلیفه دوم، مادر مطهره و مکرمه امام سجاد را به عقد امام حسین درآورده است. براستی کدام عاقلی قبول میکند مثل امیرالمؤمنین، سلام الله علیه، باشد؛ ولی عقد سیدالشهداء و سید جوانان اهل بهشت را، مثل دومی جاری کند؟!! اما حقیقت ماجرا چیست؟ ▫▫▫ محمد بن جریر طبری، از علمای بزرگ شیعه است که در قرن پنجم (حدود هزار سال قبل) زندگی میکرده است. او کتابی دارد به نام "دلائل الامامه" که در این کتاب به اثبات حقانیت امامان شیعه پرداخته است‏. طبری در صفحه ۱۹۴ این کتاب، ضمن بیان احوالات بی بی شهربانو، مادر مکرمه امام سجاد علیه السلام، مینویسد: همين كه اسيران ايرانی وارد مدينه شدند عمر تصميم داشت زنان را بفروشد و مردان را بعنوان برده بگيرد و آنها را به کار بگیرد تا در هنگام طواف، افراد ناتوان و بیمار و پیر را روی دوش خود بگذارند و دور کعبه حمل کنند. امير المؤمنين عليه السلام فرمودند: پيغمبر فرموده است افراد برجسته هر قوم و ملت را گرامی بدارید. عمر اعتراف کرد بله، من هم اين مطلب را شنيده‏ ام كه ميفرمود هر گاه فرد با شخصيت يك طائفه‏ اى پيش شما آمد او را احترام كنيد؛ گر چه مخالف شما باشد. امير المؤمنين فرمودند: پس تو به چه حقی به خودت این اجازه را دادی که با این بزرگوران، اینگونه رفتار کنی؟ اينها گروهى هستند كه خودشان به میل خودشان تسليم شدند و علاقه به اسلام دارند و من از نژاد اينها فرزندانى خواهم داشت. من شما و خدا را گواه ميگيرم كه سهم خودم از اينها را در راه خدا آزاد نمودم. تمام بنى هاشم، و نیز سایر مسلمانان از مهاجر و انصار گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما نيز حق خود را به شما بخشيديم. امیرالمؤمنین فرمود: خدايا شاهد باش من تمام آنچه را ایشان به من بخشیدند، در راه تو آزاد نمودم. عمر گفت: چرا با تصميم من در مورد اين اسيران فارس مخالفت کردی و چه باعث شد كه بر خلاف راى من عمل كنى؟ امیرالمؤمنین دومرتبه فرمايش پيغمبر درباره احترام افراد با شخصيت را به يادش آوردند و اینکه این افراد، به میل خودشان مسلمان شدن را پذیرفته اند. عمر دیگر اعتراض نکرد ...... گروهى از قريش علاقه به ازدواج با آن بانوان داشتند. امير المؤمنين فرمودند: نبايد آنها را بر ازدواج مجبور كرد. اختيار را بخودشان بدهيد هر كس را كه خواستند انتخاب كنند. گروهى به شهربانو، دختر کسری اشاره نمودند. اختيار انتخاب را به او دادند و در حالی که در پس پرده بود، از او خواستگارى كردند. در حضور جمع به ایشان گفتند: از ميان كسانى كه از تو خواستگارى كرده اند كدام را انتخاب ميكنى؟ آيا علاقه بداشتن شوهر دارى؟ ایشان سكوت كردند. امير المؤمنين فرمودند: بشوهر علاقه دارد ولى حالا بايد منتظر بود تا چه كسى را انتخاب كند. عمر گفت: از كجا فهميدى تصميم بشوهر گرفته است؟ حضرت فرمودند: هر گاه بانوى با شخصيت بدون سرپرستی از يك طائفه خدمت پيغمبر ميرسيد، وقتى از او خواستگارى ميشد، دستور ميدادند به او بگويند تو بشوهر دارى‏ مايلى؟ اگر خجالت ميكشيد و سكوت ميكرد، همين سكوتش را دليل اجازه اش قرار ميدادند و دستور ازدواجش را صادر ميكردند. اگر ميگفت نه، اجبار بر پذيرش نميكردند. خواستگاران را به شهربانو نشان دادند. ایشان با دست به امام حسين علیه السلام اشاره کردند. باز براى مرتبه دوم از او تقاضاى انتخاب كردند؛ اين مرتبه نيز به زبان فارسی گفت: اگر انتخاب با من است، او را انتخاب کردم. و امیرالمؤمنین را ولی (وکیل) خود انتخاب کردند تا خطبه عقد جاری شود. حذيفه نيز خطبه عقد را خواند. امير المؤمنين به او فرمودند: اسمت چيست؟ گفت شاه زنان دختر كسرى. امیرالمؤمنین به زبان فارسی فرمودند: "نه؛ شاه زنان نیست مگر دختر محمد" او سیدة النساء و شاه زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت نیز مروارید است، دختر کسری. عرض کرد: آرى صحيح است. شهربانو با امام حسین ازدواج کرد؛ و خواهرش مروارید، با امام مجتبی علیه السلام. ❗این مطلب را منتشر کنید تا سایر مومنین نیز از اصل ماجرا آگاه شده و شبهات شیاطین در آنان اثر نکند. این مطلب در منابع زیر نقل شده است: 📚 دلائل الامامه طبری، صفحه ۱۹۴ 📚 العدد القویه (تالیف برادر علامه حلی) صفحه ۵۷ 📚 بحارالانوار جلد ۳۱ صفحه ۱۳۳ 📚 مستدرک الوسائل جلد ۱۱ صفحه ۱۳۲
سلام . شب بخیر . شعر علوی کرمانی (بمی): انقلابی شود پس از شاهی ، پر تنش روزگار می بینم . بیش از چل در آن زمان گذرد ، شهریاران قطار می بینم . اولش یک ابولحسن نامی ، با سبیل تتار می بینم . آمدن با نفاق می آید ، رفتنش با فرار می بینم . بعد از آن می رسد رجائی نام ، بر سرش انفجار می بینم . میرسد سیّد خراسانی ، دولتش بر مدار می بینم . می شود جنگ هشت ساله تمام ، صولتش استوار می بینم . شهریاری ز خاک رفسنجان ، با سیاست بکار می بینم . شهریاری کند دو چار تمام ، بر مرادش سوار می بینم . خاتمی نام می رسد از راه ، با تمدن شعار می بینم . جای تکبیر می دمد در سوت ، پیروانش هزار می بینم . اکبر آید دوباره من او را ، پیش محمود خوار می بینم . بعد محمود می رسد حسنی ، اکبرش یار غار می بینم . نقشه ها می کشد برای وطن ، ملتی سوگوار می بینم . یار غارش رود به آب اما ، عجلش در کنار می بینم . کر و کور است بر نصیحت لیک ، بر خر خود سوار می بینم . چون گرانی به اوج خود برسد ، دولتش بر کنار می بینم . بعد از آن دولتی رسد خادم ، شب و روزش به کار می بینم . میرسد بهر خلق بخت سعید ، قامتی سرو وار می بینم . مقتدر سیدی چو ابراهیم ، بت شکن را بکار می بینم . می کشد تیغ عدل بر دزدان ، گلّه ای در فرار می بینم . ارزش ارز می شود مطلوب، دشمنان را خمار می بینم . از سفر میرسد گل نرگس ، چار فصلش بهار می بینم . ( ان شا الله)
👌چرا برای اموات حمد میخوانیم؟ 🍁‍ قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از: « ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف » 🍁‍ ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟ 🍁‍ خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند. آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفتگانه در آن نیست... پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟ 🔷‍ حضرت فرمودند: ❶👌حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت) ❷👌حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ) ❸👌حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) ❹👌حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) ❺👌حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی) ❻👌حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) ❼👌حرف «ف» اشاره به «آفت» است خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت. قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت. 📚 شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص ۷۹٥...
تحلیل مااز دولت آیت الله رییسی این است که : این دولت در حال تبدیل شدن به موفق ترین دولت منطقه آسیای جنوب غربی ست و داریم می بینیم که سرعت حل مشکلات بالاست و کارهای خوبی هم اتفاق افتاده و بازهم خواهد افتاد ، به عنوان مثال : در حوزه سیاست خارجی بسیار عالی عمل کرده بطوریکه کشورهای عربی را دارد رام می کند . کشورهای آسیای میانه و ففقاز و روسیه و هند و چین دارند درقالب شانگهای و اکو در بهترین سطح مبادلات تجاری نسبت به ایران قرار می گیرند . مبادلات تجاری تاجیکستان با کشورمان در همین مدت کوتاه سه برابر شده است . قرارداد سوآپ گازی بین ایران با آذربایجان و ترکمنستان انعقاد شده است . ترانزیت زمینی بین امارات وایران و ترکیه شروع شده است . آذربایجان که اسراییل همه توانش را گذاشت تا علیه ایران شورانیده شود ، به طرف تجاری بی نظیری برای ما تبدیل شده است . عربستان رسما برای پایان جنگ با یمن به ایران متوسل شده است . در جریان مذاکرات وین ، این آمریکا بود که به آب و آتش زد تا ایران پای میز بیاید ، دست آخر این ما بودیم که اجازه حضور مستقیم به آمریکا را ندادیم . در حالیکه در سال ۸۳ ایالت متحده برای حضور در همین نوع مذاکرات برای ایران شرط گذاشته تا اول ایران صنعت هسته ای خودرا نابود کند تا آمریکا ، به مذاکرات نماینده بفرستد . عزت خدایی را می بینید ؟ اسراییل که نور چشم آمریکا بوده و هست ، الان هر کاری می کند تا مذاکرات را تخریب نماید اما مسولین دولت و سنای آمریکا محلش نمی گذارند و ترامپ رسما نتانیاهو را برای فریبش در خروج از برجام نفرین کرد و هم اینک در آمریکا ، چپ وراست می گویند خروج از برجام کاراشتباهی بود . و اما در داخل کشور برای حل مشکل آب کشور وزارتخانه مستقلی در حال شکل گیری ست که کارش در مجمع تشخیص در حال تدوین است . کشاورزی قراردادی ، عملا راه افتاده که ماموریتش تامین سرمایه در گردش و نقدینگی برای کشاورزان است و دارد گل می کند . ظرفیت فراوان و خالی شهرک های صنعتی در حال واگذاری به تولیدی هاست که باعث تقویت تولید خواهد شد . آبخیزداری برای جبران کسری آب با سرعت قابل توجه به جریان افتاده است . چندین طرح بزرگ‌ در دستور کار است که چون هنوز عملیاتی نشده ، نمی شود اعلام نمود . از سال آینده حقوق های بالای ۳۷ میلیون تومانی به خودی خود قطع خواهد شد . می دانیم که طبق نظام پرداخت حقوق در دولت چنگیز خان مغول ، کف حقوق های نجومی بالای ۷۰ میلیون تومان بود و تا ۲۴۰ میلیون تومان هم داشتیم که کم تعداد هم نبودند . شک نکنید انشاءالله هم موج دوم انتصابات در راه است و هم گشایش های اقتصادی ... به امید تحقیق خواسته های مردم و سرافرازی ایران اسلامی ... https://t.me/basiratgram @basirtdeindaran
هدایت شده از بصیرت دینداران
تحلیل مااز دولت آیت الله رییسی این است که : این دولت در حال تبدیل شدن به موفق ترین دولت منطقه آسیای جنوب غربی ست و داریم می بینیم که سرعت حل مشکلات بالاست و کارهای خوبی هم اتفاق افتاده و بازهم خواهد افتاد ، به عنوان مثال : در حوزه سیاست خارجی بسیار عالی عمل کرده بطوریکه کشورهای عربی را دارد رام می کند . کشورهای آسیای میانه و ففقاز و روسیه و هند و چین دارند درقالب شانگهای و اکو در بهترین سطح مبادلات تجاری نسبت به ایران قرار می گیرند . مبادلات تجاری تاجیکستان با کشورمان در همین مدت کوتاه سه برابر شده است . قرارداد سوآپ گازی بین ایران با آذربایجان و ترکمنستان انعقاد شده است . ترانزیت زمینی بین امارات وایران و ترکیه شروع شده است . آذربایجان که اسراییل همه توانش را گذاشت تا علیه ایران شورانیده شود ، به طرف تجاری بی نظیری برای ما تبدیل شده است . عربستان رسما برای پایان جنگ با یمن به ایران متوسل شده است . در جریان مذاکرات وین ، این آمریکا بود که به آب و آتش زد تا ایران پای میز بیاید ، دست آخر این ما بودیم که اجازه حضور مستقیم به آمریکا را ندادیم . در حالیکه در سال ۸۳ ایالت متحده برای حضور در همین نوع مذاکرات برای ایران شرط گذاشته تا اول ایران صنعت هسته ای خودرا نابود کند تا آمریکا ، به مذاکرات نماینده بفرستد . عزت خدایی را می بینید ؟ اسراییل که نور چشم آمریکا بوده و هست ، الان هر کاری می کند تا مذاکرات را تخریب نماید اما مسولین دولت و سنای آمریکا محلش نمی گذارند و ترامپ رسما نتانیاهو را برای فریبش در خروج از برجام نفرین کرد و هم اینک در آمریکا ، چپ وراست می گویند خروج از برجام کاراشتباهی بود . و اما در داخل کشور برای حل مشکل آب کشور وزارتخانه مستقلی در حال شکل گیری ست که کارش در مجمع تشخیص در حال تدوین است . کشاورزی قراردادی ، عملا راه افتاده که ماموریتش تامین سرمایه در گردش و نقدینگی برای کشاورزان است و دارد گل می کند . ظرفیت فراوان و خالی شهرک های صنعتی در حال واگذاری به تولیدی هاست که باعث تقویت تولید خواهد شد . آبخیزداری برای جبران کسری آب با سرعت قابل توجه به جریان افتاده است . چندین طرح بزرگ‌ در دستور کار است که چون هنوز عملیاتی نشده ، نمی شود اعلام نمود . از سال آینده حقوق های بالای ۳۷ میلیون تومانی به خودی خود قطع خواهد شد . می دانیم که طبق نظام پرداخت حقوق در دولت چنگیز خان مغول ، کف حقوق های نجومی بالای ۷۰ میلیون تومان بود و تا ۲۴۰ میلیون تومان هم داشتیم که کم تعداد هم نبودند . شک نکنید انشاءالله هم موج دوم انتصابات در راه است و هم گشایش های اقتصادی ... به امید تحقیق خواسته های مردم و سرافرازی ایران اسلامی ... https://t.me/basiratgram @basirtdeindaran
انتشار نامه تکان‌دهنده شهید سلیمانی به فرزندش؛ شهید قاسم سلیمانی در نامه‌ی خود به فرزندش که برای نخستین بار منتشر شده است از چگونگی انتخاب شغل خود می‌گوید. متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش خاضعانه میخواهم ازعزیزان بادقت بخوانید خداراگواه میگیرم بادلی شکسته وزیان دیده درتباه کردن عمر میگویم......که همه عمرغفلت نمودم یا الله مددی «بسم الله الرحمن الرحیم آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام. در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید. هر بار که ســفر را آغاز می‌کنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان. بارها در طول مســیر چهره‌های پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام. دلتنگتان شده‌ام، به خدا ســپردمتان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما. من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آن‌ها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یک ‌صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آن‌ها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعله‌های آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرض‌های صعب‌العلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده‌گویی است و بار خورجین را سنگین می کند. عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم. عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش
بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم. والسلام علیکم و رحمت الله»