eitaa logo
تربیتی بیت الحزن
494 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
34 ویدیو
0 فایل
♦️در این کانال فقط مطالب تربیتی و معرفتی و بینشی است که زیر نظر حجت الاسلام دکترسید امیرعباس عبدالهی اداره می شود. ♦️برای پاسخگویی به سوالات،انتقادات و پیشنهادات👇 @abdollahii
مشاهده در ایتا
دانلود
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟ هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه ! معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟ حالا پسرها می گویند : تمیزه ! معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟ یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه ! معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟ بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو ! معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد! شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است.
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید. به آنها گفت: من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم. آنها پرسیدند: آیا شوهرتان خانه است؟ زن گفت: نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته. آنها گفتند: پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم. عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد. شوهرش به او گفت: برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل. زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: ما با هم داخل خانه نمی شویم. زن با تعجب پرسید: چرا!؟ یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت: نام او ثروت است. و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت: نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم. زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت: چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! ولی همسرش مخالفت کرد و گفت: چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟ فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد: بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود. مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت: کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست. عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید: شما دیگر چرا می آیید؟ پیرمردها با هم گفتند: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! آری با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید.
بعضی آدم ها سعی می کنند حقارتشان را با تحقیرِ دیگران بپوشانند ... توهین می کنند ، افترا می زنند ، و برچسب های زننده می چسبانند ... با این آدم هایِ "بی فکر" کاری نداشته باشید ... این ها اگر قدرتِ تفکر داشتند که بی شعوریشان را جار نمی زدند!! هر آدمِ عاقلی می داند که هیچ کس روی صفت و رفتاری متمرکز نمی شود مگر این که آن را به میزانِ زیاد در درونِ خودش داشته باشد... آدم هایِ سالم ، برای خودشان و دیگران ، ارزش قائلند ... آدم هایِ سالم، توهین نمی کنند !!!
یک جایی هست که انسان از حیوان بیشتر می‌فهمد، و آن این است: "تشخیص راه درست از غلط" اما یک جای مهم‌تر هست که حیوان از انسان بیشتر می‌فهمد، و آن اینکه: "حیوان راهِ اشتباه را دوباره تکرار نمی‌کند، اما انسان دچار تکرار اشتباه می‌شود" برای همین است که حیوانات تاریخ ندارند، اما انسان‌ها با تکرار اشتباهات تاریخ‌سازند!
انشاء یک دانش آموز با موضوع آیا تلگرام خوب است؟ به نظر من تلگرام چیز خوبی است. در تلگرام همه آدم ها خوبند. همه چیزهای خوب و با مزه می نویسند. من فامیل های تلگرامى خود را بیشتر از فامیل های واقعی ام دوست دارم. مثلا دایی عزت که به قول بابایم اخلاقش خیلی گند است و زورکی جواب سلام ما را می دهد کلی جوک های خنده دار در تلگرام می گذارد و ما را می خنداند یا عمه اقدس که چشم دیدن هیچکدام ما را ندارد یک پا شاعر شده است و مرتب از مهربانی و گذشت حرف می زند. من نوشته های عمه اقدس را خیلی دوست دارم. زن عمو خدیجه همش از طبیعت و حفظ اون میگه اما مامانم میگه پس چرا پوست پفک رو تو خیابون میندازه ! دایی محسن هم حرفای قشنگ واسه حیوونا میزنه و میگه باید به اونها غذا بدیم و نازشون کنیم .. اما خودم دیدم با لگد یه گربه رو زد . زهرا خانم همسایه بالاییمون خانم جلسه ایه و حدیث و دعاهای خوبی توی تلگرام میذاره و همش از خدا تشکر میکنه اما پیش مامانم که میاد همش شوهرشو نفرین میکنه و غیبتشو میکنه. به نظر من بهشت جایی مثل تلگرام است همه با هم خوبند و حرف های خوب می زنند. وقتی بزرگ شدم می خواهم با یکی در تلگرام عروسی کنم و صبح تا شب با او در تلگرام زندگی کنم. ای کاش همه بتوانیم با هم در جایی مثل تلگرام زندگی کنیم
به تعداد آدمهای روی کره ی زمین ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد!! پس این را بپذیر کسی که تفکرش باتو متفاوت است، دشمنت نیست؛ انسان دیگریست! به جای دشمنی میتواند مکمل تو باشد
"خنده"نشاندن بر صورت دیگران موجبِ فراموشی مشکلات آن‌ها می‌شود و چه انسان "نیکوکاری"است آن‌کسی که "فراموشی" را به‌دیگران هدیه می‌دهد تا که از لحظات زندگی‌ "لذت ببرند"
دلبستگی می تواند سودمند باشد اما وابستگی بی گمان بسیار ویرانگر است. پس بیاموز که در زندگی، دلبسته شوی، نه وابسته
دردهایت را دورت نچین که دیوار شوند زیر پایت بچین که پله شوند هیچوقت نگران فردایت نباش خدای دیروز و امروزت فرداهم هست مااولین دفعه است که تجربه زندگی داریم ولی او قرنهاست که خداست
👈 به فرزندت نگو دستتو بده من گم نشی بگو دست همو بگیریم تا همدیگرو گم نکنیم. تاهم به او شخصیت داده باشید وهم لجبازی نکند 👈 کنترل و تذکر بیش از حدّ به کودک و نوجوان، تأثیر معکوس داشته و اعتماد به نفس آنها را از بین می برد. 👈 برای تنبیه،کودک را دراتاق حتی برای۱دقیقه زندانی نکنیدتابه کارهایش فکرکند، کودک به کارش فکر نمیکند،فقط خشمش بیشتر می شود باخلافکاران همین کار رامیکنند و وقتی از زندان بیرون می آیند جری تروبدترمیشوند 👈 درخیلی از موارد کارهای بد بچه ها راباید نادیده گرفت وتغافل کرد مثلا زمانی که حرف زشتی یادگرفت وبرزبان آورد 👈 والدین باید مقتدرباشند، اقتدار یعنی آنقدر خوب ومهربان باشی که فرزندت تحمل ناراحتی ات را نداشته باشد.
اگر آتش می دانست که سرانجامش خاکستر است هرگز با اینهمه غرور زبانه نمی کشید وقتی عصبانی هستید مواظب حرف زدنتان باشید عصبانیت شما فروکش خواهد کرد ولی حرفهایتان یک جایی باقی می مانند برای همیشه
سکوت در اثر بستن دهان نیست؛ در اثر باز کردن فکر است، هر چه فکر بازتر، سکوت بیشتر، هر چه فکر بسته تر، دهان بازتر!