تب میسوخت و غم؛ زین العابدین را!
خیمه نیم سوخته بوی دود میداد و دلها بوی خونِ دل
حالا او سکاندارِ زمین و آسمان بود
تب کرده بود تا همه عوالم وجود بی تاب نبودش نشود
حالا همان اسبهای نانجیب هرجا در کربلا راه رفته باشند بخشی از تو را به ریگ بیابان سپرده اند
😭😭😭😭😭😭😭😭
اما
لیلیِ لیلیِ ما دل شکسته ها حسین است و بس
که سبو نمی شکند الا سبوی دل که به غمش تَرَک برمیدارد خواهی نخواهی💔