eitaa logo
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
164 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
690 ویدیو
23 فایل
🌷وقتی از باور پروانه شدن سرشاریم 🌷دل به تاریکی این پیله چرا بسپاریم 🍃🌸او که به جای فوروارد؛ کپی میکند ، لیلای دل ما را مجنون نیست او فقط به دنبال راه جنون است از بیراهه @Tabyinebavarha ⬅️کانال دوم ما🔴 @Fahim_55
مشاهده در ایتا
دانلود
در قنوتم شکسته ام تکه های تیز شکسته ام در سجود دست و بالم را خواهد برید من با زخمهایم؛ مبطل نمازم خواهم شد و با همین زخمهایم در تشهد به یگانگی تو شهادت خواهم داد و در سلامی به بلندای وقت نماز برگزیده هایت را ملاقات خواهم کرد.... @bavareparvanegi
ساقه های تُردِ خیالم را میشکند طوفانِ نداشتنت... @bavareparvanegi
فریاد یک نی شکسته در حوالی خیابان تو در شب زیارتی تو چه میتواند باشد نای تمام نی ها پس از سر بریده تو غمگنانه شد.... @bavareparvanegi
باز جمعه می آید از راه؛ و انتظار ;گل میکند در گلدان دلهای بی قرار باز هم سفره افطار وقتی با غروب جمعه پهن میشود؛ در بلندای مأذنه ها جاذبه ایی رو به آسمان تمام حنجره ها را به سوی خویش میکِشد من قدمهایی به استواری جمعه ها ندیده ام به نام اویند و نیرو از نامش میگیرند @bavareparvanegi
- وقتی بیایی ، فصلِ دنیا همیشه بهارمی‌شود.
| اَبناءُ الرضا | من دلبَسته‌یِ آن شاهِ خُراسانَم :))) کپی مطلقأ ممنوع ! سپاس از درک بالایِ شما :) https://eitaa.com/abnaol_rza8
روزگاری بر ما گذشت که خدا دست در دست مردان مرد؛ فتح الفتوح را رقم میزد ما نسلی را تجربه کرده ایم که یاری خدا را با طعم پیروزی چشیده اند.... @bavareparvanegi
کاش قدر تو را می دانستم! من اگر در گیسوان شب که آرام روی بالش زمان پریشان میشود؛ در هنگامه طلوع فجر؛ در افق خونرنگ خورشید؛ در ستیغ ستبر سلسله جبال کمالاتت؛ در میان حصاری به استواری جوشن کبیر؛ قدر تو را نشناسم کجا می توانم بشناسم؟.... @bavareparvanegi
مثل خرمشهر آزادم کن از چنگ جنون این بغل را داغ تر از شرجی اهواز کن! #فرهاد_حامد سالروز فتح خرمشهر گرامی باد @nabzeshear
امشب آسمان و زمین ملتهب است از تقدیر من تقدیرِ بی امام بودنم بی امام زیستنم... @bavareparvanegi
بعضی ها هم چه تقدیر شومی دارند اشقی الأشقیایی هم نوعی تقدیر است چگونه توانست تو را بکُشد؟ @bavareparvanegi
دستم خالیست خدا....
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
بر دستان درخت روزگار مینگارم تا بدانی تمام برگه هایم هویداست چه امتحاناتی که خراب کردم و چه آنها که نگذاشتی خراب کنم! من در باور پروانگی خویش محبوس و گرفتار پیله ایی بدپیله گشته ام آه از این دگردیسی هایی که اتفاق نمی افتند @bavareparvanegi
محراب رنگ به رخسار نداشت مسجد خجالت میکشید از روی حسن و حسین سجاده غرق خون بود و تنها تو رستگار شدی در عوض همه خلایق بی قید زمان و مکان؛ نگون بخت! @bavareparvanegi
گنهکاری توبه میکرد... خدا دستور داد ابرها هلهله کنند... آذرخش تندتند عکس میگرفت.... آسمان از ذوقش اشک میبارید.... خورشید گاهی از پشت ابرهای نازک سرک میکشید تا ببیند در آن دور دستها بر سر سجاده ایی ساده چه رخ داده.... نورافشانی خورشید و اشکهای یکسره آسمان عجب رنگارنگ کرده بود گوشه آسمان را ... گنهکار به گریه افتاد.... خدا عاشقش شد و برایش میگریست... گنهکار میگریست خدا میگریست گنهکار میگریست خدا میگریست.... آسمان دیوانه شد ابرها از این ماجرا میغریدند آذرخش عکس میبارید و گاهی عکسهایش در میانه راه با صاعقه ایی مهیب میسوخت... تنه طبیعت آتش گرفته بود گویی بار دیگر بر موسی وحی میشود... درختان گُر میگرفتند... زمین ناله جمع میکرد و اشک آسمان را سیلی صخره ها کرده بود... ناگهان خدا فرمود سکوت.... آرام بگیرید... بنده ام نجوا میکند.... صدایش دلنشین است گوش کنید.... ابرها کنار کشیدند... آسمان ساکت شد... آذرخش از شکار لحظه هایش دست کشید... زمین سبز شد... حاشیه کوهها یک به یک لاله میرویانید... توبه کار نجوا میکرد... خدا عاشقش بود.... میخواست فقط صدایش را بشنود.... زمین و زمان به احترام عُشاق سکوت کرده بودند و خورشید آرام آرام پرتوافکن شده بود بین توبه کار و خدا نور بود و نور بود.... توبه کار همچنان نجوا میکرد و سجاده اش پر شده بود از نگاه خدا و سجاده اش از نگاه خدا سر میرفت.... بنده خدا غرق خدا شده بود... گویی خدا فقط مال اوست و انگار خدا هم فقط او را داشت.... آسمان غبطه میخورد و میگفت ای کاش زمین زیر پایش من بودم زمین افسوس میخورد و میگفت ای کاش نجواهایش تا عرش من بالا میرفت و خدا میگفت چقدر دلم برایش تنگ شده بود ای کاش زودتر آمده بود و بنده خدا میگفت آیا مرا بخشیده؟!!!!!!!! بیچاره نمیدانست چقدر محبوب همه شده با گریه هایش.... @bavareparvanegi
در صندوقچه دلم گوهر عشق و محبت تو را نگه داشته ام تو در سجده آخرت به تمام نمازها آبرو بخشیدی و من با هر سجده بر تربت پسرت به این می اندیشم رستگاری من کِی و کجا خواهد بود!.... @bavareparvanegi
امشب چه تقدیری را برایم امضاء خواهی کرد؟ به انشاء من نگاه نکن حتی از غلط های املایی من چشم پوشی کن اگر تقدیر مرا طبق انشاء و املاء من تنظیم کرده باشی.... چه کنم؟!😭 تهی دستم رحم کن بر کسی که جز مرحمت تو مونسی ندارد... @bavareparvanegi