من تو را عاشقم و عشق همچون پاییز فروتن است
برگهایش را به طبیعت می بخشد
اشکهایش را به زمین
و رنجهایش را به مغز استخوانِ درون می سپارد!
او برای خودش لحافی از سوزِ استخوان سوز نگه میدارد بی آنکه کسی بداند می سوزد و می سوزد ولی دم نمیزند...
@bavareparvanegi
کاش میشد ستاره های چشمان تو را برای روز مبادا ذخیره کرد!
به زودی قحطی خواهد آمد وقتی آنقدر دور شوی که دیگر نبینمت....
@navareparvanegi
روزی خواهد آمد که بر ساحل چشمانت بنشینم و موج بی تابی تو را با همین دستانم لمس کنم
@bavareparvanegi
جوهرِ نگاهت نافذ است و از آن سوی کاغذهایِ کتمان؛ رنگ پس داده است!
@bavareparvanegi
هر چه می شمرم تعداد دوستت دارمهای نگفته ام بیشترند
تو بیشترین ناگفته های مرا تصاحب کرده ایی
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
من و عشق و دل دیوانه #story @ir_tavabin
مُتَکِئنَ عَلیها مُتَقابِلینَ
(واقعه آیه شانزدهم)
مثلا:
کاش میشد رو در رو؛ دو سه مصرع دل گفت ؛ #چای با عطر دل انگیز بهارنارنجها، طبع شعر همه شاعرها؛ کاش با خط خوش نستعلیق؛ میشد از مصرع موزون تو نوشت کاش میشد از قافیه چشمانت دوسه بیتی نوشید
کاش میشد ته فنجان تو را دید و نوشت آری او دیوانگی فال مرا میفهمید!
@bavareparvanegi