ما جریحه داریم
این روزهای پایانی اسفند حتی تلنگر هم نیازی نیست
می شکنیم
ویران میشویم
بی بهانه اشکمان میچکد
قدری مهربانتر!
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
قشنگ بود @ir_tavabin
خدا را شکر رزق و روزی مان برکت دارد
غم یار میخوریم و آب دیده مینوشیم
@bavareparvanegi
این روزها طبیبان نسخه مرا می پیچند فقط!
روی پیشخوانِ داروخانه دلها فقط نسخه ایی تکراری پیچیده می شود فقط پرهیز از من !
((پرهیز از من)) درمان همه دردهاست ....
@bavareparvanegi
دلم می خواهد؛ کبوتر باشم
هر صبح از بامِ شانه تو پرواز کنم تا آسمانِ چشمانت
از سرزمینِ قلبت دانه ی عشق برچینم
در حوالیِ عاشقانه هایت پرسه بزنم
بر شاخه ی دستانت آوازِ بودن سر دهم و مثل کبوتران جلد به بام شانه ات بازگردم و آرام گیرم!
@bavareparvanegi
سینه ام لبریز است از حرفهای ناگفته و زبانم مملو از سکوت
این جمع اضداد، مرا تنهاتر و غریبتر می کند....
@bavareparvanegi
ساحل پیراهنت اَمن است. من در ساحل پیراهن تو قلعه ایی شِنی از عشق می سازم و دریا را در گوشه چپِ پیراهنت سنجاق میکنم...
تو اما در آبی پیراهنت، پرنده ایی هستی مشغول پرواز! و هرگز تن به قفسِ قلعه من نخواهی داد...!
@bavareparvanegi
Mohsen Ebrahimzadeh - Darya.mp3
11.65M
ای به فدای دلی که به دل راه داره❤️
@bavareparvanegi
این بروز بی نیازی را در تو دوست دارم
این غرور زیبا را که در اوج نیاز، مغرورانه پا روی خواهش های دلت میگذارد ، میستایم
تو آینه ی تمام نمای من هستی لطفا نشکن
هزار تکه نشو
بگذار غرورت پیروز میدان باشد! من به قدرتِ ایمانت، ایمان دارم
@bavareparvanegi
مانند حریری که روی بند پهن کرده باشند در هجوم ناگهانی طوفان ؛ هم درد می کشم هم تار و پودم به فنا می رود رفته رفته ریش ریش میشود وجودم و تو ....
مهم نیست فقط
تو به سلامت باد
@bavareparvanegi
دلم چنگ انداختن در پنجره هایِ ضریحِ سینه ات می خواهد؛ و یک نجوایِ آرام و خیس از اشک که در گوش تو زمزمه کنم
دلم گره زدن زلف تو را می خواهد به سرپنجه محبت
و یک دلِ سیر اجابت
دلم حاجتِ روا شده می خواهد که از مفاتیحِ قلبِ تو خوانده شده باشد!
@bavareparvanegi
تو از سمت کدام اشاره آمدی که ترنج بودنم از خود بی خود شد؟!
برشهای قاچ قاچ مرا ببین که چگونه در وصف کمالت دچار تجزیه جزء به جزء شده اند!
و پا پس نمیکشند از توضیح جزء به جزء تو
خون به پا کرده ایی تماشا کن!
تردید دارم از روزگاری که میتوانست یوسفِ تو را در دامن یعقوبِ من بگذارد و نگذاشت ! و در شگفتم از زمانه ایی که یوسفِ ناپیدای تو را بی آنکه از آنِ من باشی به آغوش یعقوبم سپرده است!
از گفتن حُسنِ یوسفت ناتوانم
همین بس که ترنج وجودم را از خود بیخود کرده ایی و در تالار عزیز مصر وجود خون بپا کرده ایی
طره مویت نه فقط زلیخای دل را میفریبد که ببین چگونه میتواند ترنجهای بی شمار را از خود بی خود کند....
ذره وجود من چیزی نیست در این بیشمار ترنج سرزمینهای سرسبز شمالی و خطه بهار نارنج های شیرازی
نرگس رویت طعنه زده ترنج شیرازی را...
@bavareparvanegi
بهار نارنج عِطر غبار قدوم توست که ناگهان در بهار آمدنت؛ نافذ میشود هوای شمالِ دلها را...
@bavareparvanegi
روزی خواهد آمد که بر ساحل چشمانت بنشینم و موج بی تابی تو را با همین دستانم لمس کنم
@bavareparvanegi
Hoorosh band.mp3
3.01M
ولی
باید به ((از دست دادن)) اُنس گرفت!
@bavareparvanegi
بدرود ((یا من أرجوه لِکُل خَیر))!
((أعطنی)) هایم را به یادگار به من بسپار
بیا تا در واپسین لحظه هایت با جنبش سبابه خط و نشان هایم عکس یادگاری بگیریم
شاید دیدار به قیامت باشد!
#أین_الرجبیون
@bavareparvanegi
شعبان می آید بی هیچ حزن و اندوهی
و عارفان و صالحان به ما آموخته اند اینگونه بگوییم
هیچ حزن و اندوهی نیست جز دوری تو!
ماهِ گریختن است
گریختن به سوی تو از تو
و
شاید
گریختن به سوی تو از خودم!...
@bavareparvanegi
عاقبت، سرانگشتان دریای دلت، صخره ی سنگی مرا خرد خواهد کرد
ساحل را بنگر! مملو از دلهای سنگی است که دلهای دریایی خردشان کردند!
@bavareparvanegi
و باز هم شب خنجرش را برداشته است
و سکوت ، در پیچ و تاب حنجره ام تابیده است مانند تاریکی که میپیچد طومار شب را...
@bavareparvanegi
دلم آخر اسفند را می خواهد
تا به بهانه خانه تکانی؛ غبارهایم را دور بریزم
غبار بی اعتنایی
زنگار بی تفاوتی
گرد و خاکِ سؤالهای بی جواب!
@bavareparvanegi
تنهایی من مانند پول خوردی بود در کف دست کودکی بازیگوش
حتی یادش نمیآمد کجا و کِی تنهایی مرا گم کرده است؟!
و من مانند بزرگترها باید بگویم فدای سرت که گم شد چیز مهمی نبود!
فدای سرت که گم کردی تنهایی مرا
اصلا همان بهتر تنهایی ها گم شوند!
@bavareparvanegi