باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
آینه اش دریا؛ شمعدانهایی از جنس دل سفره ایی ساده خنچه ایی به زیبایی طبیعت و شاخه نباتی به وسعت غزلها
❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙
باورِ پروانگی
برای همه دختر ؛ پسرهایی که دم بخت ایستاده اند، بخت و بالینی مبارک و شایسته آرزومند است
الهی که همه تون خوشبخت و عاقبت بخیر بشید
❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙
@bavareparvanegi
🌸
یَا مَن لَا تَتَشَابَهُ عَلَیهِ الأصوَاتُ....
دلم برای صدای تو تنگ می شود.
صدایت پرنده ایی بود که از خوش الحانی؛ گرفتارِ قفس شده باشد!
آدمی را به قعرِ خویش فرو می بُرد و باز تا آسمانِ دلدادگی پرواز می داد.
صدایت، سیمرغِ بلورینِ جشنواره دلبری را از آنِ خود می کند هر روز
و شاید هر لحظه....🌸
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙💜❤️💛💚💙 باورِ پروانگی برای همه دختر ؛ پسرهایی که دم بخت ایستاده اند، بخت و بالینی مبارک
مچ گیری و بی رحمی ممنوع.mp3
1.34M
متأهلها گوش کنن تا یاد بگیرن
مجردها بیشتر گوش کنن تا با آگاهی ازدواج کنن
❤️🍃💙🍃💜🍃💚🍃💛🍃❤️🍃
1_88406478.mp3
4.69M
❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃❤️🍃💙🍃💚🍃💛🍃💜🍃
ساحل پیراهنت اَمن است. من در ساحل پیراهن تو قلعه ایی شِنی از عشق می سازم و دریا را در گوشه چپِ پیراهنت سنجاق میکنم...
تو اما در آبی پیراهنت، پرنده ایی هستی مشغول پرواز! و هرگز تن به قفسِ قلعه من نخواهی داد...!
@bavareparvanegi
🌸
از آن سوی سلسله جبال البرز؛ از دل شالیزارها عِطرِ بِرَنجِ نگاهت می پیچد. حالا که خرمنِ چشمانت را برای بوجاری می برند؛ شَلتوکِ پلکهایت را به من بسپار!
من از نگاه تو برکت میگیرم و سفره دلم را با عطرِ تو آذین می بندم
حتی سایه نگاهت؛ مانند شلتوک، پر از نعمت و برکت است....🌸
@bavareparvanegi
4_6021317456323151423.mp3
801.2K
به بهانه امروز بشنوید
خالی از لطف نیست
الهی به زودی عروسی تون🍃❤️
جانبِ شریفِ نگاهتان؛ طبیعتِ بکرِ کوهستانهایی است که در دامنه هایش مملو از کندوی عسل است
در مجاورت نگاه شما شیرین میشود کامِ دل حضرتِ عشق...
@bavareparvanegi
تو از سمت کدام اشاره آمدی که ترنج بودنم از خود بی خود شد؟!
برشهای قاچ قاچ مرا ببین که چگونه در وصف کمالت دچار تجزیه جزء به جزء شده اند!
و پا پس نمیکشند از توضیح جزء به جزء تو
خون به پا کرده ایی تماشا کن!
تردید دارم از روزگاری که میتوانست یوسفِ تو را در دامن یعقوبِ من بگذارد و نگذاشت ! و در شگفتم از زمانه ایی که یوسفِ ناپیدای تو را بی آنکه از آنِ من باشی به آغوش یعقوبم سپرده است!
از گفتن حُسنِ یوسفت ناتوانم
همین بس که ترنج وجودم را از خود بیخود کرده ایی و در تالار عزیز مصر وجود خون بپا کرده ایی
طره مویت نه فقط زلیخای دل را میفریبد که ببین چگونه میتواند ترنجهای بی شمار را از خود بی خود کند....
ذره وجود من چیزی نیست در این بیشمار ترنج سرزمینهای سرسبز شمالی و خطه بهار نارنج های شیرازی
نرگس رویت طعنه زده ترنج شیرازی را...
@bavareparvanegi