باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
روز مباهله...
همه پنج نفرشان آمده بودند با قدمهایی استوار و چهره های نورانی مسیحیان نجران برای اثبات حقانیت خود بر پیامبر طلب مباهله کرده بودند
پیامبر با تمام هستی خویش به میدان می آمد
مسیحیان نجران پا پس کشیدند و به مصالحه تن دادند
حسین با تمام هستی و اهل و عیال به میدان می آید
آه از مسلمانانی که قدر مسیحیان ایمان به فضیلت حسین نداشتند حتی نگذاشتند کار به مباهله بکشد
طرف بازنده مباهله کُشت و غارت کرد و به اسارت برد طرف برنده مباهله را!
هیچ گرگی یوسف کنعانی را ندرید
آه از مسلمانانی که هفتاد و دو یوسف را سر بریدند!
#قصار
@bavareparvanegi
دلم گرفته است مانند یک ماه گرفتگی که یک نشانه از قیامت است و از وحشتش باید دو رکعت نماز بگذاری تا آرام بگیری!
دوری از تو دمادم خسوف است و هر لحظه اش نشانه ایی از قیامت!
برای آرام گرفتن از وحشت این خسوف مدام؛ چند رکعت نماز لازم است؟!
#قصار
#یامهدی
#دلتنگی
@bavareparvanegi
مشتی واژه در قفسه سینه محبوس مانده
فوران گدازه های این همه واژه ناگفته از چشمانم سرریز میشوند و می چکند بر دامنِ تنهایی
#قصار
@bavareparvanegi
خاکشیرهای ریخته بر روی پایت را نگاه کن شاید شیشه دلِ من باشد که این گونه به پایت ریخته است!
#قصار
@bavareparvanegi
دست و پا زدنهایم را از این دو بیت جستجو کن!
شاید مرا میان مصرع هایش پیدا کنی!
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو سرودن مرا کم است
#قصار
@bavareparvanegi
پرنده کوچکم را درون قفس بی دری رها کرده اند!
میل پریدن در هوایت را دارد اما بالهایش!
بالهایش شکسته اند...
#قصار
@bavareparvanegi
وَالتِین وَالزَّیتُون
خدا هم به زیتونِ نگاه تو قسم یاد کرده است؛ من که باشم به طرز نگاهت خُرده بگیرم ؟!
مرا با انجیر کلامت به زنجیر می کشی و سکوت در برابر این همه شیرین کامی؛ بالاترین فریاد است!
#قصار
@bavareparvanegi
و باز دیباچه تو گشوده می شود و هر سال این کاروان توست که با خودش دلها را می برد به قتلگاهِ تاریخ
و چه خواهشهای نفسانی که با هر محرم و صفری به نام نامی سرهای بریده؛ از قفا بریده نمی شوند و چه دسته دسته کبوترِ عاشق که تحویل دستان خدا نمی دهی...
دیباچه ایی را می گشاییم با نامِ:
#مُحَرَّمانه
@bavareparvanegi
May 11