eitaa logo
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
160 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
690 ویدیو
23 فایل
🌷وقتی از باور پروانه شدن سرشاریم 🌷دل به تاریکی این پیله چرا بسپاریم 🍃🌸او که به جای فوروارد؛ کپی میکند ، لیلای دل ما را مجنون نیست او فقط به دنبال راه جنون است از بیراهه @Tabyinebavarha ⬅️کانال دوم ما🔴 @Fahim_55
مشاهده در ایتا
دانلود
آری گنه‌کاران را راهی نیست... اما پشیمانان را می‌پذیرند. @bavareparvanegi
همچو عمود خیمه ای بی صاحب در حال فرودم خدا کند مثل اهل خیام نهراسیده باشی... @bavareparvanegi
ای بیچاره مَشک! تاوان مشک بودنش گران تمام شد😭😭😭 دو دستِ گره گشا @bavareparvanegi
چشمانش اما آسمانی دیگر بود حرمله آسمانی را با هزاران کهکشان بهم ریخت @bavareparvanegi
@marthiyeh-haniftaheri.mp3
4.12M
روبروی تو اگر شود گفتگو کنم کفر نعمت است اگر بهشت آرزو کنم ❤️ @bavareparvanegi
ناگهان از آسمان علقمه هودجی بهشتی بر زمین نشست بالین عباس غرقِ دامنِ یاس شد اینجا نقطه تلاقی تمامی احساس بود با کمال مطلق مادر و پسر سرشارِ هم شدند @bavareparvanegi
این اولین و آخرین بار بود که برادر خطابش کرد دل حسین علیه السلام آب شد @bavareparvanegi
و آنانکه رفتند سایه بودند آنانکه مانده بودند فقط سایه دیدند تاریکی محض @bavareparvanegi
فقط ماه بود که می تابید فرمود بروید از تاریکی شب استفاده کنید برای دور شدن از امام ؛ به تاریکی محتاج می شوی به تاریکی که دستت را بگیرد... @bavareparvanegi
از حسین علیه السلام گفتن ؛ کردار و گفتارِ پاک می خواهد..... @bavareparvanegi
دلش می خواست نگین انگشتری بابایش را ببوسد اما نشد موقع وداع خواب بود هول و هراسِ بی عمو شدن؛ حواسش را پرت کرده بود صبح روز اسارت برای بوسیدن نگین انگشتری بابا ، خودش را از ناقه به زمین انداخت اما انگشتر که هیچ؛ انگشت هم نبود! @bavareparvanegi
فرموده بود پشت خیمه ها خندق درست کنند... @bavareparvanegi
پیراهنی را که مادر تدارک دیده بود با شمشیر پاره کرد تا بر کهنه بودنش صحه بگذارد تا کسی طمع نکند... @bavareparvanegi
دست روی قلبِ خواهر گذاشت ... @bavareparvanegi
راستی راستی کمر بسته بودند تو را بکُشَند!!!!
تمام کفر در برابر تمام ایمان
داغدیده بود 😭😭😭
تشنه بود 😭😭😭
گرسنه بود 😭😭😭
او آخرین مدافعِ حرم بود
پس از او آتش بود که دامن خیمه ها را می سوزاند
حتی خندق نیز چاره کار نشد😭
عَلیکُنَّ بِالفرَار امر امام حی شان بود 😭
آتش خیمه ها را و تب؛ امامِ حی را می سوزاند 😭
سَر؛ سفر را آغاز کرد از دِل تنور تا تشت طلا
پیکر اما تا ابد در کربلا ماند
رسالتش را با سر ادامه داد....
خنجر حیا کرده بود و نمی بُرید