پاییز از میان عروق ذهن عبور میکند زمستانِ دیگری در راه است اندیشه ایی سرد و طاقت فرسا که گنجشکهای خیال را گوشه گیر خواهد کرد
@bavareparvanegi
سایه ی امن تو پهن است و من هر جا که باشم از هجومِ سیاهی نخواهم ترسید
حتی خیال آغوشت گرم است
@bavareparvanegi
و پاییز!
تنها فصلی که با مهر و محبت آغاز می شود و با آذرِ عشق پایان می یابد
تنها فصلی که شبیهِ من است شبیهِ برگ ریزانِ دلم و باران ریزان چشمم و بادهای سرد و خشک و سوزانِ قفسه سینه ام!
شبهای بیداری که هر شب طولانی تر از دیشب هستند و روزهای خاموشی که هر روز کوتاه تر از دیروزند
دردهایی که عمیقند و نیمکتهایی که خالی مانده اند
فصلِ نرگسهای نجیب و انارهای غریب
طعمِ گس خرمالوهای باغچه همسایه با بوی گلپرِ دل که دانه های غم انار را زینتِ بودن میبخشد
من پاییز را به یُمن آمدن تو دوست میدارم...
@bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهِِ حُسِین💔
أنا قد حُرِمْتُ مِنَ الأربعينْ😭
و قَلبي عليكَ يأنُّ أنينْ😭
#شب_زیارتی_ارباب💔
#ثانیه_بیست_و_سه💔😭
t.me/del3da📹
@bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و بعد از آن روز، ما صاحب آغوشهای بهانهگیر شدیم ..
t.me/tasaarof
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
و بعد از آن روز، ما صاحب آغوشهای بهانهگیر شدیم .. t.me/tasaarof
آب باز هم آمده است به پابوسی سردار!
وقتی باران بهانه اش را می گیرد دل ما که جای خود دارد...
#سرداردلها
#سحرگاه_هر_جمعه
@bavareparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرا دعای شهیدی به هیئت آورده
چه حیف گوشه ی میخانه #حاجقاسم نیست
غروب جمعه برگ خزان زده پاییز است با اشاره ایی می افتد به پای صاحبش
التماس میکند شاخه ها را برای جوانه زدن بهار!
صدای خش خش این همه جمعه را میشنوی
میگویند پاییز همان بهاری است که عاشق شده است
راست میگویند؛
غروب جمعه ها همان روزهای هفته است که عاشقانه گریه میکند به پای شاخه های انتظار
#جمعه_های_بی_تو
@bavareparvanegi
مانند حنجره ی دردناک از بغض
همانند دلشوره های بی امان
در میان پیچک دستانم رو به آسمان چشمانت امید رویش دارم
#جمعه_های_بی_تو
@bavareparvanegi
من تو را عاشقم و عشق همچون پاییز فروتن است
برگهایش را به طبیعت می بخشد
اشکهایش را به زمین
و رنجهایش را به مغز استخوانِ درون می سپارد!
او برای خودش لحافی از سوزِ استخوان سوز نگه میدارد بی آنکه کسی بداند می سوزد و می سوزد ولی دم نمیزند...
@bavareparvanegi
کاش میشد ستاره های چشمان تو را برای روز مبادا ذخیره کرد!
به زودی قحطی خواهد آمد وقتی آنقدر دور شوی که دیگر نبینمت....
@navareparvanegi
روزی خواهد آمد که بر ساحل چشمانت بنشینم و موج بی تابی تو را با همین دستانم لمس کنم
@bavareparvanegi
جوهرِ نگاهت نافذ است و از آن سوی کاغذهایِ کتمان؛ رنگ پس داده است!
@bavareparvanegi
هر چه می شمرم تعداد دوستت دارمهای نگفته ام بیشترند
تو بیشترین ناگفته های مرا تصاحب کرده ایی
@bavareparvanegi
باور پروانگی🇵🇸🖤🇱🇧
من و عشق و دل دیوانه #story @ir_tavabin
مُتَکِئنَ عَلیها مُتَقابِلینَ
(واقعه آیه شانزدهم)
مثلا:
کاش میشد رو در رو؛ دو سه مصرع دل گفت ؛ #چای با عطر دل انگیز بهارنارنجها، طبع شعر همه شاعرها؛ کاش با خط خوش نستعلیق؛ میشد از مصرع موزون تو نوشت کاش میشد از قافیه چشمانت دوسه بیتی نوشید
کاش میشد ته فنجان تو را دید و نوشت آری او دیوانگی فال مرا میفهمید!
@bavareparvanegi