eitaa logo
باولایت تا شهادت
131 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
57 فایل
طریقه ارتباط با ادمین 👇 https://eitaa.com/maghsody21 سلام بر دوستان ولایت مدار، با کانال با ولایت تا شهادت، در خدمتتان هستیم لطفا دیگران راهم دعوت کنید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/bavelayat_ta_shahadat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌آفرین و درود بر این سطح فکر و جوابهای زیبا... 🌺 چرا چادر مشکی؟ ☑ برای پیوستن به کانال روی لینک بزنید👇 🔰 eitaa.com/joinchat/1246953475Cf749f8ac9b حتماعضوشوید👆 👈 عضوشوید
🔴 مشق انتظار در مکتب بانوی دمشق 🔹 حضرت زینب سلام الله علیها در چهار مقام الگوی مناسبی برای منتظران هستند... 1⃣ اولین و مهمترین مقام، مسئله «معرفت نسبت به امام» 2⃣ دومین مقام «حمایت و دفاع از حریم ولایت» تمام آبرو ،جان و فرزند را فدای امام زمانش کرد. 3⃣ سومین مقام اطاعت پذیری و عبادت در مسیر رضایت حجت خدا 4⃣ چهارمین مقام، مقام صبر و اسقامت در برابرحوادث تلخ و ناگوار و تسلیم نشدن در مقابل دشمنان.. 🌷 الهی به حضرت زینب عجل لولیک الفرج 🆔 eitaa.com/emame_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كربلايی حسين طاهری 9102035287.mp3
زمان: حجم: 7.56M
مولودی حضرت زینب سلام الله علیها مداح: 🎙حسین طاهری مولودی: 💐دل مست دل دیوونه 💐 در میخونه روونه @bavelayat_ta_shahadat_ir
🌹 پیامبر اکرم (ص) در وقت تولد حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: به حاضران و غايبان وصيت و سفارش مي کنم که احترام اين دختر را نگه دارند. 📚رياحين الشريعه، ج3، ص38 @bavelayat_ta_shahadat_ir
🌺انتخاب نام حضرت زینب سلام الله علیها توسط خدای عزوجل.... 🌺چون حضرت زینب (سلام الله عليها) به دنیا آمد مادرشان حضرت زهرا(سلام الله عليها) او را خدمت پدر آورد و فرمودند : این مولود را نام گذاری کنید.  🌺حضرت امیرالمومنین علي(علیه‌السلام) فرمودند: من بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم سبقت نمی گیریم وحضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به مسافرت رفته بودند،پس از سه روز ازسفر بازگشتند 🌺حضرت فرمودند:من از خدا پیشی نمی گیرم، جبرئیل علیه السلام نازل شد و سلام خداوند را به پیامبر رسانید و فرمودند: خداوند نام این کودک را زینب اختیار کرده است . 🌺سپس پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله حضرت زینب سلام الله علیها را طلب کرده و بوسیدند و فرمودند:وصیت میکنم به حاضرین و غایبین که این دختر را به خاطر من پاس بداریدکه همانا وی به خدیجه کبری سلام الله علیها مانند است 🌺سکینه و وقار آن حضرت را به خدیجه کبری و عصمت و حیائش را به فاطمه زهرا سلام الله علیها و فصاحت و بلاغتتش را به علی مرتضی و حلم و بردباریش را به حسن مجتبی و شجاعت و قوت قلبش را به حضرت سید الشهدا (سلام الله علیهم اجمعین)همانند نموده اند. 📚 ریاحین الشریعه ج 3 ص 28 @bavelayat_ta_shahadat_ir
🔴امام خمینی(ره) ♦️در مقابل یزید، حضرت زینب سلام الله علیها ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنى امیه در عمرشان همچون تحقیرى نشنیده بودند. ♦️همان مقدارى که فداکارى حضرت ارزشی پیش خداى تبارک و تعالى دارد و در پیشبرد نهضت حسین (علیه السلام ) کمک کرده است، خطبه‌هاى حضرت سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها) هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تأثیر داشته است، آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها و نباید مردها بترسند، در مقابل یزید، حضرت زینب(سلام الله علیها) ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنى‌امیه در عمرشان همچو تحقیرى نشنیده بودند 📚صحیفه نور جلد 17 ، ص 59 @bavelayat_ta_shahadat_ir
خواهشا با دقت وفراغ بال گوش کرده ودر حد اکثری فوروارد کنین ....اجرتون با آقا صاحب الزمان ❤️❤️❤️❤️❤️
🌹داستان توبه علی گندابی علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب میگفتند زندگی می کرد! به همین دلیل او را علی گندابی صدا می کردند. علی گندابی چهره ای زیبا بهمراه چشمهای زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش میکرد. لات بود اما یکجور مرام و معرفت ته دلش بود،برای مثال یکروز که تو قهوه خانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه میکرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجارفته که زن مردم به تو نگاه میکنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوه خونه بیرون رفت. یک روز آقای شیخ حسنی که از روضه خوان های همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازه های شهر رو بسته بودند و هنگامیکه خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوان های درنده در امان نخواهم ماند. زمانیکه خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربده کشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده می کشید و قمه دست داشت. گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار میکنی ؟ گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق میکنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، بطوریکه سرش را به دروازه می زد با خودش می گفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه. به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت میکنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه: آخه حسن روضه منبر میخواد . روضه چایی میخواد، مستمع میخواد. گفت: من این حرفاحالیم نیست منبر میخوای باشه من خودم میشم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاک ها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونه های علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمینو اشک میریزه. روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟ رویت رو بکنی به سمت نجف امیر المومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم : آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر میگرده یا دیگه بر نمیگرده. علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمی دید نماز نمیخوند، تاعلی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز میخونده به میرزای شیرازی خبر میدن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو میخونم بعد خاکش میکنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری میکنیم علی از سجده بلند نمیشه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود . میرزا گفت: میدونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه میزاری برم اونجا.... @bavelayat_ta_shahadat_ir
✍میگن روز قیامت بعضی از مردم از خدا می‌خوان اونا رو به دنیا برگردونه تا اعمال بهتری انجام بدن. اما جواب اینه که تو هر روز صبح به زندگی برگردونده میشدی، چه کردی؟! فرصت‌ها رو نسوزونید. زندگی دکمه بازگشت نداره، انسان باشیم و به انسانیت زندگی کنیم... 🌸"اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا" خدایا مارو عاقبت بخیر بگردان! آمین @bavelayat_ta_shahadat_ir اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا