eitaa logo
باولایت تا شهادت
131 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
5.7هزار ویدیو
57 فایل
طریقه ارتباط با ادمین 👇 https://eitaa.com/maghsody21 سلام بر دوستان ولایت مدار، با کانال با ولایت تا شهادت، در خدمتتان هستیم لطفا دیگران راهم دعوت کنید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/bavelayat_ta_shahadat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️مدتی که گذشت لشکر عمر بن سعد (لعنه الله علیه) رسید وچون حر بن یزید آنان را دید که مصمم بر قتل امام (علیه السلام) شدند و فریاد آن حضرت بشنید که می‌فرمود: «اما من مغیث یغیثنا لوجه الله اما من ذاب یذب عن حرم رسول الله صلی الله علیه و آله» آیا فریاد رسی هست که در راه خدا به فریاد ما رسد؟ آیا مدافعی هست که شر این مردم را از حرم پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بگرداند؟ ▪️حر چون این بدید، با عمر سعد (لعنه الله علیه) گفت: ای عمر راستی با این مرد کارزار خواهی کرد؟ ➖آن ملعون گفت: و الله جنگی کنم که افتادن سرها و بریدن دستها در آن آسانترین کارها باشد! ▪️حر گفت: این پیشنهاد که کرد (یعنی بگذارید بازگردد) قبول نمی کنید؟ ➖عمر (لعنه الله علیه) گفت: اگر کار به دست من بود می‌پذیرفتم و لکن امیر تو راضی نشد. ▪️پس حر بیامد و دور از مردم به کناری ایستاد و یک تن از عشیرت او با وی بود. ➖با قرة بن قیس گفت: امروز اسب خویش را آب دادی؟ قرة گفت: و الله به خاطرم گذشت و اندیشه کردم که می‌خواهد از جنگ کناره جوید و در کارزار حاضر نگردد و دوست ندارد من ببینم،گفتم آب نداده‌ام اکنون می‌روم و آن را آب می‌دهم. ▪️ پس از آنجای که بود دورتر شد و قسم به خدا که اگر مرا بر کار خود آگاه کرده بود من هم با او رفته بودم به امام (علیه السلام) می‌پیوستم، پس اندک اندک با حسین (علیه السلام) نزدیک شد. ▪️ مهاجر بن اوس گفت: چه اندیشه داری می‌خواهی بر وی حمله کنی؟ حر جواب نداد و اندام او را لرزه گرفته بود؛ مهاجر با او گفت در کار تو سخت حیرانم، به خدا سوگند که از تو چنین موقفی ندیدم و اگر مرا از دلیرترین اهل کوفه پرسیدندی از تو در نمی گذشتم. ➖حر گفت: "و الله خود را میان دوزخ و بهشت مخیر می‌بینم و بر بهشت چیزی نمی گزینم هر چند مرا پاره پاره کنند و بسوزانند." آنگاه اسب برانگیخت و آهنگ خدمت حسین (علیه السلام) کرد. ▪️ دست بر سر نهاد می‌گفت: «اللهم الیک انبت فتب علی فقد ارعبت قلوب اولیائک و اولاد بنت نبیک» بار خدایا! سوی تو بازگشتم توبه ی من بپذیر که هول و رعب در دل دوستان تو و فرزندان رسول تو افکندم . ▪️پس به حسین (علیه السلام) بپیوست و با او گفت: فدای تو شوم یابن رسول الله! منم که راه بازگشتن بر تو بستم و همراه تو شدم و در اینجای بر تو تنگ گرفتم و نمی پنداشتم این مردم پیشنهاد تو را نپذیرند و کار را به بدینجا کشانند و به خدا سوگند که اگر دانستمی چنین شود که اکنون می‌بینم، هرگز راه بر تو نگرفتمی! و اینک پشیمانم و به خدا از کار خویش توبه کنم، آیا تو برای من توبه ای بینی؟ ▪️حسین (علیه السلام) فرمود: ✨نعم يتوب اللّه عليك 🔅آری خدا توبه ی تو را بپذیرد! فرمود بیا! حرگفت: من از زینب کبری، از صدیقه صغری (سلام الله علیها )خجالت می کشم. اگر سوار باشم برای تو بهترم از پیاده و بر این اسب ساعتی پیکار کنم و آخر کار من به نزول کشد. و گفت: چون من نخست به جنگ تو آمدم خواهم پیش از همه نزد تو کشته شوم، شاید دست در دست جد تو زنم روز قیامت. ⚜️ این همان حری است که شب پیش فرمانده لشکر اعداء حسین (علیه السلام ) بود، اما بخاطر آن یک کلامی که به زبان آورد آقا او را خریدند. 🏴
▪️پس اولین شهید در رکاب امام حسین (علیه السلام ) در کربلا، جناب حر بود که با نام و ادب در برابر ناموس الهی، فاطمه زهرا (سلام الله علیها )نجات پیدا کرد. ⚜️همین عشق و محبت به دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حر را خرید و نزد حسین (علیه السلام ) شفاعت کرد. تا جاییکه حر، در زمره ی اصحاب الحسین (علیه السلام) و جزو کربلاییان جای گرفت. ✔️ پس ما هم به اقتدای جناب حر ، در خانه مادر عالم می رویم و اذن شفاعت میگیریم. ◾️کاش ذره ای از غیرت و ادب و وفای حر، در بدن آن نا نجیبانی بود، که درب خانه فاطمه (سلام الله علیها)را به آتش کشیدند. ▪️ خانم أم سلمه می‌گوید: روزی از روزهایی که فاطمه (سلام الله علیها ) دختر رسول (خدا صلی الله علیه و آله و سلّم) در مریضی سخت خود بسر می‌برد- پس از آنکه علی بن ابی طالب (علیه السلام ) برای انجام کارهای خود از خانه خارج شد- به من گفت: مقداری آب برای غسل کردن برایم آماده کن! ▪️أم سلمه می‌گوید: آب برای غسل کردن آماده کردم! پس فاطمه (سلام الله علیها ) شروع به شستشو و غسل نمود، آن هم با بهترین صورت غسل کردنی که من از او دیدم! سپس فرمود: بهترین لباس مرا حاضر کن! ام سلمه گوید: لباس را آوردم، آنرا پوشید. ▪️سپس به اطاق خود رفت و فرمود: بسترم را در وسط اطاق پهن کن پس بستر او را آوردم و پهن نمودم!! فرمود: اسماء تو هم بیرون برو، دقایقی بعد بیا مرا صدا بزن، اگر جوابت را دادم که هیچ وگرنه، آن وقت برو بچه ها و همسرم را خبر کن. ▪️اسماء می گوید: دقایقی بعد هر چه صدا زدم، دیدم که فاطمه (سلام الله علیها ) جواب نمی دهد. صدا زدم :ای دختر پیامبر! ای دختر بهترین خلق عالم! ای دختر رسول الله! «وانکبَّتْ علیها» خودش را انداخت و گفت فاطمه جان! سلام مرا به پیغمبر برسان. ▪️همین طور که اشک می ریخت نقل دارد: «فاذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ بالبابِ» دید دو تا آقازادۀ زهرا (سلام الله علیها) وارد اتاق شده اند،، امام حسن (علیه السلام ) خودش را انداخت روی سینه مادر: «یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی» مادر! با من سخن بگو! قبل از اینکه روح از بدنم جدا شود. امام حسین (علیه السلام ) صورت را به کف پای مادر گذاشت: «وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ» مادر! من حسینم، مادر با من سخن بگو پیش از آن که جان دهم. ▪️اسماء آقازاده ها را بلند کرد، گفت: بروید پدرتان امیرالمؤمنین (علیه السلام) را خبر کنید. دوان دوان به سمت مسجد آمدند. ▪️همین که گفتند: ✨«یا ابَتَاه مَاتَتْ اُمُّنَا» 🔅 بابا! بی مادر شدیم. کسی تا آن روز زمین خوردن امیرالمؤمنین (علیه السلام) را ندیده بود. قهرمان احد است، قهرمان خندق و خیبر است. ▪️ اما تعبیر نقل این است: ✨ «فَوَقَعَ عَلِیٌ عَلَی وَجهِهِ» 🔅 روی زمین افتاد و از حال رفت قدری آب به سر و صورتش زدند تا چشمانش را باز کرد، فرمود: ✨«بِمَنِ الْعزاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ» 🔅 فاطمه جان! دیگر با چه کسی درد دل کنم؟ دیگر غصه های دلم را با چه کسی بگویم؟ .....آجرک الله یا بقیه الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🏴👆این روضه مادر هدیه به حربن یزید ریاحی مقتل الزهرا ص۶۹ بحارالانوار، ج ۴۳ ص ۱۸۶ کشف الغمه، ج۱ ص ۵۰۰ منتهی الامال ص۱۹۳ ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی ص۵۳ 🏴 🏴🏴🌿🏴🏴🌿🏴🏴
@rabieanam4_5816400344678139120.mp3
زمان: حجم: 6.11M
🏴 روضه خوانی فارسی شهادت جناب حر بن یزید ریاحی 🏴 یاحسین یاحسین
@rabieanam4_5816400344678139121.mp3
زمان: حجم: 6.89M
🏴 رجز خوانی ترکی جناب حر بن یزید ریاحی 🎤با صدای مرحوم سلیم مؤذن زاده 🏴 یاحسین یاحسین
6.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیچیده تویِ شهرما عطر و بویِ محرمت -گره زدم دلم رو به یه نخ شالِ ماتمت🏴 یاحسین
13.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مراسم شب اول محرم سلام ای لباس سیاه محرم) 🎙 با مداحـى حـاج اميــر كرمـانشــاهی 😭😭😭
@Maddahionlinمداحی آنلاین - عظمت دهه اول محرم - حجت الاسلام عالی.mp3
زمان: حجم: 1.94M
🏴عظمت دهه اول محرم 🎙حجت الاسلام عالی 🤲 یاحسین عجل لولیک الفرج
@MaddahionlinYEKNET.IR - roze - shabe 1 muharram 1401 - khamse.mp3
زمان: حجم: 8.44M
🔳 روضه شب_اول محرم 🌴شکر خدا که بال و پری داده‌ای مرا 🌴نام و نشان معتبری داده‌ای مرا 🎙حاج حیدر_خمسه 🤲 یاحسین عجل لولیک الفرج
@Maddahionlin1_1128519136.mp3
زمان: حجم: 5.02M
🔳 زمینه شب_اول_محرم 🌴شب اول محرم 🌴سینه زنت آرزوشه 🎙 محمود_کریمی 🤲 یاحسین عجل لولیک الفرج
4.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال و هوای این ساعات در کنار امام‌حسین عزیز (مراسم تعویض پرچم حرم سیدالشهداء (علیه السّلام) 😭😭😭😭😭
🔲 امام صادق علیه السلام از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل نمودند که جد بزرگوارشان فرمودند: برای شهادت حسین (علیه السلام) داغی در قلب‌های مؤمنان است که هرگز سرد نخواهد ‌شد. ▪️حضرت صادق آل محمد (علیه السلام) سپس فرمود: پدرم فدای آن‌که کشته‌شده هر اشکی است. ➖از آنحضرت پرسیده شد: معنای کشته اشک چیست؟  ▪️فرمود: هیچ مؤمنی حسین(علیه السلام) را یاد نمی‌کند مگر آن‌که اشک می‌ریزد». 💠 عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ لِقَتْلِ  اَلْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ  اَلْمُؤْمِنِينَ لاَ تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِأَبِي قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ قِيلَ وَ مَا قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ لاَ يَذْكُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلاَّ بَكَى. 📓مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص ۳۱۸ 📓جامع احادیث الشیعه، ج ۱۲، ص ۵۵۶ 🔳⚜🔳⚜🔳⚜🔳
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 🏴 مراسم سوگواری خامس آل عبا دهه اول محرم((چهارشنبه ۴۰۲/۴/۲۸ الی روز عاشورای حسینی)) صبحها از ساعت ۷واقع در مسجد جامع حرم حضرت عبدالعظیم (ع) سخنرانان: حجت الاسلام دکتر عرفاتی وحجت الاسلام اخوان بامداحی : برادر کربلائی مجید پورلر و دیگرذاکران اهلبیت(ع) هیئت محبان سیدالکریم (ع) جمعی از خدمتگزاران آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع) منتظر شما هستیم التماس دعا🏴