دلگیرن دخترات؛ عمو نازم میکرده با احتیاط♥️🌿 بعد از تو... ضرب‌المثل شد دختران بابایی‌اند جانِ عالَم... به فدای دلِ بابایی تو! #محرم #امام_حسین #حضرت_رقیه

▪️ای بابا حکایتی شده مویم😭😭 #کلیپ مخصوص شب سوم محرم #بحق_الرقیه_اللهم_عجل_لولیک_الفرج برای سلامتی و آرامش قلب امام زمان ارواحنا فداه صدقه بدید حتما هرچه در توانتون است😭💔

سه سال بر سرِ من سایه‌ی تو بود ،ببخش کنون به روی ِ سرت ، سایه ی من ‌افتاده😭 #رقیه‌بنت‌الحسین

🏴 ویژه ماه محرم روضه حضرت رقیه سلام الله 🎙حجت الاسلام عالی حداقل برای یک نفر ارسال کنید. بهترین سخنرانی های روز یاحسین یاحسین

🔳 نماهنگ روز_سوم_محرم 🌴حالا اومدی ... 🌴حالا که دیگه رقیه افتاده از پا اومدی؟! 🎙 گروه_سرود_نجم_الثاقب_تهران یارقیه یاحسین

🍃 آیت الله بهجت: ▫️ وقتی که می‌خواهید به روضه بروید، اگر از شما سؤال کردند که کجا می‌خواهید بروید، نگویید می‌خواهید بروید روضه، بگویید می‌خواهیم برویم کربلا

◼️▫️◼️▫️◼️▫️◼️ خلاصه بگم؟.... عالم به فدایِ دل محزون رقیه‌.... با مدد از حضرت مادر ، ام عالم امکان، خانم صدیقه ی کبری (سلام الله علیها) و با اقتدا به بقیه الله الاعظم، حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اقامه ی عزا بر ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) و مصیبت آل الله (علیهم السلام) و مصیبت سه ساله امام حسین علیه السلام به مباحث می پردازیم #مدینة_الحسین #هر_خانه_یک_حسینیه 🏴 #همه_روضه_خوان ◼️▫️◼️▫️◼️▫️◼️ در فضای مجازی ایتا به مجلس عزاداری خوشامدی

🥀🍂 🍂 ▪️روز سوم محرم الحرام ➖ بی بی رقیه خاتون سلام الله علیها. ◾️ شب وصال 📖 وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ و کسانى ‌که پیوندهایى را که خدا دستور به برقرارى آن داده، برقرارمى‌دارند؛ و از پروردگارشان مى‎ترسند؛ و از بدى حساب [روز قیامت] بیم دارند. 🔖سوره مبارکه رعد،‌ آيه ۲۱ 🖋حضرت اباعبدالله در وداع با حضرت رقیه سلام الله علیها فرمودند: «بنتی إنّ مصیبتک و شدة المحن و ضرب السیاط و عذاب الأسر تنقضی بعد أیام قلیلة فإنّک صائرة ألیناعن قریب فاصبری لتنالی مقام الشفاعة» ➰ و در خرابه های شام... ▪️.. کُلَّمَا أَرَادَ أَهلُ البَیتِ إِسکَاتَهَا (سیّدتنا رقیة سلام الله علیها) اَزدَادَت حُزنَاً وَ بُکَاءً وَ لِبُکَائِهَا اَخَذَ أهلُ البَیتِ فِی البُکَاءِ الشَّدِیدِ. فَضَجُّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدُوا الْأَحْزانَ وَ حَثُّوا عَلي رُؤُسِهمُ التُّرابَ، وَ لَطمُوا الْخُدودَ وَ شَقُّوا الْجُيوبَ، وَ قَامَ الصِّياحُ. ▪️عِندَمَا رَأَت رَأسَ أبِیهَا فَتَقَبَّلُهُ و تَبْكِي وَ تَضرِبُ عَلَي رَأسِها وَ وَجْهِهَا حَتَّي امْتَلأَ فَمُهَا بِالدَّمِ. فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا. ا┅═✧❁ ⚜️ ❁✧═┅ا ظهر عطش و فراق بود... سکینه خاتون بود که میگفت: خواهرم رقیه٫ بیا دامن پدر را بگیریم و مانع رفتنش شویم... و آه از گریه ی مظلوم پدر بعد از شنیدن... بی بی رقیه بود که می فرمود: پدر مانعت نمی شوم فقط کمی بنشین تو را ببینم. مگر از ما بریده ای؟! و دل پر خون میشود از ناله ی دختر... کمی بعد تر از وداع سوزناک خواهر و برادر٫ ذوالجناح آماده منتظر سوار خویش بود...پس حضرت اباعبدالله سوار بر اسب شدند اما هر چه کردند اسب تکان نخورد٫ و تکان خورد قلب مولا با دیدن پای اسب.... دختری گریان پای اسب را در آغوش گرفته و می فشرد... پس به لرزه در آمد جان پدر و آغوش گشود به روی دختر... ای دخترم! نفست را در معیت عمه جانت صابر و محتسب گردان. صبر بر شدت مصیبت و عذاب اسارت٫ تو را به مقام شفاعت می رساند... و شیون نساء که از خیام بلند میشود... چند شب بیشتر نگذشته است که شیون نساء این بار در خرابه می پیچد... سر شب٫ خواب پدر را دیده بود و امان از دل خاتون کربلا که گرفته شده بود.. شب٫ شب وصال بود... سر پدر بر بالین دختر نشسته بود و دختری سه ساله که از شدت گریه و اندوه گیسوانش سپید و قدش خمیده بود... حزن و اندوه او را در آغوش گرفت و لحظاتی بعدتر بود که نفس مبارکش قطع شده بود و زینبی که .... ا┅═✧❁ ⚜️ ❁✧═┅ا و امروز ماییم در حسرت وصال... و شاید که باید تأسی کرد به بانویی که چهل منزل از دوری امام خویش بکائی به جای آورد که نیرنگِ کاخ یزید را در اشک خود غرق نمود... عمه جان امام زمان! ماییم و دست گدایی به سمتتان تا اجازه ی اشک بر فراغ مولای خویش پیدا کنیم تا چون شما در این راه جهاد کنیم... 🍂 🥀🍂

◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ هم نوا میخوانیم زیارت «حضرت رقیه سلام الله علیها»... زیارتی که شامل سلام به ساحت مقدس بی بی رقیه خاتون سلام الله علیها می باشد و همچنین به مصیبت های وارده در کربلا و خرابه های شام می پردازد... 📜حضرت عقیله العرب هنگام خروج از شام فرمودند: «أمّا مصيبة رقية في خرابة الشام فقد أحنت ظهري وشيّبت رأسي»؛ همان مصيبت رقيه (سلام الله علیها) در خرابه شام كمرم را خم كرد و مرا پير گرداند. (إکسیر العبادات فی أسرار الشهادات، المجلس العشرون) و سر از کجاوه بیرون آورندند و خطاب به شامیان فرمودند: «اي اهل شام! از خاندان رسالت در اين خرابه امانتي به جاي مانده است. جان شما از اين امانت به خوبي نگهداري كنيد هرگاه كنار قبرش رفتيد، آبي بر سر مزارش بريزيد. چراغي در كنار قبرش روشن كنيد». #مدینة_الحسین #هر_خانه_یک_حسینیه 🏴 #همه_روضه_خوان 🥀 🥀🍂🥀 🥀🍂🥀🍂🥀

🤲 دست بر روی سینه میگذاریم ➖امروز را مهمان عمه ی مولا بقیه الله یم ... خرابه دوباره غوغایی گشته و امشب ماه آمده است تا حکایت گل سرخ حسین را روایت کند ... گلی میان خرابه ... گلی با پهلویی شکسته ... امشب انگار که ماه دوباره هوای مدینه و کوچه را کرده ... ✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ✨ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ امیرِ الْمُؤْمِنینَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا اخْتَ وَلِیّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیّ اللَّهِ، الَسَّلامُ عَلَیْکِ یا رُقَیَّةَ بِنْتَ اْلحُسَیْنِ الشَّهیدِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ، الَسَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الصَّغیرَةُ الشَّهیدَةُ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْمَقْهُورَةُ الْمَظْلُومَةُ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْفاضِلَةُ الْرَّشیدَةُ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْجَلیلَةُ الْجَمیلَةُ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الْبَعیدَةُ عَنِ الأْوْطانِ، السَّلامُ عَلَیْکِ ایَّتُهَا الأْسیرَةُ فِی الْبُلْدانِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یا مَوْلاتی وَابْنَةَ مَوْلایَ، وَسَیّدَتی وَابْنَةَ سَیِّدی وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ... (زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها) #مدینة_الحسین #هر_خانه_یک_حسینیه 🏴 #همه_روضه_خوان 🥀 🍂 🥀🍂🥀🍂🥀

🏴 حضرت_رقیه_خاتون (سلام الله علیها) ➖ سوم محرم الحرام ۱۴۴۵ 🔳 سیدتنا و مولاتنا رقیه بنت الحسین (سلام الله علیها) 🏴

🏴 حضرت_رقیه_خاتون (سلام الله علیها) ➖شب و روز سوم محرم الحرام ۱۴۴۵ ➖هلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ!؟ ▪️ظهر عاشورا تمامی اصحاب حسین (علیه السلام) از دنيا رفته بودند. حضرت نگاهی به اطراف کردند و فرمودند: ✨هل مِن نَاصِرِ يَنصُرُني ✨هلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ حسين (علیه السلام) مي خواهد به طرف ميدان برود، اما نساء بنی هاشم اجازه نمی دهند، دور حسين (علیه السلام) را گرفته اند، به دست و پايش می افتند و مي گويند: «حسين جان» نمی گذاریم راهی میدان شوی، کجا می روی؟! خانم زينب (سلام الله علیها) مخدرات بني هاشم را به درون خيمه می برند و خودشان جلوی در خيمه ايستادند و فرمودند: «حسين جانم» برو اما مَهلاً مَهلاً! ▪️ حضرت پس از شهادت علي اصغر (علیه السلام )، فرياد برآورد: «ثم نادی يا زينب، يا‌ام كلثوم يا سكينه، يا رقيه يا فاطمة عليكن مني السلام.» «اي ام کلثوم، اي سکينه، اي رقيه، اي عاتکه و اي زينب! اي اهل بيت من! خدانگهدار؛ من نیز رفتم. 🔳 لا تُحرِق قَلبي، یَا فاطِمه! ▪️هلال بن نافع ، که از سربازان دشمن بود، مى گوید: من پیشاپیش صف ایستاده بودم. دیدم امام حسین (علیه السلام ) پس از وداع با اهل بیت خود، به سوى میدان مى آید در این هنگام ناگاه چشمم به دخترکى افتاد که از خیمه بیرون آمد و با گامهاى لرزان ، دوان دوان به دنبال امام حسین (علیه السلام ) شتافت و خود را به آن حضرت رسانید. ▪️امام حسين (علیه السلام) سوار بر اسب شدند، اما هر چه تلاش کردند، اسب راه نیفتاد. نگاهی به پاي اسب انداختند و دختر كوچك سه ساله شان را دیدند که پاهاي اسب را بغل كرده و مي گوید: بابا حسين كجا مي خواهي بروي؟! باباجان! مگر نه این بود که وقتي خبر شهادت مسلم را برايت آوردند، بچه هاي مسلم را در آغوش خودت نشاندي و دست يتيمي بر سرشان كشيدي؟ قبل از اينكه بروی، مرا هم در بغلت بنشان و دست يتيمي بر سرم بكش. ▪️حسين (علیه السلام)فرمود: «لا تُحرِق قَلبي» دخترم جگرم را آتش نزن. ▪️ آنگاه رقیه دامن آن حضرت را گرفت و صدا زد: « یا ابه ! انظرالى فانّى عطشان. بابا جان، به من بنگر، من تشنه ام. ▪️شنیدن این سخن کوتاه ولى جگر سوز از زبان کودکى تشنه کام ، مثل آن بود که بر زخمهاى دل داغدار امام حسین (علیه السلام ) نمک پاشیده باشند. ▪️سخن او آنچنان امام حسین (علیه السلام ) را منقلب ساخت که بى اختیار اشک از دیدگانش جارى شد. با چشمى اشکبار به آن دختر فرمود: «الله یسقیک فانّه وکیلى. دخترم !مى دانم تشنه هستى خدا ترا سیراب مى کند، زیرا او وکیل و پناهگاه من است. ▪️امام حسین (علیه السلام ) به او فرمود: کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم. آنگاه امام حسین (علیه السلام )برخاست تا به سوى میدان برود. باز هم رقیه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت : « یا ابه این تمضى عنا؟ » بابا جان کجا می روى؟ چرا از ما بریده اى؟ حالا كه مي خواهي بروي، ما را در اين صحرا رها نكن، ما را به مدينه بازگردان، من از اينجا مي ترسم. امام حسین (علیه السلام ) یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد. ▪️هلال مى گوید: پرسیدم این دخترک که بود و چه نسبتى با امام حسین (علیه السلام ) داشت؟ به من پاسخ دادند: او رقیه (سلام الله علیها) دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام )است . 📚منبع: مقتل الحسین مخنف ص۸۴ بحار الانوار ج ۴۵ ص ۴۶ لهوف سید بن طاووس ص۱۱۵ ناسخ التواریخ امام حسین،محمد تقی سپهر،ص۳۴۵ 🏴🏴🏴

▪️عصر عاشورا پس از حمله به خيمه ها و غارت آنها دشمنان با بيست و سه كودك تشنه لب روبرو شدند كه مرگ آنان را تهديد مي كرد. برخي از سپاهيان ابن زياد (لعنه الله عليهم ) شايد براي اينكه ايشان بمانند و بيشتر شكنجه و رنج بينند، موضوع را به عمر بن سعد(لعنه الله عليه) گزارش دادند و از او خواستند كه به آنان آب دهند. ▪️ابن سعد (لعنه الله عليه) اجازه داد و آب دادن بچه ها آغاز شد. وقتي نوبت به نازدانه حضرت رقيه خاتون (سلام الله علیها) رسيد، ايشان ظرف آب را گرفتند و دوان دوان به طرف قتلگاه به راه افتادند، يكي از سپاهيان دشمن (لعنه الله عليه ) با ديدن آن منظره دلخراش از وي پرسيد: كجا مي روي؟ ▪️رقيه خاتون (سلام الله علیها) جواب دادند: بابايم تشنه بود مي خواهم ايشان را پيدا كنم و برايشان آب ببرم، او گفت: خودت آب بنوش چون پدرت را با لب تشنه كشتند. حضرت رقيه خاتون (سلام الله علیها) در حالي كه اشك مي ريختندفرمودند: پس من هم آب نمي نوشم. ▪️دست فاطمه صغيره (رقيه سلام الله علیها) در دست زينب كبري (سلام الله علیها) مي باشد. عمه او را به ديدار پدر آورده است: بي بي رقيه (سلام الله علیها) صورت و موهاي خود را بر گلوي بريده مي نهد و با خون حنجر پدر رنگين مي كند و با سوز دل مي گويد: يا ابتاه يعز اذ دعوناك فلا تجبيبنا اي پدر بر ما دشوار است كه هر چه تو را صدا بزنيم جواب مان را ندهي و زبان حالش اين بود: يا ابتاه من الذي ايتمني علي صغر سني من الذي قطع وريدك. 📚الوقايع الحوادث ج۳ص۳۵۸؛ نقل از رياض المصائب. ▪️روايت شده كه دختر كوچكي از امام حسين (علیه السلام) كنار پدر نشستند، شانه پدر را گرفته مي بوييدند و انگشتان پدر را بر دل خود مي نهادند و گاهي بر چشمانشان مي كشيدند، و از خون شريف پدر مي گرفتند و مو و صورت خود را خضاب مي كردند و مي فرمودند: اي پدر! كشته شدن تو چشم هاي شماتت كنندگان را روشن و دشمنان را شاد كرد. ▪️بابا! بني اميه لباس يتيمي در كوچكي به من پوشانيدند. پدر جان! هر گاه شب تاريك شود به كه پناه برم، و اگر تشنه شوم كي مرا سيراب مي كند؟ ▪️ پدر جان! گوشواره و ردايم را به يغما بردند، «يا أبَتاهُ! أتَنظُرُ إِلي رُؤُسِنَا المَكشُوفَةِ وَ إِلي أكبادِنَا المَلهُوفَةِ، وَ إِلي عَمَّتِيَ المَضرُوبَةِ، وَ إِلي أُمِّيَ المَسجُونَةِ». ▪️پدرم! آيا مي نگري به سرهاي برهنه ما، و به دل هاي غمزده ما، و به عمّه تازيانه خورده ام، و به مادر اسيرم!. ▪️راوي گويد: از ندبه ايشان چشم ها گريان و اشك ها روان شد... ▪️در طراز المذهّب آمده است: حضرت زينب ( سلام الله علیها) دست بر سر مبارك نهادند و همي فرمودند: «وا مَُحَمَّداهُ! هذَا الحُسَينُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمآءِ... قالَ فَبَكَت وَ قالَت وَالله ُعَلي كُلِّ شَيءٍ شَهيدٌ». ▪️پس از آن دست فاطمه صغري دختر حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام) را بگرفتند و امام حسين (علیه السلام) آن دختر را سخت دوست مي داشتند. پس روي و موي فاطمه را در خون گلوي مبارك آن حضرت بيالودند و فاطمه همي فرياد برآوردند: « يا ابتاه يعزُّ عليَّ ان اُناديك و تخيبني » اي پدر! سخت بر من گران باشد كه تورا بخوانم و خائب بمانم يعني پاسخ نيابم. 📚منابع: اسرار الشهادة مجلس العشرين ص ۴۶۱ تظلّم الزهراء ص ۲۲۱ نفس المهموم شیخ عباس قمی ص ۴۵۶ 🏴🏴🏴🍃🏴🏴🏴

#حضرت_رقیه_خاتون (سلام الله علیها) 🔳 سیدتنا و مولاتنا رقیه بنت الحسین (سلام الله علیها) یارقیه یارقبه

حضرت_رقیه_خاتون (سلام الله علیها) عمه کجایی که می خوام بابامو 😭😭😭😭😭😭😭 🏴

به قولت عمل کن ، دوباره منو بغل که داره کبوترت میمیره؛ بهونتو میگیره 🤲 یارقیه ادرکنی

نمیزنن به خدا کبوتر نمیزنن گل یاس حیدر نمیزنن یه سه ساله دختر نمیزنن بچه های حیدر 🎤 محمد_حسین_حدادیان #مدینة_الحسین #هر_خانه_یک_حسینیه 🏴 #همه_روضه_خوان

◾️ مناجات روضه شب جمعه 🎙 حجت الاسلام میرزا_محمدی 😭میشه ی شب جمعه بگن آقا داره میاد 🤲😭😭😭😭😭🤲

✅ آغاز برخورد جدی و مناسب با قانون شکنان در تهران #انتشار_عمومی بحق خون امام حسین علیه السلام و بحق استخون های شهدا جنگ تحملی همه مردان بی غیرت و ، و زنان بی شرم هدایت بشن 🤲

برخورد با بی حجابها موقع ورود به هیات 🔶 یکی از مسائلی که این روزها و شب ها در موردش زیاد صحبت میشه اینه که با خانم های بدحجابی که میخوان بیان هیات چطور رفتار بشه؟ راه بدیم یا ندیم؟ تذکر بدیم یا ندیم و...؟ ❇️ چند تا نکته در این زمینه هست. یکی اینکه بدحجابهایی که وارد هیات ها میشن دو گروه هستن. یه عده خیییلی کمی از این افراد اهداف ضدامنیتی دارن. مثلا اونایی که اگه بهشون تذکر داده بشه جار و جنجال راه میندازن. خب با این گروه حتما باید برخورد کرد و به پلیس تحویل داد. 🔹 اما اکثریت این افراد که حجاب ندارن به خاطر این نیست که دشمن خدا هستن! بی حجابی بیشتر به خاطر راحت طلبی و سبک زندگی آمریکایی حاکم در جامعه ماست. واقعا اگه یه ذره آموزش عمیق دینی به این افراد داده میشد واقعا محجبه میشدن. ✅ از ورود این افراد به هیات نباید جلوگیری بشه. اما خوبه که دم در یه خانم مسن یا میانسال مهربان بایسته و مودبانه تذکر بده. 🔶 مثلا بگه: ببخشید دختر عزیزم! یه خواهشی داشتم. میخواستم بگم اگه ادب حضور در هیات رو رعایت کنید و یه کوچولو حجابتون رو بهتر کنید ممنون میشم. خدا به شما خیر بده😊. همین تذکر مهربانانه در 99 درصد موارد نتیجه مثبتی داره. ✅ بنابراین واقعا نیاز به درگیری و ناراحتی و اینجور موارد نیست. سایر بانوان محجبه هم حتما این دست از خانم ها رو تحویل بگیرن و بهشون جا بدن و مهربانانه باهاشون صحبت کنند. 🔸تنهامسیری شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5

پرچم امام حسین علیه السلام منزل شهید زیباطلب 🏴▪️🍃▪️🍃▪️ عزیزان پرچم امام حسین علیه السلام رو اگه در منزلتون زدید برام بفرستید تا در کانال بفرستم یامهدی ادرکنی آقاجانم

روز سوم محرم 🖤🖤❤💔🖤❤💔🖤 حالا اومدی سرود بسبار زیبا ی حضرت رقیه(س) از زبان دختران 😭😭😭😭😭 🏴 سوم محرم به نام ➖حضرت_رقیه (سلام الله علیها) دردانه ➖امام_حسین علیه السلام 🏴 عزاداری هاتون قبول

◾️ چهارمین شب مثل دُره... شب چهارم شب حُره... 🌹| حُر | کن مرا کھ جان من از شرم پر شده 🌹من را که راھ نیست به جمع | حَبیب | ها #حر_بن‌_یزید‌_ریاحے 🖤 https://eitaa.com/bavelayat_ta_shahadat_ir

♨️منجی موعود 👌 سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام عالی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. #امام_زمان #امام_حسین #محرم ✅ سخنرانی های استاد رائفی پور 👇 @aliakbareraefipour