بنام خدا « سبک زندگی » 🌴 زنها وقتی حرف نمی زنند ، یعنی چیزی میخواهند بگویند ولی نمی گویند 🌴 زنها را در حال سکوت ، بیشتر دوست داشته باشید ، زنها در سکوت حالشان خوب نیست 🌴🌺🌴
الهی ، وای بر من اگر دانشم ، رهزنم شود و کتابم ، حجابم . 🌴 بنام خدا « ادامه ی حدیث رقت قلب » 🌴 پیامبر اکرم « ص » تفکر زیاد را موجب رقت قلب میداند 🌴و همچنین می فرماید : گریه از ترس خدا و برای خدا ، دل را نرم میکند 🌴 مورد دیگر : اینکه انسان ، فقط بدنبال کسب اطلاعات باشد کافی نیست ، بلکه همراه با کسب دانایی باید دلش را نیز پرورش بدهدو قدرت بگیرد ، یعنی ، علاوه بر دانایی ، بدنبال دارایی « انچه از کسب علم در انسان باقی میماند » هم باشد . « اینطور نباشد که علم انسان در یکسری کتابها جمع شده باشد و با از دست دا ن کتابها ، علمش را از دست دهد » این دارایی موجب رقت قلب می شود .🌴🌺🌴
جون خادم المهدی:
ششمین روز چهله دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب خواندن آن را توصیه کردند... طرح عملیات شهید سلیمانی التماس دعا
❣
🔻 سه دقیقه در قیامت 1⃣
تجربه ای نزدیک به مرگ
🔅 صدقه
در ميان روزهايی كه بررسی اعمال آنها انجام شد، يكی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعيت، ما به باطن اعمال آگاه میشديم .
يعنی ماهيت اتفاقات و علت برخی وقايع را میفهميديم. چيزی كه امروزه به اسم شانس بيان ميشود، اصلاً آنجا مورد تأييد نبود، بلكه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها رخ ميداد.
روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتيم . كلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسيد، نميدانيد كه چقدر بچههای هم دوره را اذيت كردم. بيشتر نيروها خسته بودند و داخل چادرها خوابيده بودند، من و يكی از رفقا میرفتيم و با اذيت كردن ، آنها را از خواب بيدار ميكرديم!
برای همين يك چادر كوچك، به من و رفيقم دادند و ما را از بقيه جدا كردند .
شب دوم اردو بود كه باز هم بقيه را اذيت كرديم و سريع برگشتيم چادر خودمان كه بخوابيم. البته بگذريم از اينكه هرچه ثواب و اعمال خير داشتم، بهخاطر اين كارها از دست دادم!
وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتيم، ديدم يك نفر سر جای من خوابيده!
من يك بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو ،برای خودم يك رختخواب قشنگ درست كرده بودم .
چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه كسی جای من خوابيده ،فكر كردم يكی از بچهها میخواهد من را اذيت كند، لذا همينطور كه پوتين پايم بود، جلو آمدم و يك لگد به شخص خواب زدم!
يكباره ديدم حاج آقا... كه امام جماعت اردوگاه بود از جا پريد و قلبش را گرفته و داد ميزد: كی بود؟ چی شد؟
وحشت كردم. سريع از چادر آمدم بيرون. بعدها فهميدم كه حاج آقا جای خواب نداشته و بچهها برای اينكه مرا اذيت كنند، به حاج آقا گفتند كه اين جای حاضر و آماده برای شماست!
اما لگد خيلی بدی زده بودم. بنده خدا يك دستش به قلبش بود و يك دستش به پشتش!
حاج آقا آمد از چادر بيرون و باعصبانيت گفت: الهی پات بشكنه، مگه من چيكار كردم كه اينجوری لگد زدی؟
جلو رفتم و گفتم: حاج آقا غلط كردم. ببخشيد. من با كسی ديگه شما را اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود كه پوتين پايم كردم و ممكن است ضربه شديد شود.
خلاصه اون شب خيلی معذرت خواهی كردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برويد بخوابيد، من تو ماشين میخوابم، فقط با اجازه بالش خودم رو برمیدارم.
چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همين كه بالش رو برداشتم، ديدم يك عقرب به بزرگی كف دست زير بالش من قرار دارد!
حاج آقا هم داخل شد و هر طوری بود عقرب رو كشتيم. حاجی نگاهی به من كرد و گفت: جان مرا نجات دادی، اما بد لگدی زدی ،هنوز درد دارم. من هم رفتم داخل ماشين خوابيدم. روز بعد اردو تمام شد و برگشتيم .
روز بعد، من در حين تمرين در باشگاه ورزشهای رزمی، پايم شكست. اما نكته جالب توجه اين بود كه ماجرای آن روز در نامه عمل من، كامل و با شرح جزئيات نوشته شده بود.
جوان پشت ميز به من گفت: آن عقرب مأمور بود كه تو را بكشد ،اما صدقهای كه آن روز دادی، مرگ تو را به عقب انداخت!
همان لحظه فيلم مربوط به آن صدقه را ديدم. يادم افتاد عصر همان روز، خانم من زنگ زد و گفت: فلانی كه همسايه ماست، خيلی مشكل مالی دارد. هيچی برای خوردن ندارند. اجازه دارم از پولهايی كه كنار گذاشتی مبلغی به آنها بدهم؟ گفتم: آخه اين پولها برای خريد موتور است. اما عيب نداره. هر چقدر ميخواهی به آنها بده.
جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی كه لگد خورد؛ ايشان در آن روز كاری كرده بود كه بايد اين ضربه را ميخورد. ولی به نفرين ايشان، پای تو هم شكست .
بعد به اهميت صدقه دادن و خيرخواهی برای مردم اشاره كرد.¹
البته اين نکته را بايد ذکر کنم: «به من گفته شد که صدقات، صلهرحم، نمازجماعت و زيارت اهلبيت و حضور در جلسات دينی و هر کاری که خالصانه برای رضای خدا انجام دهی جزو مدت عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر ميگردد».
-----------
¹. آيه 29 سوره فاطر میفرمايد: «كسانی كه كتاب الهی را تلاوت ميكنند و نماز را بر پا میدارند و از آنچه به آنها روزی دادهايم پنهان و آشكار انفاق میكنند ،تجارت )پرسودی ( را اميد دارند كه نابودی و كساد در آن نيست».
يا حديثی كه امام باقر (ع) فرمودهاند: صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهای دنيا را دفع میكند و صدقه دهنده از مرگ بد رهايی میيابد .
❣
جون خادم المهدی:
🌹🌹🌹🌹🌹لیست ختم 2 قرآن دراین گروه
ختم قران به نیت تعجیل در فرج امام زمان عج الله ،رفع همه گرفتاریها ،شفای همه بیماران شادی ارواح مطهر شهدا از صدر اسلام تاکنون شهدای مدافع حرم وشهدای مدافع وطن وشهدای مدافع سلامت وشهدای گمنامو بالاخص شهید سلیمانی وهمرزمانش وشهید فخری زاده وشادی روح اموات مومنین ومومنات این گروه
👇👇👇👇👇👇
🌸جزء۱🌼خانم افضلی
🌸جزء۲🌼خانم یوسفی
🌸جزء۳🌼خانم امیری
🌸جزء۴🌼خانم یعقوبی
🌸جزء۵🌼خانم یعقوبی
🌸جزء۶🌼خانم الیاس پور
🌸جزء۷🌼خانم زمانی
🌸جزء۸🌼خانم ایو ب زاده
🌸جزء۹🌼خانم آزرده
🌸جزء۱۰🌼خانم آزرده
🌸جزء۱۱🌼خانم سمیعی
🌸جزء۱۲🌼 مادر خانم آزرده
🌸جزء۱۳🌼 آقای علوی
🌸جزء۱۴🌼خانم علوی
🌸جزء۱۵🌼خانم ریحانه عبدالله زاده
🌸جزء۱۶🌼خانم ساوجی
🌸جزء۱۷🌼خانم زرین آبادی
🌸جزء۱۸🌼خانم خوش چهره
🌸جزء۱۹🌼خانم راضی
🌸جزء۲۰🌼خانم حیدری
🌸جزء۲۱🌼خانم مضطفی پور
🌸جزء۲۲🌼خانم زهره طالبی
🌸جزء۲۳🌼خانم سیاح
🌸جزء۲۴🌼خانم جون خادم المدی
🌸جزء۲۵🌼خانم ساروی
🌸جزء۲۶🌼خانم سوسن برکات
🌸جزء۲۷🌼خانم گلرخ خوش چهره
🌸جزء۲۸🌼خانم مهدیه ذلیکانی
🌸خانم۲۹🌼خانم سمیه درزی
🌸جزء۳۰🌼جون خادم المهدی
🌸🌹🌼🌹🌸در پایان ختم ۱۴ صلوات تقدیم به ۱۴ معصوم علیهم السلام وشهدا فراموش نشود.......... ختم گروهی طرح شهید سلیمانی
با این شماره برا ی گرفتن جزء قرآن ارتباط بگیرید..... 09117766513
🌷🌷ومن الله التوفیق 🌷🌷مهلت پایان ختم شهادت سردار