البته که جوان امروز جوان انقلابی : )✨ eitaa.com/bayad_shahid_shaavim

https://eitaa.com/az_del_bego/5924 داستان این دولت انگاری لج‌و‌لجبازیه:))) توهین کردین به رئیس جمهور؟ زجر بیشتر بکشین چیزی تغییر نمیکنه و البته بدتر میشه!!!

*بیرق‌های‌یافاطمه‌زهرا *تجدید‌وضوهای‌سخت *شبهای‌بله‌برون *صدای‌حاج‌حسین *یادمان‌چمران،باقری،همت *دعای‌فرج‌دسته‌جمعی *صدای‌گرفته‌ *حسینیه‌گردان‌تخریب *رزق‌هایی‌که‌نمیفهمی‌کی‌واز‌کجا‌اومده *نماز‌شب‌های‌یواشکی *پابرهنه‌قدم‌زدن‌روی‌‌خاک *این‌قافله‌عزم‌کرببلادارد

چون‌یهو‌به‌یاد‌آوردیم!:)

*نیمه‌شب‌پیاده‌رفتن‌هاۍدوڪوهه‌تا حسینیهٔ‌تخریب. *تواتوبوس‌مداحۍخوندن. *تابلوهاۍلبخندبزن‌بسیجۍ. *نمازخونهٔ‌خاڪی‌علقمه. *تابلوۍڪربلا‌فقط‌یک‌سلام. *شب‌هاۍهویزه. *سه‌راهۍ‌شهادٺ

*حال‌و‌هواۍپادگان‌دوڪوهه *زل‌زدن‌به‌ساختموناۍ‌پادگان *قدم‌زدن‌روخاڪ‌داغ‌طلائیه *بغض‌سنگین‌ِسه‌راهی‌شهادت *غروباۍشلمچه *واستادن‌توصف‌مهرای‌تربت‌شلمچه *مخفی‌شدن‌تو‌تاریڪیای‌یادمان‌و‌درد‌ودل‌ڪردنا *روایت‌حاج‌حسین *حال‌قشنگی‌ڪه‌وصف‌ناپذیره *بغض‌موقع‌برگشت‌ازشلمچه *شهیدگمنام‌سلام‌ِمجتبی‌رمضانی‌ تواتوبوس *سڪوت‌وفقط‌سڪوت

*پای برهنه رو رمل‌های فکه *تابلوی فاصله تا کربلا و بیت‌المقدس تو هویزه *پتوهای سربازی خوابگاه‌ها *حسینیه حاج‌همت دوکوهه *سلفی گرفتن دسته‌جمعی با رفقا کنار تانک‌های قرازه و ازکارافتاده *گنبدی طلایی وسط یه بیایون *آخرشب تنهایی قدم‌زدن وسط بیابون *هور و آبیگرهای آرام ولی عظیم *تابلوهای خطر که این منطقه پاکسازی نشده و احتمال انفجار مین هست (وگوش‌ندادن‌های‌ما‌!) *غروب غم‌انگیز شلمچه *دلنوشته‌هایی خطاب به شهدا *قول و قرارهامون *و در آخر بغض سنیگنی که نصفه‌شب توراه برگشت توی اتوبوس ته گلو میشینه و هیچ‌جوری هم نمیره...💔

چقد دلاتون پره:)))💔

*راهیان نور *خاکریز *کانال کمیل *جاموندگی *بغض نهته در گلو *لباس خاکی *چفیه های رو سر *صدای گریه های مجلس حاج آقا بیات *سکوت

[ بانوی‌مبارز🌿🕊 ] eitaa.com/bayad_shahid_shavim

* راهیان نور و بارون های شدید جنوب *رعد و برق هایی که آسمون رو سفید می‌کرد و یه دیقه بعد صداش میومد :] * فلافل های پنج قرصه و سس تند * گریه کردنای کنج خلوت زیر درخت دور از هیاهو * سر رو سنگ مزار شهید گمنام گذاشتن * معبر های پیچ در پیچ فتح‌المبین * شلمچه بارونی * آهنگ خداحافظ رفیق * قایق نامتعادل تو پادگان شهید زین‌الدین * اذان صبح و چشم های پف کرده و وضو گرفتن تو هوای سرد:) * دعای عهد گوش دادن از باند های حیاط پادگان * غرفه های کتاب و پیکسل خریدن ها * فشنگ اهدایی راوی که از عملیات به جا مونده. * دل کندن از شلمچه و چشم های بارونی. * شب تو اتوبوس و مداحی مجتبی رمضانی * لبخندهای دسته جمعی * سنگ های سفید روی کوه ها و نوشته انقلابی می‌مانیم! * چفیهه های خیس * صدای گریه تو فضای تاریک معراج شهدا * قدم زدن بین درخت های پادگان * تخت های دو طبقه و بی حفاظ * تابلوی خطر انفجار مین! #شما‌میگویید

اینو توی ناشناس نوشته بودین و خب معلومه همگی دلا تنگه:)