تو اوج غربت آدم کسی رو نداشته باشه یه مرتبه یه یادی از عزیزش میکنن میگه جای اون خالیه،همچین که نامه رو باز کرد،تا دید دست خط حسن انقدر کریه کرد،گفت داداش کجایی ببینی داداشت رو غریب گیر آوردن…تو این نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا یاریت کنم،عوض من قاسم وسط میدان برات شمشیر میزنه،دیگه امر امامِ دیدن این نامه رو به چشم میکشه…😭😭😭
مگه نوجوون ۱۳ ساله چقد قد و قامت داره؟زره به تنش نشد،زنای هاشمی دورشو گرفتن سرمه به چشمش کشیدن،نقاب به صورتش زدن انقد زیبارو بود، میگفت: بچم چشم نخوره،کسی که وقتی میخواد بره میدان جنگ باید زره تن کنه،زره به تنش نشد عاقبت کفن تنش کردن،حالا قاسم داره میره سمت میدان،همچین که وارد شد شروع کرد رجز خواندن،من نوه ی علی ام،من نوه ی فاطمه ام،من پسر حسن ابن علی ام،جنگای نمایانی کرد خیلیارو به درک واصل کرد😭😭😭
اما یه نانجیبی گفت داغش و به دل مادرش بزارید،یه وقت دیدن صدای اهل حرم بلند شد، قاسم رو دوره کردن،همچین که افتاد صدا زد: عموجان،شیخ جعفر شوشتری رحمةالله علیه میگه:قاسم وقتی که میخواست بره میدان سوار بر اسب شد پاهاش به رکاب نمیرسید،اما موقع برگشتن حسین با عجله اومد بالا سرش،آخه هی صدا میزد :عمو استخوان هام شکست،انقدر زیر دست و پا موند زیر سم های اسب ها😭😭😭
حسین رسید دید به نانجیبی کاکلش رو گرفته،بچه رو بغل گرفت،شیخ جعفر میگه: وقتی میومد حسین سمت خیمه پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد،دوتا علت داشت،یا آنقد داغ سنگین بود حسین با قد خمیده برگشت سمت خیمه، یا آنقد بدن زیر سم اسب ها😭😭😭😭
- منراپدربھدستِعموداد
وبعدازآن؛
بایڪنفرخوشمکہهمان
استجانِمن (:
شیرینۍِمحبتِاو
چیزدیگرۍاست ..
احلامنالعسلشدھ
وِرد ِ زبانِمن🌿!
- 🖤
هاتفـے گفت : یتیم است ، مراعات کنید
نیزھ اي گفت :حسینےست ، مجازات ڪنید
•|آمدعمودیداستخوانهایششکسته
•|جوریزاسبافتادهکهپایششکسته
#یاقاسمبنالحسنعلیهالسلام💔
#ماهمقاسمداشتیم😭💔
@mamanogolpooneha☘