خَلقاً و خُلقاً و منطقاً به رسول خداست .. وقتی داره میره دیدن ابی عبد الله محاسنُ روی دست گرفت ..💔
*تا اونجارو ابی عبدالله صبر کرد، اما همین که نگاش افتاد به بدن قطعه قطعه علی 😭😭
غم فرزند سنگینست تا میشد تحمل کرد
ولی آخر به خاک افتاد باباے علی اکبر💔
مرحوم شیخ حر نوشته تا ابیعبدالله نگاش به بدن علی افتاد از اسب پیاده شد اومد چند قدمُ با پای خودش بره سمت بدن ..😭
همچین که یه قدم برداشت زانو های حسین خم شد .. همه دارن نگاه میکنن .. تا دیدن حسین خورد رو زمین یه مرتبه همه شروع کردن هلهله کردن .. صدا زد پسرم :*
ولـــــدے علی 😭😭😭
بخش پنجم واحد | پاشو علی اکبرم قلب من آروم بگیره_۲۰۲۱_۰۸_۱۷_۱۴_۴۸_۱۴_۲۸۱.mp3
19.14M
...🎙
✔#نواےعاشقی💔
💔پاشو علی اکبرم ...
🎤 كربلايي سيدرضا نریمانی
@mamanogolpooneha☘
کار تشییع تنت دست عبا افتاده
تار و پود تو ز هم سخت جدا افتاده
لشگری تنگ نظر کار به دستم دادن
زانویم تا شده کارم به عصا افتاده
😭😭
کفِ افسوس زدم بر هم و با خود گفتم
آخر این ریخته پاشیده کجا افتاده
نفس این پدر پیر به تو بسته ولی
نفست ای نفسم بین دو ‘با’ افتاده
😭😭
ارباً اربای تو را هر چه مرتب کردم
مثل اول که نشد چند هجا افتاده
دست و پا نه! پسرم با پدرت حرف بزن
تیر خورده به گلویت زِصدا افتاده💔
چکمه ترکیب روی ماه تو را ریخت بهم
آیه های تو زِ ترتیب چرا افتاده ..😭
مداحی آنلاین - بالا بلند بابا - محمود کریمی.mp3
5.73M
°🖤|••
⟮ #دل_صدا 🎙
.
.
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا🍂✨🥀
#حاج_محمود_کریمی
#السلام_علیک_یا_علی_اکبر
@mamanogolpooneha☘
میگه داشتم تو کوچههای کوفه راه میرفتم دیدم امیرالمومنین چشمش به یه نفر افتاد نشست رو زمین شروع کرد گریه کردن ..
گفتم آقاجان چی شده؟! فرمود پرچم دار سپاه خودم تو جمل رو دیدم .. یه روز همین پرچم دار تو کربلا شمشیر به سر علی اکبرم میزنه ..😭😭
آقاجان چشمت به قاتل نوهت افتاد رو خاکا نشستی طاقت نیاوردی ..💔
الهی بمیرم برا اون آقایی که هر موقع میومد داخل کوچه .. چشمش میفتاد به مغیره ..
غلاف شمشیرُ نشون امام حسن میداد ..
ای حسین*💔
4_6041733424450898289.mp3
8.5M
^#نواےعاشقی💔^
زیارت عاشـــــورا
با نواے حاج قاسم ..🌱
@mamanogolpooneha☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- میگفت،
میدونی "اربا اربا" یعنی چی؟
تسبیحشو گرفت دستش،
نخشُ قیچی کرد ..
همه دونههاش افتاد زمین
گفت "حالا بگردید دونههایِ تسبیحُ پیدا کنید💔
#حضرتعلےاڪبر
#السلامعلیڪیاعلےاڪبربنالحسین🖤
@mamanogolpooneha☘
*هدیه ای برای خدا*
داستان شب هشتم
روزی روزگاری🌺 در بیابانی به اسم ثعلبیه🏕️خانواده ای سه نفره🥰 زندگی میکردن. داخل این خانواده یک مادری 🧕🏻بود به اسم قمر خانم. این قمر خانم یک پسر داشت به اسم آقا وهب🌹که تازه ازدواج کرده بود😍
اسم همسرشون هانیه بود🌹
آقا وهب و هانیه خانم هرروز صبح🌞 میرفتن دامداری و شب ها 🌛برمیگشتن .
زمانی که کاروان امام حسین علیه السلام🌹 در راه کوفه بودن بااین خانواده روبرو میشوند🌺 امام با اونها احوال پرسی میکنن و میپرسن
آیا شما اینجا مشکلی دارید؟🌹
قمر خانم که امام رو نمیشناختن میرن پیش ایشون و میگن من با پسر و عروسم اینجا زندگی میکنم🥰 اما اونها اینجا نیستن و برای دامداری رفتن🙏🏻
بزرگترین مشکل ما کم آبی هست💦