eitaa logo
روشـــツــنی خونه [🌙]
2.8هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
137 فایل
عشق یعنی دعای خیر حضرت زهرا(س)همراهت باشه😍 نشر مطالب=صدقه جاریه میتونید با ما در ارتباط باشید 😉 @haniekhanooom بادڵ و جوݩ گوش میدیم بہ حرفاتوݩ♥️ یہ گروه داریم پراز مامان هاے باحاڵ و پرانرژے 💕 هرکے دوست داشت واردش بشہ بہ این شخصی یه ویس بفرستہ 🎼
مشاهده در ایتا
دانلود
موادِ لازم🍰🍰 تخم مرغ : 3 عدد🥚🥚🥚 شکر : یک ونیم پیمانه🥛 وانیل : 1/4 قاشق چایخوری🥄 روغن مایع : 1 پیمانه شیر یا آب : 1 پیمانه🥛 آرد : دو نیم پیمانه+ 2 قاشق غذاخوری بکینگ پودر : 2 قاشق مربا خوری پودر کاکائو : 2 قاشق غذاخوری 🍰🍰🍰🍰 تخم مرغ و شکر و وانیل را توی ظرفی بریزید و با همزن برقی خوب هم بزنید تا کرمی رنگ و کش دار بشه. روغن را به آن اضافه کنید. سپس شیر یا آب را به مخلوط بیفزایید. مواد کف دار و شل میشه که بعد از اضافه کردن آرد درست میشه.. نگران نشید. دو و نیم لیوان آرد و بکینگ پودر را به مواد بالا اضافه میکنیم.. فقط حواستون باشه تا زیاد هم نزنید چون پف کیک گرفته میشه. حالا مواد آماده شده رو توی دو تا کاسه تقسیم میکنیم اینجا به یکی از کاسه ها آرد و به دیگری پودر کاکائو اضافه میکنیم ظرفی که چرب کردیم را آورده و یک ملاقه از مایه سفید رنگ میریزیم. حالا از مواد کاکائویی یک ملاقه وسط مواد سفید میریزیم. و این کار را ادامه میدهیم تا مواد تمام شود. در این مرحله با فرو کردن خلال دندان از دیواره به سمت مرکز میتوانیم طرح دارش کنیم. ظرف را در فری که از قبل گرم شده در دمای 180 درجه به مدت 50 دقیقه قرار می دیم دستپختِ بچه ها هم خوردنیه😋😋 آرد بازی وخمیر بازی وکیک پختن با دردونه ها رو از دست ندید☺️ @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 مامان عزیز میدونی که میتونی نماز مستحبی رو ایستاده و درحین کار خونه هم بخونی پس به خودت فشار نیار🙂🙃 دعا برای فرج حین نماز یکشنبه ذیقعده یادت نره☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام خانومای با سلیقه😍 این سبد نان یا همون نون خودمون رو میتونید خیلی ساده و راحت و با خورده پارچه هایی که دارید درستش کنید نیازی به بلد بودن خیاطی هم نداره حتی اگه چرخ خیاطی ندارید با دست میتونید دوخت ساده بزنید و داخلش رو با الیاف پر کنیدو با هر چیزی که دوست دارید تزیینش کنید. . 🌺 . فقط یه نکته برای جای دوخت ها همینطور که تو ویدیو توضیح دادم با اتو خط دوخت رو مشخص کنید و برای اینکه خطها رو گم نکنید با مداد و خط کش خطها رو پررنگ کنید و بعد بدوزید . 🌺 . میتونید یه پارچه تمیز داخلش بذارید و نونهاتون رو روی اون بچینید که سبد کثیف نشه. . ••———*💕*~💕~*💕*———•• 😍 @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
【• 👒•】 . . آموزش انـواع ڪوڪ‌هاے پایھ😉👇 ✂️دوخت اول: ڪوڪ ساده 🌱دوخت دوم: ڪوڪ بخیھ ✂️دوخت سوم: ڪوڪ شڪستھ شده‌ ‌ 🌱دوخت چهارم: گره فرانسوے ✂️دوخت پنجم: زنجیره دوزے . . یہ عالمہ نڪتہ ،جانمونے😍👇 [•🌻🍃•] @heiyat_majazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐑 پشم هایم را بچینید! بهار شده بود. 🌳🌴 گنجشک ها جیک جیک می کردند🐦🐧 و بوی علفزار همه جا پیچیده بود.🍃🍃 مزرعه دار در طویله را باز کرد تا گوسفندان برای خوردن علف بیرون بیایند. 🐐🐏🐑🐐 گوسفند کوچولویی که اسمش فرفری بود از طویله بیرون آمد و به سمت علفها دوید. همینطور که داشت علف می خورد بقیه ی گوسفندها رسیدند. زیر دست و پا داشت له می شد برای همین تا خواست خودش را بیرون بکشد بین دو تا گوسفند گیر کرد، 🐐🐏 پشم تنشان توی دهانش رفت، داشت خفه می شد. مادرش از دور چشمش به فرفری افتاد. سریع به سمتش دوید، گوسفندان را کنار زد تا او بیرون بیاید. فرفری چندتا سرفه کرد و گفت:"داشتم خفه می شدم، چقدر پشم داشتند". مادرش خندید و گفت: "برای همین هست که در بهار و پاییز پشم گوسفندان را می چینند تا اینطوری پشمالو نباشند". فرفری چشمهایش گرد شد و گفت: "چی! پشم هایشان را می چینند!" تا این را گفت، یک پروانه سفید روی دماغش نشست،🦋🦋 حواسش پرت شد و به دنبال پروانه رفت. پروانه، فرفری را به این طرف و آن طرف برد. تا اینکه به در مزرعه نزدیک شد. چند مرد غریبه با دستگاه های عجیب و غریب که شبیه چنگال بزرگ بود وارد مزرعه شدند. فرفری نگاهش روی دستگاه ها ماند. سریع به سمت مادرش دوید و از او پرسید:" این چنگالها چیست؟" مادر خندید و گفت:" عزیزم آنها چنگال نیستند، دستگاه پشم چین هستند." فرفری خودش را به مادرش چسباند و گفت:" من دوست ندارم موهایم را کوتاه کنم". مادر از او پرسید: "چرا عزیزم؟ فرفری گفت: " دستگاه پشم چین خیلی ترسناک هست". مادر گفت: " اصلا ترس ندارد. اگر پشم هایت را کوتاه کنی خنک می شوی تازه سریعتر هم می توانی بدوی". فرفری چیزی نگفت و کنار مادرش خوابش برد. چند دقیقه بعد با صدای عجیبی از خواب بیدار شد و دید که مزرعه دار گوسفندان را به صف کرده و پشم آنها را می چیند. تا دستگاه پشم چین را دید تمام تنش شروع به لرزیدن کرد و به مادرش گفت: "می شود من را قایم کنی". مادر گفت: "آخر فایده ای ندارد بلاخره مزرعه دار تو را پیدا می کند. تو گوسفند شجاعی هستی، برو کنار دوستانت بایست تا نوبتت برسد". فرفری سرش را پایین انداخت و به سمت دوستش رفت و به او گفت: "من دوست ندارم مزرعه دار پشمهایم را بچیند، چه کار کنم". دوستش گفت: "خوب اگر دوست نداری برو پشت آن بوته ها قایم شو". فرفری به سمت بوته ها دوید و پشت آنها قایم شد. گاه گاهی هم به صف گوسفندان نگاه می کرد اما دیگر از اینکه نمی توانست از جایش تکان بخورد، خسته شد و کنار بوته ها خوابش برد.😴😴 وقتی از خواب بیدار شد کار پشم چینی تمام شده بود. خوشحال شد و خواست به سمت مادرش برود اما نتوانست از جایش تکان بخورد چون پشمهایش به خارهای بوته ها گیر کرده بود. بلاخره خودش را از بوته ها جدا کرد. مقداری از موهای تنش هم کنده شد. تا مادرش فرفری را دید گفت:" ای وای چرا مزرعه دار پشمهایت را کوتاه نکرده؟" فرفری گفت: "من قایم شده بودم". مادرش گفت: " ای وای چه کار بدی کردی". فرفری سرش را پایین انداخت و به طویله رفت. فردا صبح فرفری با مادرش به علفزار رفتند. وقتی داشت با گوسفندهای دیگر بازی می کرد خیلی گرمش شد و به دوستانش گفت: "وای چقدر هوا گرم شده، شما گرمتان نیست؟" دوستانش گفتند: "نه هوا خیلی هم خنک هست". آنجا بود که فهمید این گرما بخاطر این هست که پشمهايش را کوتاه نکرده. از دوستانش جدا شد و یک گوشه نشست. فرفری از تنهایی و نشستن خسته شد. گریه اش گرفت😭😭 و رفت پیش مادرش و گفت: "مامان جان خسته شدم موهایم را کوتاه کن". مادر فرفری را نوازش کرد و به او گفت: "برو نزدیک مزرعه دار تا تو را ببیند و پشمهایت را بچیند." فرفری به سمت مزرعه دار رفت و دور او چرخید. مزرعه دار متوجه شد که یکی از گوسفندان پشمهایش چیده نشده. به سمتش رفت و او را در آغوش گرفت و گفت: «کوچول موچولو چرا پشمهای تو چیده نشده؟ حالا اشکال ندارد خودم موهایت را کوتاه میکنم». مزرعه دار فرفری را به انبار برد و چون دستگاه پشم چین نداشت مجبور شد با قیچی پشمهایش را کوتاه کند. فرفری کمی دردش آمد، اما وقتی یاد گرما و گیر کردن به بوته ها افتاد چیزی نگفت و تکان نخورد. وقتی کار مزرعه دار تمام شد. فرفری قبراق و سرحال به سمت مادرش دوید. @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
【• •】 . . +⚠️‌‌ . . •(• ازشیخ‌بهـایی‌پرسیدند: ـ خیلـی‌سخت‌می‌گذرد... ـ چه‌باید‌کـرد!؟ ـ شیخ‌گفت: ـ خودت‌می‌گویی‌سخت‌می‌گذرد... ـ سخت‌که‌نمی‌ماند! ـ پس‌خداراشکـرکه‌می‌گذرد‌ونمی‌ماند :) شبتون بخیر😊 @mamanogolpooneha💕
خدایا ببخش کریمی.mp3
5.17M
با خدا 🍃خدایا ببخش ... 🍃عبد گنهکارت دلش بی قراره 🎤حاج 👌 @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر جا که تویـے مرکز تصویر من آنجاست... 👤حسین منزوی @mamanogolpooneha💕
💍❤️ قدرت مردان را زیر سوال نبرید مثلا ًنگویید فلانی از شما بهتر است یا نگویید تو این آدرس را بلد نیستی به رویتان نمی آورد ولی تا یک هفته حالش خراب است @mamanogolpooneha💕
سعدی : حیف بوَد مُردن بی عاشقی ❤️ @mamanogolpooneha💕
به تو که فکر موکونوم، مورچه ها دوروم جمع مرن، حتي روياتم شيرينه يره! [بفرس واسش😅🌸] @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌾☘🌾 ☘دلی به رنگِ خدا... خدای من ... ♥️دلم را برای محبت خودت از محبت دیگران خالی کن... و به یادِ خودت مشغول کن... و در دوست داشتنی ترین راه ها نزد خود، روانه اش کن....♥️ در تمام روز های عمرم... @mamanogolpooneha
جلسات سرکار خانم ۱_جلسه۱_قسمت۱۷ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ پس رو بزنید رو تابلو و همه اسم خونه اشو بذاره لطفا از امروز. 🔸سوال:حتما باید تابلو بزنیم❓ با مشورت خانواده باشه❓ ➖جواب:بله،مثلا میبینی همسر شما به حضرت عباس علیه السلام خیلی ارادت داره، بهش بگید میخوای یه تابلو بزنیم اسم حضرت عباس رو میشه بگیریم❓اینطوری من بیشتر انرژی میگیرم. 🔹خانمهایی بودن که تو تمرین کلاسشون داده بودن بچه هاشون نقاشی کرده بودن،یه پرچم کشیده بود، بعد خودشون نوشته بودن یا اباالفضل العباس علیه السلام. گفت من پرچم ندارم بزنم خونمون، به شوهرمم نمیخوام بگم پول بده برم پرچم بخرم، نقاشی کرده بود بچش، اونو زده بود به دیوار خونه‌ش. یکی دیگه یه تابلوی کوچیک داشت، یا یه نفر کاشی حرم داشت، ✅ هر چیزی که میتونید،مردهارو باید برای کارهایی که میخواهید آزمایشی انجام بدین به خرج نندازید، بعد میگه یه کلاس میره،پول کلاس که میده هیچی،هزار آلات و ادوات بعدش رو مثلا میخواد فراهم کنه،میگه نمیخواد همونی که بودی خوبه،نمیخواد بهتر بشی😡 🔹خب ؛اسم خونه هارو میذارید،میفرستید تو گروه و قرار شد ماها خادم اون خونه باشیم، ⭐ از این به بعد،قشنگ این نیت رو میکنید:من حضرت اباالفضل العباسم.با دستهات تو خونه کار کردی خسته شدی،یاد دستهای حضرت ابالفضل میفتی.راه رفتی،یاد قدمهاش میفتی که توی کربلا برداشته یا یاد قدمهاش میفتی که به کمک امام حسین(ع) رفته. ✅ محبتتون رو توی خونه تا میتونید بالا ببرید☺😊 به شما نظم میده، چه جوری نظم میده❓میخواهی حرف بزنی،نظم گفتارتو👌👌 🌸 آیه ی ۸۶ سوره ی نساء رو بخونید: ببینید میگه وقتی یه کسی به شما یه چیز میگه شما بهتر از اونو جواب بدید ما داریم، میگن اگه برات کادو میارن میتونی کادو بهتر از اونو بهش بده،نه چشم و هم چشمیا.نه❌ این تفکر اسلامیه. ✅ در تفکر اسلامی یعنی نظم داشته باشیم. @jalasaaat @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسات سرکار خانم ۱_جلسه۱_قسمت۱۸ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ الان ما از نماز ظهر تا مغرب و از نماز مغرب تا موقع خواب رو برنامه ریزی میکنیم. ⭐️بحث رو هم خیلی مهم هستش. این بحث خواب اصلا خودش یه کلاس جداگانه داره🔰 کم کردن خواب تو ذخیره ی وقت مهمه👌👌 🔷 ما یه بحثی داریم تحت عنوان ذخیره ی وقت. 🌸 (ره)ساعت ۳ نیمه شب بیدار میشدن، عبادتشونو میکردن و بعد نماز صبحشونو میخوندن و بعد رسیدگی به کارهای کشور رو انجام میدادن و بعد برای صبحانه آماده میشدن،بعد به ملاقاتهاشون میرسیدن.بعد کار شخصیشون بود.نماز و نهارشون بود و بعد یه استراحتی بود،بعد دوباره گوش دادن به رادیوهای بیگانه و ملاقات بود،رسیدگی بود،امضا و نامه ها و.... بود📃✉️ 🔶یعنی نوه شون میگن که ما دقیقا میدونستیم که امام این ساعت ⏰چیکار میکنه❓و ما وقتی داشتیم که امام برای ما وقت میذاشتن و تمام مشکلهای مارو رسیدگی میکردن. حضرت امام زمانی که در نجف بودن مرد عرب مغازه دار همراه با امام، ساعت مغازه شو درست میکرد🕰کارشو و باز و بسته کردن مغازه‌ش با امام بود🔐 یعنی الان امام داره از اینجا رد میشه ساعت ۹ هستش. داره میره به سمت حرم این ساعت ۹ باید مغازه‌شو باز کنه،انقدر منظم👌 🔷 تو جلساتی که اومده بودن گزارش بدن وقت شده بود،امام دیگه انقدر روحش منظم شده بود موقع نماز حالاتشون تغییر می‌کرد. حالا ما صدای اذان رو میشنویم میگیم الان میرم😕 بذار برنجمو دم کنم، بذار تلفنم با خواهرم تموم بشه📱 الان به شیطون بگو نه❌ چرا به نماز میگی نه❓ 🔷توی خونه هاتون وقتی اسم گذاشتید نماز رو اولویت اول قرار بدید. ⭐️وقت نماز صبح پاشو نمازتو بخون، نه اینکه بهت بگن پاشو دیگه.آفتاب زد🌞اینطوری نه❌ ✅ برای بیدار کردن دیگران؛همسر و فرزندان مهم اینه که با کلام خوب بگید به طرف 😍 🔸مثلا دختر بچه اس👧 میخواهید بیدارش کنید نازش کنید ،بگید عزیزم،شکوفه ی من،نفسم،عشقم،عمرم،امیدم،زندگیم😍😘 و هزار تا از این چیزایی که تو این چت مت ها بلغور میکنن شما با عمق وجود بهش بگید. ⭐️بچه رو با ناز و مهربونی بیدار کنید. ⛔️ نه اینکه بگید پاشووووو دیر شد😡 این بچه میگه وایییییی خل شدم،بذار این نماز رو بخونم راحت شم😩 ❌این نماز نمیخونه.تکلیف سربازیشو داره انجام میده. با مهربونی بگید😊😘 🌸 یکی از بزرگان ما میگن: علامه طباطبایی دخترشو با ناز و نوازش بیدار میکرد👌😊 🌸 آیت الله مطهری با این همه کار،یک شون که مشقهاشونو بنویسن،رسیدگی کنن، می گذاشتند👌👌 @jalasaaat @mamanogolpooneha💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیک بدون تخم مرغ مواد لازم برای۶ نفر آرد ۳ پیمانه شکر 1.5 پیمانه شیر ۲ پیمانه کره (آب شده) ۳/۴ پیمانه وانیل‏ شکری ۱/۴ قاشق چای خوری بیکینگ پودر ۲ قاشق مربا خوری طرز تهیه ۱- ابتدا شیر را جوشانده و آن را كمی سرد میكنیم در حدی كه جوش نباشد ولی گرم باشد. ۲- كره آب شده و شکر را خوب با یکدیگر مخلوط می کنیم و شیر را به آنها اضافه كرده و دوباره هم میزنیم . ۳- سپس آرد را 3بار الک کرده و بکینگ پودر و وانیل را اضافه می کنیم و كم كم به مواد اضافه كرده و فقط در حد مخلوط شدن به هم می زنیم بعد در قالب ریخته و در فر با دمای ١۵٠ درجه به مدت ۴۵ دقیقه قرار می دهیم . سایر نکات این كیك را میتوانید به همراه چای سرو كنید و بهتر است كمی عسل روی آن بزنید بهتر است كمی خامه زده شده به عنوان تزیین روی كیك بریزید. @mamanogolpooneha😋