آهای آهای خبر خبر، بیاید با هم بریم سفر
خال خالیه خالی از دوستانش خداحافظی کرد و به سمت خانه به راه افتاد. در راه برای خودش آواز می خواند:
خال خالیه خالی منم
خال خالیه پوست تنم
چه شاد و مهربونم
دارم آواز میخونم
میخوام برم به خونه
تا بخورم عصرونه
همین طور که آواز می خواند و بازی کنان به سمت خانه می رفت صدای زاغی را شنید که آواز میخواند:
من زاغ پر سیاهم
چندوقته توی راهم
دارم میرم به سفر
با من بشو همسفر
باهم بریم یه جای خوب
یه جای خوبه خوبه خوب
خال خالیه خالی کنجکاو شد و دوست داشت بداند زاغی از کجا می اید و میخواهد به کجا برود!!!
خودش را با سرعت به زاغی رساند و گفت :«سلام زاغی کجا میری؟»
زاغی بالش را باز و بسته کرد و گفت: «میخوام برم کل دنیا روبگردم !
شهرای دور، روستاهای دور، کوه ،دشت، دریا ،همه جا رو بگردم دوست داری با من بیای؟»
خال خالیه خالی که خیلی کنجکاو و بازیگوش بود گفت:« معلومه که دوست دارم بیام ! منو با خودت ببر!»
زاغی گفت «:«باشه بیا فقط یه سوال! تو میتونی پرواز کنی؟»
خال خالیه خالی گفت : «پرواز!!!!! نه اما من خوب می دوم خیییلی خوب!»
زاغی با غرور گفت: «دویدن که به درد نمیخوره ما میخوایم از روی دریا بریم از روی رودها رد شیم بالای کوه ها بریم همه رو که نمیشه دوید!»
خال خالیه خالی به زاغی گفت:« چند روز به من فرصت بده منم پرواز یاد بگیرم و با هم بریم باشه؟»
زاغی کمی فکر کرد و گفت:« باشه برو یادبگیر قرار ما سه روز دیگه همینجا.»
خال خالیه خالی راه افتاد و رفت پیش مامان پنگی ! مامان پنگی مشغول مرتب کردن خونه بود . خال خالیه خالی گفت:« مامان پنگی جونم ! میشه به من پرواز کردن یاد بدی!» مامان پنگی بلند خندید و گفت:« عزیزدلم مگه پلنگاهم پرواز میکنن که من به تو پرواز یاد بدم!» بعد دوباره خندید .خال خالیه خالی غصه دارشد سرش را پایین انداخت و آرام گفت:« ولی من باید پرواز کنم!» بعدهم از خونه بیرون آمد.
همین طور که داشت قدم می زد به کاراکال رسید. کاراکال مشغول خلال کردن دندانهایش بود. بلند گفت :«به به خال خالیه خالی! خوبی؟ چرا انقدر ناراحتی! چرا چشمات خیسه! گریه کردی؟» خال خالیه خالی ماجرا را برای کاراکال تعریف کرد. کاراکال دستانش را زیر چانه گذاشت و به فکر فرو رفت. یکهو انگار چیزی یادش آمده باشد گفت:« فهمیدم ! اگر بال داشته باشی میتونی پرواز کنی! » خال خالیه خالی از خوشحالی دمش را بالاگرفت چشمانش را گرد کردو گفت:«راست میگی باید بال داشته باشم!» اما خیلی زود اخمهاش در هم رفت و گفت:« من که بال ندارم! بال از کجا بیارم!»
کاراکال پیشانی خال خالیه خالی را لیسید و گفت :«اینکه غصه نداره ! تو میتونی با برگهای درخت برای خودت بال درست کنی ! میتونی برگ ها رو به خودت بچسبونی» خال خالیه خالی پرید تو بغل کاراکال و او را بوسید . بعد هم با هم به سمت درخت کنار چشمه به راه افتادند . کاراکال چند تا برگ از درخت چید و با چند ساقه نازک به پشت دست خال خالیه خالی بست . بعد هم نگاهی از روی رضایت به دست های از برگ پوشیده شده ی خال خالیه خالی انداخت و گفت:« به به چی ساختم ! حالا دیگه تو هم بال داری و می تونی پرواز کنی!»
خال خالیه خالی شروع کرد به دویدن و پریدن که شاید بتواند پرواز کند . اما نشد که نشد. کاراکال باز هم دستی به زیر چانه گذاشت و به فکر فرو رفت . بعد گفت:« عجیبه !خیلی عجیبه ! چرا پرواز نمی کنی؟ شاید لازم باشه از ارتفاع بپری !» خال خالیه خالی که از ترس پشم های تنش سیخ شده بود گفت:« بپرم!؟ اگه بازم نشد چی؟!» کاراکال مطمئن تر از قبل گفت :« میتونی مگه ندیدی پرنده ها همیشه روی شاخه ها هستن! باید از بلندی بپری و تند تند بال بزنی! به سه روز دیگه فکر کن که اگر نتونی پرواز کنی نمی تونی با زاغی بری سفر!» خال خالیه خالی که حسابی دلش می خواست به این سفر برود قبول کرد و همراه کاراکال به سمت صخره ها به راه افتاد .
ان ها از صخره های سنگی آن سوی دشت بالا رفتند . خال خالیه خالی آماده پریدن بود . کاراکال شمرد:« یک...دو....سه...»
خال خالیه خالی پرید و همزمان شروع کرد به تکان دادن دست هایش . اما باز هم نتوانست پرواز کند و از آن بالا به پایین صخره سقوط کرد. کاراکال سریع خودش را به او رساند یک پای خال خالیه خالی شکسته بود . کاراکال به سمت دشت دوید و مامان پنگی را خبر کرد . مامان پنگی خال خالیه خالی را میلیسید و دلداری می داد تا دکتر مارمولی از راه برسد . او به خال خالیه خالی گفت:« هر کسی توانایی های خودش رو داره ! تو سرعت بالایی داری که هیچ حیوونی این سرعت رو نداره باید قدر داشته هات رو بدونی و برای رسیدن به خواسته های درستت تلاش کنی »
خال خالیه خالی از رفتن به این سفر پشیمان شد و دیگر هرگز به فکر پرواز نیفتاد.
#باران
کاراکال:نوعی گربه وحشی که در دشت های وسیع
بیابانی زندگی می کند.
#قصه_شب
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
《💛》
#بهوقتسورهواقعه 🍃
خداقوت خانوم تمام عیـــــاࢪ خونہ 😍
امروز کلے زحمت کشیدی
الهی برکت بہ زندگیت❤️
پیامبࢪ اسلام﴿ﷺ﴾فࢪمودند:
هࢪشــ🌙ــب پیش از خواب:
💠یڪ باࢪ قࢪآݩ ࢪا ختم ڪنید
﴿=سہ مࢪتبہ سوࢪه مباࢪکہ توحید✨﴾
💠پیامبࢪاݩ ࢪا شفیع خود گࢪدانید:
﴿=۱مࢪتبہ:اللھم صڵ علے محمد و آڵ محمد و عجڵ فࢪجهم،اللھم صڵ علے جمیع الانبیاء و المࢪسلیݩ﴾🦋
💠مؤمنیݩ ࢪا از خود ࢪاضے کنید:
﴿=۱مࢪتبہ:اللھم اغفࢪ للمؤمنیݩ و المؤمناٺ﴾🤲🏻
💠یڪ حج و یڪ عمࢪه بہ جاے آوࢪید:
﴿=۱مࢪتبہ:سبحاݩ اللھ و الحمدللھ و لا الہ الا اللھ و اللھ اکبࢪ﴾💚
💠اقامہ هزاࢪ ࢪکعٺ نماز
﴿=۳مࢪتبہ:یفعڵ اللھ ما یشاء بقدرتہ و یحکم ما یࢪید بعزتہ﴾🌹
#مامان_بایدحواس_جمع_باشه😊
@bayenatiha☘
¤💛¤
خدایا !
تو اگر قهر کنی بندهیِ تو میمیرد،
بغلم کن، فقط آغوشِ تو تسکین باشد🧡
#شبتونعالی
♥⃢ ☘ @bayenatiha
…💚…
برنامہ ریزے واسہ فردا یادت نره ها😌
از فردا یه هفته جدید شروع میشہ
و باید ازش خیــــــــــــــــــــلی استفاده ببری 😍
↯💙↯
ســــــــــلام و روز بخیــــــــــــــــــــࢪ به مامان هاے گلے که هفتہ شون رو خوب و عالے شروع کردن 😍
دیشب یا امروز صبح براش برنامہ ریختن 🗓
صبح بہ همه یہ لبخند زدن ..😍
سفره صبحونہ رو شیک چیدن🍳🥨🌭🌯
حال خونہ رو خوب کردن❤️
و هنوز هم کارهاے قشنگشون ادامه داره😎💪
و یه سلام جانانہ
به اون دستہ از مامان هایی کہ صبحشون رو خوب شروع نکردن 💔
برنامه ریزی یادشون رفته بود و اصلا حوصله شو نداشتن🗓
از صبح تاحالا بی حوصله و کسل بودن 😌
ولـــــے....
انـــــقدࢪ خوش اراده ان و براشون خوشحالے خدا مهمہ که از همین الان شروع میکنن به بهتر کردن روزشون😍💪
هرچے ناراحتیه میریزن توے سطل زبالہ 🗑
و همین الان میشینن و یه برنامه توپ میریزن 😎
مگہ شماها چےتون از دستہ اول کمتره اخه؟ 😁
هرمامانی که بعداز هرشکستش دست میذاره روی زانو و یه یاعلی میگہ و بهتر عمل مےکنہ میشہ محبوبہ خدا🍃
حالا هم بریم کل روزموݩ با حال خوب
از آقا رســـــول اللهﷺکمک بگیریم ❤️
#پاشوزبروزرنـــــگ😁
#امروزمنتظرتہتاقشنگشکنے
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
🌱• یڪی از آداب وضـــــو "استنشاق" هست ..👃 یعنی بالاکشیدن آب داخل بینی و شست و شوے بینی با آب ..
∞💜∞
الآن وقت اینہ نیم ساعتے قیلولہ کنیم😌😍
مخصوصا مامان هاے سحرخیز کہ خیلی زود پاشدن از خواب 🌥
قیلولہ میکنیم تا ذخیره انرژے بشہ 😍💪
#قیلولہ
#قࢪاࢪچندنفࢪه
♥⃢ ☘ @bayenatiha
روشـــツــنی خونه [🌙]
↻#حال_خوب☘↻ چطوࢪے حالمو خوب کنم؟ ❤️ قسمت ۲۲ #استاد_پناهیان ♥⃢ ☘ @bayenatiha
❤️قراره گوش بدیم
و توے گروه قشنگمون باهم درموردش حرف بزنیم😍
هرکے آدرس گروهمون رو میخواد
به این آیدی پیام بده
@haniekhanooom🍃
#چالشامروز
❤️🍃
خداقوت ڪدبانو جون😍
بفرما ایده های قشنگ براتون آوردیم
#پیشنهادهاےحالخوبکن
♥⃢ ☘ @bayenatiha