فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم یک بازی توپی با کلی هدف .... مناسب مثبت ۲ سال
#بازی
@mamanogolpooneha☘
پیراهن سیاه عزای تو یاحسین
عشّاق را به روز جزا رو سفید کرد
#3_روز_تا_فصل_عاشقی #محرم🥀
@mamanogolpooneha🖤
مداحی آنلاین - بسم رب النور - محمود کریمی.mp3
8.42M
{• #تولدے_دوباره🌱 •}
.
.
.
بوۍ
محرم
مۍوزد...
بھ تو از طرف
وصلھ ناجور سلام🤚
#یاحسین💔
.
.
@mamanogolpooneha🖤
#داستان_41
#تپل_و_مپل
#کمک_در_خانه
🍯🐻
خانم و آقای خرس یک دختر و یک پسر داشتند. اسم دخترشان تپل بود و اسم پسرشان مپل. خانم خرسه هر روز خانه را تمیز می کرد،غذا می پخت و لباس می شست. گاهی هم برای خرید به بازار می رفت. آقا خرسه هم به او کمک می کرد اما او بیشتر وقت ها برای آوردن عسل به کوهستان می رفت و گاهی چند روز به خانه نمی آمد.
هروقت می خواست برای آوردن عسل برود،تپل و مپل را صدا می زد و می گفت:«بچه های گلم ، من دارم می روم سرِ کار. شما مواظب مادرتان باشید.
در کارهای خانه کمکش کنید و نگذارید زیاد خسته شود.» تپل و مپل می گفتند:«چشم پدرجان.» ولی همین که آقاخرسه می رفت،آن ها هم مشغول بازی می شدند و قولی را که به پدرشان داده بودند، فراموش می کردند. خانم خرسه هم تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام می داد. تپل و مپل هم فقط با هم بازی می کردند و از غذاهای خوشمزه ای که مادرشان می پخت می خوردند و می خوابیدند و هیچ کمکی به او نمی کردند.
یک روز وقتی آقاخرسه می خواست به کوه برود گفت که این بار سفرش کمی طول می کشد و او تا چهار روز دیگر به خانه برنمی گردد. او بازهم به تپل و مپل سفارش کرد که مواظب مادرشان باشند و بعد هم خداحافظی کرد و کوزه ی خالی را برداشت تا برود و عسل بیاورد.
تپل و مپل مثل همیشه از خانه بیرون رفتند و مشغول بازی شدند. ظهر که برای خوردن ناهار به خانه برگشتند دیدند که مادرشان بیمار شده و توی رختخواب خوابیده و آه و ناله می کند. ازناهار هم خبری نبود. تپل گفت:«وای چه بدشد!مامان مریض شده. حالا چه کار باید بکنیم؟»
مپل گفت:« من می روم و دکتر را می آورم. تو هم برای مامان سوپ درست کن.»
مپل رفت دنبال دکتر پلنگ که برای تمام دردها داروی گیاهی داشت. تپل هم رفت و سبزی و هویج و شلغم خرید و چون تا آن روز سبزی پاک نکرده بود، با زحمت سبزی ها را پاک کرد و شست و هویج و شلغم ها را هم خرد کرد و توی قابلمه ریخت و روی اجاق گذاشت. چندبار نزدیک بود دست های کوچکش را با آتش اجاق بسوزاند اما او به خاطر مادرش خیلی احتیاط می کرد و چیزی نمی گفت.
دکتر پلنگ و مپل هم آمدند. دکتر پلنگ خانم خرسه را معاینه کرد و گفت:«بچه ها، مادرتان زیاد کارکرده و خسته و بیمار شده است..بگذارید دو سه روزی توی رختخواب بماند و استراحت کند. به او غذاهای مقوی بدهید. او احتیاج به دارو ندارد.»
دکتر پلنگ رفت. خانم خرسه از سوپی که تپل پخته بود خورد و گفت:«به به!چه سوپ خوشمزه ای!دخترم دیگر بزرگ شده و میداند چطوری سوپ بپزد. پسرم هم می داند که وقتی مامانش مریضه،باید برایش دکتر بیاورد. آفرین به شما دوتا بچه ی تپل و مپل خودم!»
خانم خرسه سه روز تمام در رختخواب خوابید و استراحت کرد.
🐻تپل و مپل هم تمام کارهای او را با هم انجام می دادند. غذا می پختند،جارو می کردند،ظرف و لباس می شستند. خرید می کردند و به گلهای باغچه آب می دادند. وقتی هم کاری نداشتند، آرام و بی سرو صدا با هم بازی می کردند.
صبح روز چهارم آقاخرسه با یک کوزه ی بزرگ عسل از راه رسید. خانم خرسه ازرختخواب بیرون آمد. به آقاخرسه سلام کرد و گفت:«نمی دانی در این چندروزی که نبودی،تپل و مپل چقدر بزرگ شده اند!»
آقاخرسه کوزه ی عسل را در گوشه ای گذاشت و پرسید:«چطور؟مگر چه اتفاقی افتاده؟» خانم خرسه برای او همه چیز را تعریف کرد.
آقاخرسه به سراغ تپل و مپل که توی حیاط به گل ها آب می دادند رفت و آنها را بوسید و گفت:«بچه ها،مادرتان گفت که شما چقدر زحمت کشیدید و از او مراقبت کردید تا حالش خوب شد. آفرین به شما بچه های گلم. من برای شما یک جایزه دارم.»
تپل و مپل با خوشحالی پرسیدند:« چه جایزه ای پدرجان؟»آقاخرسه جواب داد:«دفعه ی بعد که خواستم به کوه بروم شما را هم با خودم می برم تا یادبگیرید که چطور عسل جمع کنید.»
تپل و مپل خیلی خوشحال شدند،آنها از بابا خرسه تشکرکردند و رفتند تا کمی بازی کنند .
🐻
🍯🐻
🐻
#قصه_شب
@mamanogolpooneha☘
فهم این رندی
برای اهل معنا سخت نیست:
"دلبری" خوب است اما
"دلربایی" بهتر است...!
#فاضل_نظری
#شبتون_دلبرانه
@mamanogolpooneha☘
چشمت که اسیر دنیا شده
اگر از دنیا دست بردارد،
آقـا را میبیند،
خلاصه نگو آقـا غایب است...
تو نمیبینی...
[حاج اسماعیل دولابی]
#گوشه_نشین
#حرف_دل
@mamanogolpooneha☘
↬.•.✿.•.↫
•
|السلـامُعلَیڪَحینَتُصبِحُوَتُمسے|
#صبحبخیـراےهمہےزمزمہشبهایم🌿🙃✨
-میدونی دوسِت دارم یعنی چی؟!
+یعنی چی؟
-یعنی بین ۷میلیارد آدم فقط تو میتونی حالمو خوب کنی:)
#دلبرانه
@mamanogolpooneha☘
❣خانوم وآقای خونه؛
حق دارین اگه گاهی ازشلوغی وخستگیهای زندگی،کلافه شین.
👈اماهمین شلوغیها
بزرگترین میدانیه که به روحتون قدرت میده.
شیریــ🍬ـن تحملش کنید.
#دلبرانه
@mamanogolpooneha☘
🌱| #امام_صادق عليہ السلام :
♥️| القلبُ حَرَمُ اللّه ِ ، فلا تُسْكِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَيرَ اللّه ِ
🌱| دل حرم خداست،
پس جز #خدا را در حرم خدا مَنِشان!
📚جامع الأخبار : 518/1468 .
@mamanogolpooneha☘
عجب صبح دل انگیزی بشه امروز 😌
وقتی داری برای آقایی چایی دم میکنی ☕️😋😍
و از اتاق فرمان صدا میاد :
_خاااااااانووووم جووووون والا بیا بشین ☺️
ما یه ساعته دور سفره نشستیم منتظر شما
مگه این لقمه های خوشگل از گلومون بی شما پایین میره؟؟🥖🥐🥚🍳🥞🥪
و اون جاست که با نااااااااازِ تمااااااام میگی :
قربووونت برم عزیزم دارم واسه آقامون چایِ لب سوز میذارم الساعه خدمت میرسم 😍😍
[وااااای آدم چه کیفی میکنه توی این خانواده 😍😍]
قدر خانواده تون رو بدونید 🍃
بزرگ ترین نعمت دنیا رو دارید
#صبحتون_کناردلبری❣
@mamanogolpooneha☘
【• #حرفاے_درگوشے🗣 •】
مۍگفت :
اِلـٰہیعنۍدلبر
حالاهۍبگو الھۍ
دلبـــرم ...❤️:)
ببین چقدر عاشقانہست
وقتۍ ڪہمیگۍ لاإلهإلاالله ✨
یعنۍهیچدلبرۍجزخدایِمننیست..!!
اصلامگہمیشہ
ازاینعاشقانہترصداشبزنیم..؟ :)
@mamanogolpooneha☘
جلسات سرکار خانم #محمدی در مهرآباد جنوبی
#نظموهدف۱_جلسه۲_قسمت۱۲
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اینو برای خودتون عادت کنید، توی کیفتون همیشه یه خوراکی داشته باشید یه بچه ای می بینید یه چیزی بهش بدید.
در هر شرایطی از کوچترین فرصت خاطره سازی بکنید،نشاط داشته باشیم.
نشاط نداشتن یک عاملش گناه تو خونه ست▪️،
بی برنامگی هم يه عاملش هست🔲
برنامه نداشته باشی همینطوری میچرخی دور خودت تا شب بشه. مثل کلاف سردرگم. 〰
خانمی گفتن یه مدت یه کاری رو انجام میدم ولی خب باز دوباره ولش میکنم،نشاط ندارم و .... این همونه،انگیزتون رو تعریف بکنید،هدفتونو تعریف بکنید، سوف، سوف های شیطان (فردا، بعدا) رو جواب ندید،سوره های ناس و فلق رو بخونید،خودتون رو به قول امام صادق (علیه السلام ) در کاری که می بینید سخت هست بیندازید،وارد بشید✅.انقدر منتظر نباشید که یه فرصتی پیش بیاد اون کار رو انجام بدید،خودتون و تو اون کار وارد بکنید.
#یکربع از امروز اون کاری رو که نوشتید من نمیتونم انجام بدم رو براش یکربع وقت بذارید و گزارششو به ما بدین.🔖
سوال:همسرم روزهای تعطیل تا ساعت ۲ میخوابه، من باید پاشم نهار بپزم، نمیشه صبحانه بخوریم.
جواب:ساعت ۲ بلند شد با هم صبحانه بخورید.نیمرو، عدسی،املت.
صبحانه و نهار رو یکی بکنید ولی سریع برای عصرانه یه چیزی داشته باشید،چون بعدش سریع گرسنه شون میشه.
موقع صبحونه از همسرتون میپرسی الان صبحانه رو خوردیم نهار چی بذارم؟میگه الان که سیریم.خب میدونم الان سیری،نهار چی درست کنم؟
شما پیش دستی کن برنامه با نشاط داشته باش.
ماهی یکبار هم سعی صبحانه رو کنار تخت ببرید،کنار تشک ببرید. کنار همسرتون بشینید بخورید.چه اشکالی داره؟
غافلگیر میشه.
نگو بد عادت میشه. بگو براش خاطره میشه.🌸🍃🌸😊
هفته بعد ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بيدارش کن🕑 بگو صبحانه آماده است. چند ماه زحمت بکشی براش خاطره خوبی باشه نه لجبازی و غر زدن، 🎀کم کم میبینی قبل اذان ظهر صبحانه خوردید نماز اول وقت هم جماعت خواندید دوتایی✨😊✨
فقط مداومت میخواد و خوش اخلاقی.
خانم ها کارهایی رو دوست دارند انجام بدن که زود بازده باشه ولی عزیزم باید تحمل کنی تا نتیجه بگیری. باید همیشه حی باشی و تعادل داشته باشی.
@jalasaaat
#نظم_وهدف
@mamanogolpooneha☘
[• #خانواده_درمانے💚 •]
.
.
اصول مدیریت خانه و خانواده⇩
٤ اصل تقسیم کار:
از جمله فوائد تقسیم کار :😉👇
1-ایجاد حس مسئولیت بین افراد{🤨}
2-افرد خانه، خود را در
اداره منزل سهیم میدانند{😌}
3-ضایعات مالے و زمانے
کاهش مےیابد{🤑⏰}
4-محیط خانه با نشاط
و شاداب خواهد شد{🤪}
5-عبادت بزرگے است{😇}
{ #بروکارکنمگوچیستکار🔨 }
.
@mamanogolpooneha☘
بلیطِ برگشت نداریم.mp3
6.51M
#فایل_صوتي_عاشقانه
✔️بـاور کـن!
سوتِ پایان رو که بزنن؛
دیگه هیچ فرصتی برای جبران باقی نمی مونه!
💢تا دیر نشده،
خودتو برای این لحظه باشکوه آماده کن.
این سفر، بلیط برگشت نداره ها👇
#استاد_شجاعی
@mamanogolpooneha☘