#هم_اکنون
#پخش_زنده
💠 هم اکنون مراسم قرائت دعای #توسل در شبستان کربلای مسجد مقدس جمکران در حال برگزاری است
🌐 لینک پخش زنده (با ترافیک رایگان)
http://B2n.ir/q11494
📺 پخش زنده از شبکه قرآن و معارف سیما
#جمکران
#انتظار
#امام_زمان
کانال و صفحه رسمی مسجد مقدس جمکران👇
🆔 @jamkaran_ir
سایت رسمی مسجد مقدس جمکران 👇
🌐 www.jamkaran.ir
هدایت شده از معروفانه
❌خبرگزاری فارس پویش ممانعت از حضور #محسن_تنابنده در تلویزیون را کلید زد..
✖️لطفا یه یا علی بگید همه شرکت کنید🙏 دمتون گرم،اگر اینم مثل رشیدپور تارومار بشه،برخی سلبریتی ها حساب کار دستشون میاد،حتما حتما حتما شرکت کنید تنبلی نکنید.
#نشر_حداکثری 👇👇👇
https://www.farsnews.ir/my/c/222062
هدایت شده از جَزیرِھِ_مَجنون
@Pelak_Channelانقطاعی.mp3
زمان:
حجم:
1.47M
آتش انقدر سنگین میشه که ..!
هدایت شده از به خط یک رآوی 🇵🇸
خدایا میشه برا ماهم بی سیم قطع بشه..؟
#گرایشات
#ناشناس
سلام عليكم
میخواستم ازتون بپرسم
بلامانع که نوشتید، یعنی مشکلی نداره اگر گاهی از کانالتون کپی کنیم؟
________
علیکم السلام
کلا اشکال نداره، هرچی هر چقدر بردارید حلالتون .
فقط لطفاً در جهت خوبی ها باشه که اون دنیا دست ما و شمارو یه چیزی بگیره ان شاء الله.
اگه ایرادی هم بود، بهم گوشزد بفرمایید #همگی، ممنون میشم.
به خط یک رآوی 🇵🇸
دارم لابه لای کارا و تنبلی ها، یه کتاب می خونم
اسمش، «تنها گریه کن» هست!
به خط یک رآوی 🇵🇸
اسمش، «تنها گریه کن» هست!
روایت زندگی اشرف و سادات منتظری
مادر شهید محمد معماریان
وقتی ورق میزنم کتاب رو..
و وارد خونه ی حیات دارشون میشم، رد میشم از بین اون همه بسته های جهادی و
میبینم اون همه همسایه که امدن پای کارو میشنوم صدای سلام و صلواتا یی که میفرستن سر سفره خرد کردن قندا و
میبینم دستای پینه بسته از اماده کردن مربا و ترشی ها رو،
یه تنه پایگاه راه انداختن سادات رو که می بینم اونم تو خونه ی خودش وقتی که چنتا بچه ی قد و نیم قد داره و....
و می خونم حکایت هزار و یک کار شدِ و نشده ی سخت و آسون رو ..
به خط یک رآوی 🇵🇸
وقتی ورق میزنم کتاب رو.. و وارد خونه ی حیات دارشون میشم، رد میشم از بین اون همه بسته های جهادی و میب
تو ذهنم این جمله نقش میزنه که ..
بیراه نیست اگه بگیم، قبل از اینکه یه بچه ای شهید بشه، یه مادر شهید باید داشته باشه!
یه مادری که روح شهادت طلبی داره، حیات مجاهدانه داره..
یه مادری که خودش میره پایگاه بسیج و شناسنامه پسر سیزده سالشو میزاره جلوی مسول میگه که چرا ردش کردید، ثبت نامش کنید ..
و مسول رو راضی میکنه تا اسم محمدش رو بنویسِ!
و وقت بیرون امدن به اون مسول میگه که:
به خط یک رآوی 🇵🇸
تو ذهنم این جمله نقش میزنه که .. بیراه نیست اگه بگیم، قبل از اینکه یه بچه ای شهید بشه، یه مادر شهید
اگه یه کلاغ سیاهم تو آسمون پر بزنه...
📚تنها گریه کن
«روایت زندگی اشرف و سادات منتظری
مادر شهید محمد معماریان»
#در_لابه_لایِ_اوراق