ازلیلیبهمجنون
اما میخوای بدونی چی به سر اون خونه و اهالیش اومد ؟ بگم برات؟ طاقت شنیدنشو داری ؟ در زدن درِ خونه
میدونی جالب ترش کجاست ؟
اینکه وقتی یک فردی بر اثر همچین مصیبتی از هوش میره باید یه واکنشی از خودش حین بهوش اومدن نشون بده
مثلا باید دست به پهلو بگیره . . .
یا عزای محسن از دست دادشو .
اما. . .
میدونید وقتی خانومِ خونه بهوش میاد چیکار میکنه ؟
دنبال آقای خونه اش میگرده
اخه دردت به جونم
با این پهلوی شکسته چطوری ناله نکردی زهرا ؟
وقتی به زهرا میگن علیتو دست بسته بردن
زهرا سراسیمه میشه . . .
چادرشو سرش میکنه و با همون پهلوی شکسته راه میره تا خودشو به علی برسونه . . .
لنگ لنگان با وجود خونریزی هر طور شده خودشو به آقای خونه میرسونه
میخوای بگم چرا لنگ میزنه ؟ ِ
چرا خونریری داره ؟
بگممم؟!
بزار نگم که مادر شش ماهه فرزند از دست داده . . .
بزار نگم که این بدن جای سالم توش نمونده . . . 💔
بگذریم
وقتی خانوم خونه رسید دید بند غلاف شمشیر به گردن علی(ع) انداختند این حرومیا دارن مرد خدا رو تو همون وضع طرف مسجد می برن.
چیکار کرد خانوم ؟
دامن علی(ع) را گرفت.
نگهش داشت با همون ته مونده زور ِ توی بازوش . . .صورت سرخ سرخ
فرمود: نمی گذارم علی(ع) را با این حال به مسجد ببرید.
یک وقت عمر لعنت الله علیه دید زهرا(س) دامن علی (ع) را گرفته، رو
کرد به قنفذ، غلامش و صدا زد: قنفذ! زهرا را بزن!
زهرا رو زدن . . . زهرا یک نفر نبود
علی هم همزمان افتاد
زهرا نفس علی بود 🖤
پشت بند علی . . .
حسن حسین زینب 💔
امام صادق (ع) می فرمایند: ( سبب وفات مادر ما زهرا (س) ته غلاف شمشیر قنفذ بود. )
ازلیلیبهمجنون
میدونی جالب ترش کجاست ؟ اینکه وقتی یک فردی بر اثر همچین مصیبتی از هوش میره باید یه واکنشی از خودش ح
نمیخوام زیاد اذیتت کنما . . .
ولی همه جا نوشته شده :
عمر لعنت الله علیه در را یک جوری فشار داد که استخوانهای پهلوی بی بی شکست. لااله الاالله.
یک جا نوشته شده علی ِ فاطمه شکسته بند بیاره براش . . .
یا نه طبیب بیاد بالا سر خانومِ خونه .
آی بمیرم خانوم جان .
همه فکر میکردن تنها درد ِ خانوم از دست دادن شیش ماهشه 💔
مخصوصا علی . . .
خانوم خیلی مراقب غیرت آقا بود که به جوش نیوفته . . .
وصیت بی بی،قربون تو خانم برم چه قدر مراقب علی هستی،تا زنده بودی رو از علی می گرفتی،
خدا به سر هیچ مردی نیاره،بره،خونه زنش رو بگیره ازش،نمی دونی این با دل علی چه کرده،تا زنده بود مراقب بود،غیرت علی به جوش نیاد،
وقتی هم از دنیا رفت امشب گفت منو از زیر پیروهن غسل بده علی،نمی خوام پیروهنم و در بیاری از تنم،خودش می دونه چه بلایی سر این بدن آوردند،می دونه این بدن سینه اش مجروحه،بگم یا داد می زنی،می دونه اگه علی نگاه کنه،جای میخه درو ببینه، میمیره،وای ... مراعات علی رو کرد، علی داره از زیر پیروهن غسل می ده،اما یه جایی دیگه نتونست خودشو نگه داره 🖤
ازلیلیبهمجنون
نمیخوام زیاد اذیتت کنما . . . ولی همه جا نوشته شده : عمر لعنت الله علیه در را یک جوری فشار داد که ا
خانوم ِ خونه چراغ خونه بود
گفتم برات؟
هر وقت میرفت بیرون و امیرالمومنین خونه بود
منتظر میموند نورِ خونه طلوع کنه 💔✋🏻
اخه فاطمه وجودش نور بود...
خونه رو نورانی میکرد
فاطمه که رفت
نور هم از این خانه رفت 🙂💔
ازلیلیبهمجنون
خانوم ِ خونه چراغ خونه بود گفتم برات؟ هر وقت میرفت بیرون و امیرالمومنین خونه بود منتظر میموند نور
زهرا نگاهی به علی انداخت و فرمود:
|نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء|
فدایت شوم..
جانم سپر جان توست علی..:)))
ازلیلیبهمجنون
زهرا نگاهی به علی انداخت و فرمود: |نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء| فدایت شوم.. جانم سپر جان توست علی..:)))
و در اخر جان هم داد
عاشقه دیگه
میشه فدایی .
اهل ِ روضه گوش بده
اون حروم لقمه ها اصلا به خانوم ِ خونه کار نداشتند
هدف علی بود
ولی نتونستند چرا؟!
چون علی یه مدافع داره که اسمش زهراست . . .
چون علی یه سپاه تک نفره داره که اسمش زهراست
زهرایی که
جان فدا کرد در ره حب ِ علی ... 🖤
4_5794425672789134909.mp3
11.25M
روضه ی فاطمیه 🖤
[-بمیرم که زانو بغل میکنی...(: ]
🎙:سید مهدی حسینی
ازلیلیبهمجنون
روضه ی فاطمیه 🖤 [-بمیرم که زانو بغل میکنی...(: ] 🎙:سید مهدی حسینی
شده خونه بی تو شبیه ِ جهنم
شب و روز ِ حیدر شده غرقِ ماتم 💔!
ازلیلیبهمجنون
_
روضه رو اینطوری تمومش کنیم :
-یَا فَاطِمَةُ کَلِّمِینِی!
فَأَنَا ابْنُ عَمِّکَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ
قَالَ فَفَتَحَتْ عَیْنَیْهَا فِی وَجْهِهِ وَ
نَظَرَتْ إِلَیْهِ وَ بَکَتْ وَ بَکَی ...
+ای فاطمه، با من سخن بگو!💔
من پسر عموی تو علیبنابیطالب هستم.
منم علی :))))
فاطمه چشمان خود را به روی او باز کرد،
آنگاه آن بانو گریست و علی(ع) هم گریان شد...
- بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۷۸ 🖤
ازلیلیبهمجنون
السَّلامُ عَلَىٰ مَوْلانا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ🖤🌿
#زیارت_امام_علی(ع)
[در روز یکشنبه]
+السَّلَامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ، وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ، الْمُضِيئَةِ الْمُثْمِرَةِ بِالنُّبُوَّةِ، الْمُونِعَةِ بِالْإِمَامَةِ. السَّلَامُ عَلَيْكَ، وَ عَلَى ضَجِيعَيْكَ آدَمَ وَ نُوحٍ، السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الْمُحْدِقِينَ بِكَ وَ الْحَافِّينَ بِقَبْرِكَ.
يَا مَوْلَايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، هَذَا يَوْمُ الْأَحَدِ، وَ هُوَ يَوْمُكَ وَ بِاسْمِكَ، وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ جَارُكَ، فَأَضِفْنِي يَا مَوْلَايَ وَ أَجِرْنِي، فَإِنَّكَ كَرِيمٌ تُحِبُّ الضِّيَافَةَ، وَ مَأْمُورٌ بِالْإِجَارَةِ، فَافْعَلْ مَا رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِيهِ وَ رَجَوْتُهُ مِنْكَ، بِمَنْزِلَتِكَ وَ آلِ بَيْتِكَ عِنْدَ اللَّهِ، وَ بِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكُمْ، وَ بِحَقِّ ابْنِ عَمِّكَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ.
-سلام بر شجره نبوّت، و درخت تنومند هاشمی، درخت تابان و بارور به برکت نبوّت، و خرّم و سرسبز به حرمت امامت، و بر دو آرمیده در کنارت آدم و نوح (درود بر آنها باد) ، سلام بر تو و بر اهل بیت پاک و پاکیزهات، سلام بر تو و بر فرشتگان حلقه زننده بر دورت و گرد آمده بر قبرت، ای مولای من ای امیر مؤمنان، امروز روز یکشنبه و روز تو و به نام توست، و من در این روز میهمان و پناهنده به توأم، ای مولای من از من پذیرایی کن و مرا پناه ده، چه همانا تو کریمی و مهمان نوازی را دوست میداری، و از سوی خدا مأمور به پناه دادنی، پس برآور خواهشی را که برای آن در این روز بسوی تو میل نمودم و آن را از تو امید دارم، به حق مقام والای خود و جایگاه بلند اهل بیتت نزد خدا، و مقام خدا نزد شما، و بحق پسر عمویت رسول خدا که خدا بر او و خاندانش همه و همه درود و سلام فرستد.
#یکشنبه_های_علوی 🖤🌿
-از خاطره چادرے شدنش
تعریف میڪرد
مےگفت :)
فاطمیہ نزدیڪ بود 🥀'
خواستم براے روضه مادر
بهترين لباس را بپوشم
وابستہ شدم(:
[#فاطمیہ🖤]