eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
575 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
450 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت حجة عجل‌الله تعالی فرجه الشریف در پاسخ به نگرانی میرزای نائینی فرمودند: اینجا شیعه خانه‌ی ماست؛ می‌شکند، خم می‌شود، خطر هست ولی ما نمی‌گذاریم سقوط کند. ما نگهش می‌داریم.
- ولی‌حقیقتا‌دلمون‌اونجایی‌ غنج‌رفت‌که‌حضرت‌آقا‌فرمودند : جوان‌های‌انقلابی‌امروز‌از‌جوان‌ ها‌ی‌انقلابی‌دیروز‌بهترند :))) ــ حضرت‌آقا ! 💙 ــ
فتنه‌هایی مثل فتنه‌ی سال [ ۸۸ ] که در کشورمان اتفاق می‌افتاد؛ در سال [ ۱۴۰۱ ] تبدیل به اغتشاش شد . . . یعنی دیگر امکانِ فتنه‌سازی ، توسط غرب برای ملت ایران وجود ندارد . دیگر نمی‌توانند [ حق و باطل ] را در هم آمیزند . این دستاورد نیست ؟!
سیدِ عزیزِ من پدرِ مهربانِ وطن . . . ! دوست داشتنِ شما ، رسالتی‌ عظیم است برای قلبِ کوچکِ من - پیرو راهِ شما بودن ، جهادِ اکبر است در هر قنوتِ نماز ، از تهِ قلبِ رنجورِ مملو از آمالم،برای‌شما دعا می‌خوانم و می‌گویم : اللهم احفظ قائدنا الامام‌الخامنه‌ای آقایِ من ما . . . ‌همه میثم تمار های انقلابیم جانمان را فدایِ وجود مبارکتان میکنیم :)! |
کلاسِ اول دبیرستان بودم ، خواب و خوراکی برایم نمانده بود . . . با فکر به حوزه‌ی علمیه می‌خوابیدم و با شوقِ آینده بیدار می‌شدم ! کتاب هایم را می‌خواندم که زودتر بزرگ شوم تا بتوانم درس طلبگی بخوانم .. اصلا زندگی برایم معنایی نداشت . یادم هست حوالی سیزده - چهارده سالگی بود که دو تا از کتاب های درسی حوزه را خوانده بودم ! رنگ و بوی زندگی ام ، خلاصه اش میشد عشق به حوزه‌ی علمیه ... در کوچه ها و خیابان ها و بازارها و مساجد ، به دنبال ردی از طلبه ها می‌گشتم .دوست داشتم فقط نگاهشان کنم ! حالا چند سالی‌ می‌شود که از آن روزهای انتظار ، فاصله گرفته ام . حالا دیگر به آن معشوقِ دوران کودکی و نوجوانی ام ، دست یافته ام . دیگر آن طلبه های جوانِ توی شهر را به چشم دست نیافتی ها نمی‌نگرم ! ... رویای شب هایم شد یک آمالِ به دستِ آمده . من امروز به قدرِ هزاران سال خوشحالم .. خوشحالم از اینکه توانستم هرآنچه در ذهنم بود را به دست آورم !
داشتم کتاب میخوندم رسیدم به این جملات: مگر می‌شود کسی را که هنوز مَن دارد تایید کرد ؟ لذا بر خلاف میل باطنی‌ام تو را شکستم ...! :)
یکی از اساتید با انگشت اشاره کتاب ناقوس ها به صدا در می‌آیند را نشانم داد و گفت : حتما این را بخوان، مطالعه اش برای پروژه ای که کار می کنیم ضرر ندارد، من هم با کنجکاوی صفحاتش را ورق زدم و کتاب را خریدم و خواندم ... و الحمدالله که خریدم ☁️💜 - این کتاب در واقع رمانی ست درباره امام علی علیه السلام .داستان از کلیسایی آغاز می شود که مردی تاجیک برای فروش کتابی که پیدا کرده به نزد کشیش کلیسا می رود. کتابی با قدمت ۱۴۰۰ سال و دست نوشته هایی از عمروعاص و برخی از یاران و مخالفان امام علی( ع) و جنگهایی که ناخواسته درگیر آنها شد...  .کشیش که علاقمند به کتاب های خطی و قدیمی است،با دیدن این کتاب به ارزش تاریخی آن پی می برد اما پس از خواندن آن وبا توجه به مطالبی که قبلا درباره حضرت شنیده است کنجکاو میشود تا بیشتر با شخصیت امام علی علیه السلام اشنا شود و پی به عظمت ایشان ببرد .اما از سوی دیگر کشیش با بدست اوردن این کتاب درگیر جریاناتی میشود .کتاب در دو بعد تاریخی ورمان پیش میرود وضمن مطرح کردن بخشهایی از سخنان حضرت مروری بر وقایع تاریخی وجنگهای مهم ان زمان دارد.اما از نکات خوب کتاب ومتن ساده و دلنشین آن، این بود که خواننده را به مطالعه بیشتر درباره ی حضرت و خواندن نهج البلاغه ترغیب میکند...
به قول مامانم یه زنِ فعالِ نه شرقی ، نه غربی باش ! غربی ها پذیرشی نسبت به جنسیت لطیف زنانشون نداشتن و میخواستن شبیه مردها باشن . شرقی ها هم پستو نشین بودن و سال‌های زندگیشون در مطبخ خونه سپری میشد ... پ.ن : حالا شما خودت فکر ‌کن ببین زنِ نه شرقی نه غربی چجور زنیه ؟ 🤭
‌ من همیشه تصور کرده‌ام که بهشت، یک جور کتابخانه است📚🌸🥰 نمی دونم چی شد و پیشِ خودش چی فکر کرد که مدیر گفت: ما هم دفتر پرورشی داریم تو مدرسه هم یه کتابخانه بزرگ و مجهز، شما هر جا دوست داری مستقر شو! ولی با توجه به روحیاتی که ازتون سراغ دارم شاید کتابخونه براتون مناسب تر باشه! . نمی دونم از کجا فهمیده بود که من عاشق کتاب و کتاب‌خوانی و مطالعه ام! شاید چون همیشه تو تایم های بیکاری منو مشغول مطالعه دیده بود! یا شاید چون دیده بود تو گفت و گوها بچه ها رو سوق می دم سمت مطالعه و کتاب بهشون پیشنهاد می دم! از دست به قلم بودنمم خبر داشت! خلاصه زده بود به هدف 🥰 . گفتم: بله، درست فرمودید، از اونجایی که علاقه خاصی به کتاب و کتاب‌خوانی دارم، تایم های بیکاری هم مشغول مطالعه ام و می نویسم ترجیحم این هست کتابخونه مستقر بشم و بیشتر وقتم اونجا بگذره، ان شاء الله به مرور حضور دانش آموزان هم بیشتر می شه، من کلی براشون برنامه های جانبی در کتابخانه دارم و می تونیم گَعده های هم اندیشی و کرسی آزاد هم برگزار کنیم حتی سیر مطالعاتی و کلاس های نویسندگی! | آقا|: لازم است كه مردم را كتاب خوان بكنيم؛ اما از اين واجب‏تر، آن است كه استعداد نويسندگى را در بين مردم پيدا كنيم و توليد كتاب بكنيم. ‌آد‌م‌هایِ موفق کتاب‌خانه دارند بقیه آدم ها ...؛ تلویزیون های بزرگ :)🌱📚