﷽؛
#اینگونه_بود..
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله #بهجت قدسسره:👇
اصلاً در زندگی از کلمه «من» یا «تو» استفاده نمیکردند...
کلمۀ من را فقط دوبار از ایشان شنیدم، در دو موقعیت حساس که میخواستند تعهدی را برای دو نفر قبول کنند.
یک بار وقتی بود که آیتالله خامنهای مدّظلّهالعالی پس از تصدی مقام رهبری به دیدار پدرم آمدند و پرسیدند: «باید با این مسئولیت بزرگ چه کنم؟» پدرم چند دقیقه سر به زیر انداختند؛ سپس سرشان را بلند کردند و فرمودند: «الحمدللّه شما که به مبانی مستحضرید. اگر به آنچه طبق موازین به آن میرسید، عمل کنید، «من» ملتزمم که شما را تنها نمیگذارند.»
📚 صحبت سالها، ص١۶٧
مجموعه خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی بهجت
🔻مناسبتها:
🔹 #دحوالأرض
🔹 هجرت حضرت #امام_رضا علیهالسلام از مدینه به خراسان؛ ٢٠٠ق.
🔹 رحلت حضرت #امام_خمینی قدسسره، رهبر كبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران؛ ١٣۶٨ش؛ انتخاب حضرت آیتالله خامنهای به رهبری؛ ١٣۶٨ش. (تعطیل)
✍⏳https://eitaa.com/joinchat/2350055449C31cc38b331
﷽؛
#اینگونه_بود..
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله #بهجت قدسسره:👇
▫️سوز سرما، دانههای ریز برف را با خودش اینطرف و آنطرف میبرد.
▫️روی سنگفرشهای صحن، لایۀ نازک یخ نشسته بود.
▫️خواستیم برویم حرم.
▫️گفتند: «حرم را بستهاند و فقط صحن باز است.»
▫️آقا که شنید، گفت: «حرم را بستهاند؛ درِ #عبادت را که نبستهاند!»
▫️همانجا در ایوان صحن، توی سرما نشست.
▫️#دعا و نمازش در حرم دو ساعت طول میکشید.
▫️همان دو ساعت را توی سرما نشست.
📚 به شیوه باران، ص ٣٨ (جلد سوم از مجموعه ۵ جلدی داستانهایی کوتاه از سیره و زندگانی حضرت آیتاللّٰه بهجت قدس سره)
✍⏳https://eitaa.com/joinchat/2350055449C31cc38b331