eitaa logo
نسل زد(:
1.2هزار دنبال‌کننده
522 عکس
174 ویدیو
1 فایل
نسل زد - جوانان امروز، آینده فردا! معلّق بین ِ هر آن‌چه که باید و نباید. ارتباط @begat2000 https://daigo.ir/secret/7217027737 ناشناس جواب ناشناس https://eitaa.com/begat0099 وهرآنچه‌دراینجا‌می‌بینیدازدِل‌است❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
حواست ب کسی یا چیزی ک دوست داری باشه و ازش محافظت کنی البته هرچیزی اعتدالش خوبه
اینکه میگی هیچی ینی قبول نداری؟ نه قبول دارم
تنها کلمه ای که میتونه غیرت رو تعریف کنه ابوالفضله نام فرمانده ی کل شهدا عباس است...
حساسیت زیاد داشتن نسبت به یه چیزی یا کسی که باعث میشه وقتی بهش بی‌ادبی میشه واکنش نشون داد
غیرت تو ذهن من اینجوری جا گرفته...یعنی وجود یه مرد تو زندگیت ،،یکی ‌که مراقبت باشه،،هواتو داشته باشه،،نمیدونم شاید اشتباه باشه ولی من من اینجوری میدونمش!!
پوشش مناسب و سر و سنگین بودن و در کل شعور و انسانیت
آخرین باری که مردم رو از یکی ترسوندن شهید شد.
اسرائیل ما رو تهدید به حمله نظامی می‌کرد عین خیالمون نبود اما الان از ترس برگشت خواب از چشمشون گرفته شده
ازش پرسیده بودن چرا میخوای به پزشکیان رأی بدی مگه نمیدونی هیچ برنامه ای نداره و میتونه مملکت رو به مرز نابودی بکشونه؟! جواب داده بود: منم دقیقاً همینو میخوام میخوام که مملکت نابود بشه! + حقیقتاً میترسم از این آدمها!
حاج مهدی قشنگ گفت: مردم! یه جوری رای بدید که این سید عزیز که برای خدمت به مردم سوخت، خاکستر شد و هیچ چیز ازش باقی نموند، خونش هدر نشه.
هزار کشور هم بروی هزار خانه هم عوض کنی هزار آدم را هم ببوسی یکی ؛ فقط یکی‌ است که هم کشور ، هم خانه ، هم آدم توست
ننه‌م می‌گفت: مرد بی‌زن عینِ مرغ مهاجره جایی خونه‌ش نیست وِیلون می‌گرده تا آخرش گیر کنه یا به تور دل یا به طوق مرگ اما همین ننه‌م نذاشت باب دلم زن بگیرم همون موقع‌ها که عاشق دختر شعبون قصاب شدم تا فهمید کاسه‌ی کولی رو داد دست آب و گفت: دیگه چی؟ خوشم باشه... همینم مونده دختره اون مردک زمخت ناخن خشک رو بگیری... گفتم ننه پنشتا انگشت که شکل هم نیستن... دختر خوبیه... صنمی با آقاش نداره ولی مرغ ننه یه پا داشت و تهدیدم کرد به حروم کردن شیرش و عاق ابدی منم که از دارِ دنیا همین یه مادرو داشتم قید "عاطی" رو زدم گفتم یه مدت بگذره، ننه آروم شه دوباره می‌گم خاطر عاطی رو میخام آخه من چکار پدرش داشتم... من پاک‌باخته‌ی خود عاطی بودم که از برگ گل قشنگ‌تر بود و از خورشید مهربون‌تر ولی ننه فکر می‌کرد فقط ما اصیلیم و تخم و ترکه‌مون به آدم حسابیا میخوره... سر همینم یه روز جلوی عاطی رو گرفت و خط و نشون کشید که پاتو وردار از گلیم پسر من... ' چه آبروریزی شد بماند... سر سال هم نشده عاطی رو شوهر دادن به یه نظامی و از شهر رفت... ننه هم دید من پکرم رفت خواستگاری و منو زن که نه... شوهر داد... ' خیلی سال گذشته دخترم شده قد عاطی اون روزا اما نور به قبرت بباره ننه که من هنوزم مرغ مهاجرم منتظرم گیر کنم به طوق مرگ بیام اون دنیا ازت بپرسم: واقعاً اگه شیرتو حلالم نمی‌کردی... چی ‌می‌شد؟🌱🌱🌱 نسرین قنوایی