💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عباس__ع__زمینه
ساقی لشگر عباس میر آب آور عباس
ثانی حیدر عباس
می لرزه کربلا زیر قدمهات یا أخا
قربان قامتت امید تمام خیمه ها
عباس عباس پشت و پناه لشکرم 2
ای نخل امید و اعتبارم ای ماه منیر شام تارم
لب تشنه ی کام تو فرات است با بودن تو غمی ندارم
عباس عباس
غرق شور و آوایم بهر طفلان سقایم
منتقم بر زهرایم
فرقم چو حیدره از اثر ضرب عمود
دستم ز تن فتاد ذکر لبم فاطمه بود
آقا آقا نور دو چشمان ترم 2
پر شد علقمه ز بوی مادر لطفی بنما تو ای برادر
این جسم مرا مبر به خیمه شرمنده ام از لبان اصغر
ای وای ای وای
حضرت عباس (ع)
زمینه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عباس__ع__نوحه
ما غير ابالفضل علي يار نداريم
با هيچ کسي جز رخ او کار نداريم
ديوانه عشقيم و در اين مي کده عشق
جز حضرت عباس خريدار نداريم
ما ميکده جز وادي احساس نديدم
افسانه تر از عطر گل ياس نديدم
گشتيم در اين عالم و ديدم جهان را
جزاب تر از چهره عباس نديديم
چون وصف کمالات ابالفضل شنيديم
از هرچه و هرکس که جز او بود بريديم
چشمان ابلفضل چو کرديم نظاره
والله که جز حادسه عشق نديديم
حضرت عباس (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم
از من گرفته کربلا دار و ندارم
ماندم تک و تنها در این شهر مدینه
رفته ست دیگر دلخوشی از روزگارم
قلب زمین و آسمان ها تا قیامت
می سوزد از این گریه ی یعقوب وارم
خواب از دو چشم بی قرار من گرفته
نیزه نشینیِ همه ایل و تبارم
بزم شراب و خیزران، اشک سکینه
سی سال، از این غصّه ها شب زنده دارم
سی سال این پیراهن خونیِ بابا
برده تمام صبرِ قلبِ بی قرارم
سوغاتیِ ویرانه ی دلگیر شام ست
لرزیدن در لحظه های احتضارم
تنها به جرم گریه بر سالار زینب
روزی بدون سایبان گردد مزارم
شاعر: محمدحسین رحیمیان
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#عبدالله_ابن_الحسن__ع__شور
تک و شور
میروم بیقرار و بی پروا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
میروم که دلم شده دریا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
میروم عاقبت به خیر شوم
همدم قاسم و زهیر شوم
واپسین لحظه های عاشورا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
هر دلی در خروش میآید
غیرت من به جوش میآید
قد و بالام کوچک است اما
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
بعد عباس و قاسم و اکبر
آه دیگر پس از علی اصغر
بی فروغ است پیش من دنیا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
صبر کردن دگر حرام شده
آه حجّت به من تمام شده
بشنوید این صدای قلبم را
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
هر طرف تیر و نیزه و دشنه
همه لشکر به خون او تشنه
مانده تنها عموی من تنها
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
منم و بغض ناگزیری که
منم و لحظة خطیری که
چشم دارد به دست من بابا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
میدهم من تمام هستم را
سپرش میکنم دو دستم را
در رگم خون مادرم زهرا
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
بین طوفان نیزه و خنجر
میروم تا شوم چنان اکبر
ارباً اربا ، مقطع الأعضاء
میروم لا اُفارِقُ عَمِّی
شاعر:یوسف رحیمی
عبدالله ابن الحسن (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
راز من ولبهایِ تو معنا شدنی نیست
جز با نفسم، خون ِ تو احیا شدنی نیست
با ناز همینکه زلبت بوسه گرفتم
گفتم شبم انگار که فردا شدنی نیست
و اللهِ کسی که به لبت بی ادبی کرد
جز با نفس فاطمه رسوا شدنی نیست
گیرم که همه سُرمه و آئینه بیارند
این دخترک سوخته زیبا شدنی نیست
این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست
این پایِ ورم کرده دگر پا شدنی نیست
نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق
نه ،،این سرِ غارت شده بابا شدنی نیست
این گیسوی کوتاه دگر شانه ندارد
زحمت نکش عمه گره اش واشدنی نیست
آن شب جلویِ مادرِ تو بد کتکم زد
ورنه قدِ کوتاه چنین تا شدنی نیست
شد تیزی چکمه اثرش چون نوک مسمار
پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست
دختر که زمین خورد ز گیسو نکشیدش
بی ناز کشی هایِ پدر پا شدنی نیست
هرچیز که از خیمة ما رفت به غارت
غیراز سرِ بازار که پیدا شدنی نیست
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
آسمان را به خاک میآری
با همان جذبه های عرفانی
ولی از یاد می بری خود را
دم به دم در شکوه ربانی
با خودت یک سحر ببر ما را
تا تجلی روشن ذاتت
دلمان را تو آسمانی کن
با پر و بالی از مناجاتت
تربت کربلاست تسبیحت
همدم ندبه هات سجاده
بیقرار است گریه هایت را
که بیفتد به پات سجاده
غربتت را کسی نمی فهمد
چشم هایت چقدر پُر ابر است
آیه آیه صحیفه ات ماتم
جبرئیل نگاه تو صبر است
فراز دوم : صحیفه باران
تا ابد کوچه کوچهی یثرب
خاطرات تو را به دل دارد
و در آغوش بی پناهی ها
چشم های بقیع می بارد
شده این خاک گریه پوش آقا
مثل چشمت صحیفهی باران
صبح تا شب شکسته می گویی
السلام علیک یا عطشان
گریه در گریه ، گریه در گریه
گریه در گریه ، گریه در گریه
چشمه چشمه ، فرات خون چشمت
صبح و مغرب ، شب و سحر گریه
به تماشا نشسته چشمان ِ
آسمان، غربتِ سجودت را
بعد زینب کسی نمی فهمد
راز غمنالهی کبودت را
غم به قلبت دخیل می بندد
چشم های تو با خوشی قهر است
تشنگی بر لبان تو جاری
آب دیگر برای تو زهر است
در نگاهت هنوز شعله ور است
کربلا کربلا پریشانی
لحظه لحظه به هر مناسبتی
می نشینی و روضه میخوانی
فراز سوم: غروب زینب
کربلا در نگات جاری بود
روضه میخواند چشم تو سیسال
دل تو هروله کنان ، یک عمر
علقمه ، خیمه گاه ، تل ، گودال
بین امواج شعله ها در باد
گیسوی خیمه ها مشوش بود
با تب قلب پرپرت می سوخت
خیمه ای که اسیر آتش بود
پردهی خیمه ها که بالا رفت
کربلا در برابرت میسوخت
ناگهان روی نیزه ها دیدی
سر خورشید پرپرت میسوخت
دشت را در خباثت و پستی
عرصه گاه مسابقه کردند
آب که هیچ، روز عاشورا
از شرف هم مضایقه کردند
هر که از راه میرسید آن دم
بی محابا به فکر غارت بود
گوش با گوشواره رفت از دست
تازه این اول اسارت بود
یادگاری مادرت زهراست
کهنه پیراهنی که غارت شد
زینت شانهی پیمبر بود
آیه آیه تنی که غارت شد
در دل قتلگاه میدیدی
لحظه لحظه غروب زینب را
چه به روز دل تو آوردند؟
« وَ أنَا بْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً »
فراز چهارم: خورشید و بوریا
روز سوم حوالی گودال
باز خود را هلاک میکردی
داغ های تو تازه تر میشد
هر تنی را که خاک میکردی
روضه ها را دوباره میدیدی
یک به یک در مقابلت آقا
شمر را روی سینه حس کردی
حرمله بود قاتلت آقا
در کنار تن علی اکبر
تن تو باز ارباً اربا شد
آه در بین مدفنی کوچک
پیکر سرو علقمه جا شد
دل تو غرق درد و غم می شد
هر طرف که به جستجو می رفت
نیزه ها را که در میآوردی
نیزه ای در دلت فرو میرفت
دل تنگت جلو جلو میرفت
با سری که به عشق پیوسته
می نهادی گلوی پرپر را
به روی خاک قبر آهسته
هفت بند دلت به ناله نشست
در مصیبات نینوایی که ...
سر خورشید روی نی می سوخت
تن خورشید و بوریایی که ...
فراز پنجم: ناقه های بی محمل
جز تو و عمهی پریشانت
کوفه و شام را که میفهمد
طعنه های کبودِ سلسله و
سنگ و دشنام را که میفهد
دست بسته به سوی شهر بلا
خاندان رسول را بردند
به روی ناقه های بی محمل
دختران بتول را بردند
یادگار کبود سلسله ها
به روی مصحف تنت مانده
مرهمی از شرار خاکستر
به روی زخم گردنت مانده
سنگ های بدون پروایی
محو لب های پاک قاری بود
از لب آیه آیهی قرآن
روی نی خون تازه جاری بود
با شکوه نجیب قافله ات
کینه های بنی امیه چه کرد
در خرابه شکسته ای آخر
با دلت ماتم رقیه چه کرد
بی کسی های عمه ات زینب
غصه های رباب پیرت کرد
داغ ِ زخم زبان و هلهله ها
بزم شوم شراب پیرت کرد
خیزران بوسه بر لب قرآن
آه نیلوفری به جا مانده
هستیات در تنور غربت سوخت
از تو خاکستری به جا مانده
فراز ششم: سیل اشک
کربلا را به کوفه آوردی
با شکوه پیمبرانهی خود
لرزه انداختی به جان ستم
با بیانات حیدرانهی خود
چه حقیر است در برابر تو
قد علم کردن سیاهی ها
تو ولی از تبار خورشیدی
شام را در می آوری از پا
با دعاهای روشنت آخر
شهر پُر از کمیل خواهد شد
کاخ ظلمت به باد خواهد رفت
اشک های تو سیل خواهد شد
از همه سو برای خون خواهی
در خروشند باز بیرق ها
راوی زخم های پنهان ِ
دل مجروح تو فرزدق ها
شاعر:یوسف رحیمی
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیه__س__روضه
نکند باد بیاید، سَرِِ نِی خم بِشَود!
و از این باغچه، یک شاخه ی گل کم بشود!
نکند ابر بخواهد، همه ی بغضش را
در غزل خوانی یک گریه ی نم نم بشود
نکند… آه! پدر جان به خشونت امشب
سر زلف تو پریشان شده، در هم بشود!
کهکشان آمده پایینِ سَرِِ هفده نی
که شب گمشدگان، صبح دمادم بشود
باز کن لب، که روایت بکنم قرآن را
که دلیل تو برای همه، محکم بشود
تا تو بالای نِی ای، مرهم پایم زخم است
اگر این دشت سراسر، گل مریم بشود
چشم کوبیده به نی، هی، مِی شش سالهی تو
وای! اگر چهره ی خندان تو در هم بشود!
کوه اگر بود میافتاد ز پا، پس چه عجب
قامت دختر شش ساله اگر خم بشود!
مکّه تا کوفه، چهل سال بر این «مِی» رفته
که خروشان شده راوی محرّم بشود
شاعر : مهدی رحیمی
حضرت رقیه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__شور
دلم به شوق دلبر درياي پر خروشه
تو درياي وجودم عشق حسين مي جوشه
دارم آتيش ميگيرم ديگه از غصه سيرم
آقا ميشه يه روزي كربلاتو ببينم
ليلي من تو دلها يك گنبد طلا داره
قشنگ تر از بهشته و آقام يك كربلا داره
خدا مي دونه دلداري شبيه آسمون دارم
دلم خوشه تو حرم آقام يك آشيون دارم
باكي ندارم از آتيش اربابي مهربون دارم
سينه زن و غلامشم تا زنده ام تا جون دارم
يك تار موي يارم و به كل دنيا نمي دم
هر كي بياد ، تو سينه ام غير حسين جا نمي دم
***
امام حسین (ع)
شور
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_عباس__ع__روضه
تابید بر آب، ماهتابی
در آب، قدم زد، آفتابی
گفتند: گرفته آب در دست
راوی سخنی به جا نگفته ست
از ذهن بلند این علمدار
حتی نگذشت، فکر این کار
این دست در آب؟ نه! خیال است
نزدیک دهان؟ مگو، محال است
لب تشنه حسین و تر لبانش؟
حتی نگذشت از گمانش
هیهات! اگر عموی اصغر
حتی به خیال، لب کُند تر
حتی نگذشت از ضمیرش
سیراب ببیندش، امیرش
ای بیخبر از مرام عباس!
این ننگ کجا و نام عباس
کی بگذرد از خیال دریا
نوشیدن آب، قبل مولا؟
سقای حرم! دوباره برخیز
منگر تو به مشک پاره، برخیز
این مشک، عمود اگر گذارد
اندازهی اصغر آب دارد
برخاست عمو و مشک برداشت
افسوس! که آن عمود نگذاشت
ای بارگه ادب، اباالفضل!
ای ساقی تشنهلب، اباالفضل!
از چهره، بکش نقاب امشب
ماهی تو، بیا بتاب امشب
بنگر قمرا! که بیقراریم
داریم تو را و غم نداریم
ای کارگشای ارمنیها
سوگند دعای ارمنیها
حق است که دارد این همه مست
دستی که دل از حسین برده ست
زنجیر فراق، بسته ما را
بی دست، بگیر دست ما را
حیدر نسبی، علی تباری
تو وارث برق ذوالفقاری
سقا و برادر حسینی
دلداده و دلبر حسینی
احوال زمانه بس عجیب است
ای میر حرم! حرم غریب است
ماییم و غم و دعای عهدی
ای ماه عمو! بگو به مهدی:
عالم، همه بیقرار اویند
عمری ست در انتظار اویند
او که حسنی است در کرامت
تکرار حسین، در شجاعت
مانند علی است، هیبت او
مثل قمر است، غیرت او
ای دست گره گشا، اباالفضل!
یا عشق! دخیل یا اباالفضل!
قاسم صرافان
حضرت عباس (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#طفلان_حضرت_زینب__س__روضه
يك نظربرخواهرخود از وفا كن ياحسين
التفاتی برمن غم مبتلا كن ياحسين
تكيه برنيزه زدی كشتی مراباغُربتت
كمتراصحاب شهيدت را صدا كن ياحسين
دوبلاگردان حضورحضرتت آورده ام
اين دوگُل را راهی دشت بلاكن ياحسين
ديشب ازدرگاه حق فيض شهادت خواستند
بهرخواهر زاده گان خود دعا كن ياحسين
كودك ششماهه ی خود را مبرسوی منا
اين دواسماعيل را اوّل فدا كن ياحسين
تا كه عطرآگين شودگلزارسبز زينبت
اين دوگل رادر منای خود رها كن ياحسين
جان زهرادست رد برخواهرت زينب مزن
بانگاهی حاجتم راخود روا كن ياحسين
با قبول هديه های بوستان خواهرت
حق مادر بودن من را ادا كن ياحسين
قافله سالارزينب،اين دوپرچمدار را
همسفرباخود به روي نيزه ها كن ياحسين
تا«وفایی»كسب فيض ازمكتب ايمان كند
باچنين مكتب تواو را آشنا كن يا حسين
سید هاشم وفایی
طفلان حضرت زینب (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_علی_اصغر__ع__نوحه
کبوتر قشنگم خونين شدي و پرپر
ز روي دست بابا تا آسمان زدي پر
اي شاهپرک ز کينه بال و پرت شکسته
حلقوم چون گل تو آخر به خون نشسته
لبهاي خشک و نازت برهم خورد چو ماهي
از داغ تو پدر را در دل نمانده آهي
چو ن حرمله بديده سپيديه گلويت
از تير کينه او با خون دهد وضويت
از خون حنجر تو آتش گرفته جانها
هديه نموده آن را بابا به آسمانها
بر ماه روي بابا گشتي چو يک ستاره
حلقوم نازک تو گرديده پاره پاره
****
حضرت علی اصغر (ع)
نوحه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_سجاد__ع__روضه
مهر تو تعبیر عطرآگینی از باران شده
عشق بعد از نام تو در روضه ها گریان شده
تو علی هستی که اعمالت همان میزان شده
بغض تو معنای کفر و عشق تو ایمان شده
جام من خالی شده از عشق محتاج توام
بانگ رسوایی زدم در عشق حلاج توام
با دعایت یک قلم بر جرم این هستی بکش
پرده ای از مهربانی روی هر پستی بکش
غافلان را با نگاهی سوی این مستی بکش
بر سرم چون دانه ی تسبیح خود دستی بکش
در قنوت سبز دستانت مرا هم یاد کن
کلبه ی ویرانه ی دل را شبی آباد کن
گریه کردی سالها با قصه ی شام بلا
با غم پیراهن غارت شده در نینوا
با خرابه ، با اسارت ، با شب ویرانه ها
با لب عطشان و بزم مستی و تشت طلا
خواب در چشمان دریایی تو هر شب شکست
ذکر شیرین حسین مشق شب و روز تو است
شعله بر جانم بزن پروانگی یادم بده
مثل میثم کن مرا دیوانگی یادم بده
سر خوش از عشقم کن و مستانگی یادم بده
با همه غیر از خودت بیگانگی یادم بده
هر نفس در سینه که دارم بدهکار توام
سر به زیرم ، ادعا دارم خریدار توام
سجاد احمدیان
امام سجاد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar