eitaa logo
دبستان بهشت آیین بیشه سر -پسران
15 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
526 ویدیو
11 فایل
این کانال برای اطلاع رسانی وارائه فعالیت های دبستان بهشت آیین بیشه سر پسران می باشد. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @behesht011 ارتباط با مدیرمدرسه @Mohebozahraa 👈👈👈 ارتباط با معاون مدرسه @Mohsen9620 👈👈👈
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🔸 یک روز مردی از بازار عبور می‌کرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد. از بخاری که از سر دیگ بلند می‌شد خوشش آمد. تکه نانی که داشت بر سر آن می‌گرفت و می‌خورد. هنگام رفتن، صاحب دکان گفت: «تو از بخار دیگ من استفاده کردی و باید پولش را بدهی!» مردم جمع شده بودند. مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا می‌گذشت. از بهلول تقاضای قضاوت کرد. بهلول به آشپز گفت: «آیا این مرد از غذای تو خورده است؟» آشپز گفت: «نه، ولی از بوی آن استفاده کرده است.» 🔸 بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد و به زمین ریخت و گفت: «ای آشپز، صدای پول را تحویل بگیر.» آشپز با کمال تحیر گفت: «این چه قسم پول دادن است؟» بهلول گفت: «مطابق عدالت است؛ کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند.» @behesht011
بسم الله الرحمن الرحیم یا رب العالمین امروز شنبه 12 بهمن ۱۳۹۸ شمسی 6 جمادی الثانی ۱۴۴۱هجری قمری یکم فوریه ۲۰۲۰ میلادی @behesht011
درست کردن و رنگ امیزی پرچم... کتاب(ایران و آب) پیش دبستانی🌺 مربی خانم نصیری😊 98/11/12
جشن دهه مبارک فجر دردبستان بهشت آئین پسران بیشه سر @behesht011
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» ( برگرفته از امثال و حکم ) 🌸🌸🌸🌸 @behesht011
🍀 بهترین جواب بدگویی:سکوت بهترین جواب خشم :صبر بهترین جواب درد:تحمل بهترین جواب تنهایی:تلاش بهترین جواب سختی:توکل بهترین جواب خوبی:تشکر بهترین جواب زندگی:قناعت بهترین جواب شکست:امیدواری یادمان باشد. با شکستن پای دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت. یادمان باشد. با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم. کاش بدانیم. اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم باخدای او طرفیم ای کاش... انسانها ... انسان بمانند.... ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @behesht011