🌸حدیث منتخب🌸
🌹امیرالمومنین امام علی علیه السلام :
☘مومن، آینه مومن است؛ زیرا به فکر اوست و نیازش را برطرف می سازد و حالش را نکو می گرداند.
📚تحف العقول ص173
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتماببینید👆👆
👈از مرگ نترسید
از این بترسید که
وقتے زنده اید
چیزی در درون شما بمیرد
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
[ کانال بهشت و جهنم ]
⚫️بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 4) 🔥عبیدالله ابن زیاد سرهای مقدس را به سمت شام و برای یزید فرستاد،ی
⚫️ بعد از کربلا چه گذشت...(قسمت 5)
✳️چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند،
ام کلثوم علیها السلام به شمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟
🔘 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم!
🔥شمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند...
✳️ سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد .
❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم ایا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟!
💠 ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟
🔰گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم.
🔅گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان خون نمیبارد و زمین اهلش را فرو نمیبرد؟
گفتم: مگر چه شده؟ گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یزید هدیه آورده اند!
❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!!
🔴 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است.
🍃نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: ایا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟
🌷حضرت سکینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند..
🍀جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد.
🌺 از علی ابن الحسین روایت شده:
هنگامیکه مارا بر یزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم:
🔥 یزید تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟
♨️یزید دستور داد بند از ما برداشتند.
🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله فرمود: ای یزید! دختران رسول خدا و اسیری..؟
💥ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا..
⚡️ ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید.
♨️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد.
🌸زینب دختر علی علیه السلام غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از انی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست!
🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم!
⭐️زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی!
🌑مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش.
🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد...
✍ادامه دارد...
📔بحار ج 45،ص129.
📗حیات الحسین ج 3/ص371
📕 نفس المهموم ص 433
📚 طبری ج 7 ص381.
📘ارشاد ص246.
📙کامل ج4 ص86
📓روضه الواعظین ص 164
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸یک حدیث یک درس🌸
🌹امیر المومنین امام علی (علیه السلام) :
🌱 صبر،کلید رسیدن است و کامیابی
سر انجام کسی است که شکیبایی
می ورزد.
📕 بحار الانوار،ج ۷۵،ص۴۵
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥تلنگر💥
❣خداوند به حضرت شعیب (علیه السلام) وحی کرد که صد هزار نفر از پیروانت را مجازات خواهم کرد.چهل هزار نفر از آنان بدکار و بقیه خوب هستند.
🌹حضرت شعیب (علیه السلام) پرسید خدایا، بدکاران باید کیفر ببینند، اما خوبان چرا؟
❣خداوند فرمود برای اینکه خوبان با گناهکاران سازش کردند و از خشم و غضب من نسبت به گناهکاران، خشمگین نگشتند.
📚 بحارالانوار
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️☝️☝️☝️☝️
💥رازی که باعث سعادت و نجات حضرت یوسف شد.
🌱رمز عدد پنج وچهارده🌱
🌹السلام علیک یا اهل بیت النبوه🌹
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
[ کانال بهشت و جهنم ]
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🗒 #قـسمت دوم چند روز بعد، با دوستانِ مسجدی پيگيری كرديم تا يک كاروانِ مشهد
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🗒 #قـسمت سوم
روز بعد از صبح دنبالِ كارِ سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند كه متوجه شدم رفقای من، حكم سفر را از سپاهِ شهرستان نگرفته اند. سريع موتورِ پايگاه را روشن كردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسيرِ برگشت، سرِ يک چهار راه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روی كاپوت و سقف ماشين و پشتِ پيكان روی زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام. يک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچی روی دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً ۱۲ ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلی درد ميكرد! يكباره يادِ خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم:« اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا ۷ منتظرند. بايد سريع بروم.» از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمی! گفتم: بله. موتور را از جلوی پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلی درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگی عضلاتِ من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد برای رضای خدا كار انجام دهم و ديگر حرفی از مرگ نزنم. هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد.😇🌹
ادامه دارد...‼️
#نشر_حداکثرث_باشما🌹
#بهشت #جهنم
#تلنگر
#قیامت
#حجاب
#آخرالزمان
#داستان
#قران
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸یک حدیث یک درس🌸
🌹امام موسی کاظم(علیه السلام) :
اهل زمین مورد رحمت الهی هستند مادامی که خوف(ترس) از [انجام] گناه داشته باشند.
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥تلنگر💥
❌به سه چیز هرگز نمیرسید
بستن دهان مردم...
جبران همهي شکستها...
رسیدن به همه آرزوها...
👌سه چیز حتما به تو میرسد
مرگ ...
نتیجه عملت...
رزق و روزی...
👈اگر میخواهي
در زندگی به همه
چیز برسی ،توکل به
خدا وتلاش را سرلوحهی همهی
امور زندگیت قرار بده...
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥تلنگر💥
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر، خاک راهی ،عاقبت هیچ
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸 تفاوت صبر با مقام رضا🌸
☘جابربن عبدالله انصاري كه يكي از اصحاب بزرگ پيامبر بوده، در آخر عمر به ضعف و پيري و عجز و ناتواني گرفتار شد، حضرت امام باقر ـ عليه السّلام ـ به عيادت او رفت و از احوال او جويا شد. جابر گفت: در حالتي هستم كه پيري را از جواني، بيماري را از تن درستي و مرگ را از زندگي، بهتر دوست دارم.
🌹حضرت امام باقر - عليه السّلام ـ به جابر فرمود امّا من چنين هستم كه اگر خداوند مرا پير نمايد، پيري را دوست دارم، اگر جوان نگاه دارد، جواني را دوست دارم، اگر مريض و بيمار كند، بيماري را دوست دارم، و اگر سالم و تن درست نمايد، همان را دوست دارم، و اگر زندگي دهد زندگي و اگر مرگ دهد مرگ را دوست دارم.
👈از اين گفتگو معلوم ميشود كه جابر در مقام صبر و امام باقر(ع) در مقام رضا بوده است.و مقام رضایت به مقدرات الهی بالاتر از مقام صبر است.
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝