چون منافقان را به دوزخ برند ، مالک طبقۀ اول گوید : ای آتش این منافقان را بگیر ، آتش گوید : ولایت بر زبان است و به زبان اینان کلمۀ توحید رفته و راه به ما فرو گرفته . همین گونه تا طبقۀ هفتم می برند و آتش به همان دلیل آنها را فرا نمی گیرد ، لیکن مالک طبقۀ هفتم می گوید : ولایت ما بر دل است نه بر زبان ، بیار تا از دل چه نشان داری و در دل منافق جز کفر و شرک نشانی نباشد ، آنگاه در وی گیرد و آن عذاب سخت بدو رسد که منافقان در طبقۀ هفتم از آتش هستند !
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت:
در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت كرد.
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میكرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
پرسیدند چرا این طور شده ای؟
در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است.
تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟
آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه میكشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه میبینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میكرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بودهاند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برکت و انواع آن
✔ استاد رفیعی
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﯿﺴﯽ ( ﻉ ) ﺍﺯ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ . ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﮔﺎﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻋﺎﺑﺪﯼ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ . ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺷﺪ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮔﺬﺷﺖ . ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﯿﺴﯽ ( ﻉ ) ﻭ ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺑﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﭘﺎﯾﺶ ﺳﺴﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎﺯ ﻣﺎﻧﺪ . ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺯﺷﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ . ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺍﮔﺮ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺕ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﮐﻨﺪ، ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟ ! ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻋﺬﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﯾﺮ ﻭ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﺒﺮ .
ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺑﺪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ! ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺎﺭ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﻧﮑﻦ . ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭﺣﯽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺑﺪ ﺑﮕﻮ :
ﻣﺎ ﺩﻋﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺍﻥ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ، ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﺍﻫﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻏﺮﻭﺭ ﻭ ﺧﻮﺩﺑﯿﻨﯽ، ﺍﻫﻞ ﺩﻭﺯﺥ !
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
حجت الاسلام علی بهجت نقل می کنند:
آیت الله بهجت از اطعام و پذیرایی دیگران لذت می بردو آن قدر این کار را انجام داده بود که بعضی ها سر ظهر در خانه ما را می زدند. ما هم که چیز زیادی نداشتیم، بنابراین غذای خودمان را به آنها می دادند. بعد از مرجعیتشان بود که یک بار ساعت ده و نیم شب، یکی آمد منزلمان، خودشان بلند شدند و برایش غذا درست کردند.
یک بار به پدرم گفتم: حضرت علی علیه السلام هم حداقل یک قنبر و فضه داشتند، من که نمی توانم هم قنبر باشم و هم فضه. با تغیر فرمودند: کارت به جایی رسیده که خودت را قنبر و فضه می دانی؟ برای غلام قنبر و فضه شدن هم خیلی مقامات باید طی کنی. (1)
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه
✍مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست . آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد.زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت :
من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم .
مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ، زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند: ... اين الطريق الى حمام منجاب؟(( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟
مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله )) تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شرشد
📚نفل از كتاب عالم برزخ ص 41 يا كشكول شيخ بهائى 1/232
فکر گناه هم نکنیم گناه یعنی رسوایی
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 استاد شجاعی
💫 چگونه به عالم غیب، راه پیدا کنیم؟
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💎 به پدر مادر خود احترام بگذارید 💎
🔻از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده که فرمود: «پیرمردی گریه کنان دست پسرش را گرفته نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه آورد و به ایشان گفت: ای رسول خدا! این پسر من است که در کوچکی او را غذا داده ام و با عزت و احترام، بزرگ کرده ام و تمام خواسته هایش را بر آورده ام و با مال و ثروتم به او کمک کرده ام تا این که قوی و ثروتمند و غنی گردید و من در راه پرورش وی جان و مالم را فدا کرده ام و از ضعف و پیری به جایی رسیده ام که مشاهده می فرمایی! در مقابل این همه زحمت، این پسر هیچ گونه کمک مال به من نمی کند!
رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به جوان کرد و فرمود: چه می گویی؟
جوان گفت: من مالی بیشتر از خرج و مخارج خود و عیالم ندارم تا به او کمک کنم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به پیر مرد گفت: چه می گویی؟
گفت: دروغ می گوید، انبارهایی پر از گندم، جو، خرما، کشمش و کیسه های زیادی پر از طلا و نقره دارد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به پسر گفت: جوابت چیست؟
پسر گفت: ذرّه ای از آن چیزهایی را که او ادعا می کند من ندارم. در این جا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
از خدا بترس ای جوان، و نسبت به پدر مهربانت که این همه به تو نیکی و احسان کرده، نیکی و احسان کن، تا خدا نیز به تو احسان کند!
جوان گفت من چیزی ندارم.
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ما خرج این ماه پدرت را می دهیم، امّا از ماه بعد خودت خرجش را بده. سپس به اسامه فرمودند: به این پیر مرد صد درهم برای خرج یک ماه خود و خانواده اش عطا کن. اسامه نیز داد. بعد از یک ماه پیر مرد همراه پسرش پیش پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و باز پسر گفت: چیزی ندارم.
🔺پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تو ثروت زیادی داری و لیکن امروز را به شب می رسانی در حالی که فقیر و ذلیل شده ای به طوری که از پدرت فقیرتر خواهی شد و چیزی در بساطت نخواهد ماند.
پسر برگشت و رفت. پس ناگهان دید همسایه های انبارهایش جمع شده اند و می گویند انبارهایت را هر چه زودتر خالی کن که از بوی گندش بسیار ناراحتیم. سپس به سراغ انبارهایش رفت و با کمال تعجب دید که همه گندم ها، جوها، خرماها و کشمش ها گندیده اند و فاسد و تباه گشته اند. همسایه ها او را تحت فشار قرار دادند تا هرچه زودتر آن ها را خالی کند.
🔹جوان نیز کارگران بسیاری را با مزد زیاد اجیر کرده و همه کالاهای فاسد شده را به منطقه ای دور از شهر منتقل کرد. به دنبال آن، جوان سراغ کیسه های طلا و نقره رفت تا مزد کارگران را بدهد، امّا ناگهان دید همه آنان مسخ شده و به سنگ هایی بی ارزش تبدیل شده اند. کارگران وقتی چنین دیدند دامنش را رها نکردند، تا این که مجبور شد تمام خانه و لوازمش را از قبیل فرش و لباس و... فروخت، و مزد کارگران را پرداخت و از آن همه دارایی، چیزی برایش باقی نماند و محتاج و فقیر گشت. و پس از اندک زمانی بر اثر ناراحتی های روحی و فکری لاغر و مریض شد.
بعد از این حادثه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای کسانی که عاق پدر و مادرانتان هستید، از این پیشامد درس عبرت بگیرید و بدانید که همان طور که در دنیا اموالش تباه گشت، همان طور هم، عوض آن چه که از درجات، در بهشت برایش فراهم بود، درکاتی در دوزخ برایش مقرر شده
📚منبع : پاک نیا، عبدالکریم؛ پدر، مادر شما را دوست دارم، ص: 164
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
يک روز دو دوست با هم و با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور مي کردند.بعد از چند ساعت سر موضوعي با هم اختلاف پيدا کرده و به مشاجره پرداختند.وقتي که مشاجره آنها بالا گرفت ناگهان يکي از دو دوست به صورت دوست ديگرش سيلي محکمي زد .بعد از اين ماجرا آن دوستي که سيلي خورده بود بر روي شنهاي بيابان نوشت :
امروز بهترين دوستم به من سيلي زد.
سپس به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند.چون خيلي خسته بودندتصميم گرفتند که همانجا مدتي در کنار برکه به استراحت بپردازند.
ناگهان پاي آن دوستي که سيلي خورده بود لغزيد و به برکه افتاد.
کم کم او داشت غرق مي شد که دوستش دستش را گرفت و او را نجات داد .بعد از اين ماجرا او بر روي صخره اي که در کنار برکه بود اين جمله را حک کرد:
امروز بهترين دوستم مرا از مرگ نجات داد.
بعد از آن ماجرا دوستش پرسيد اين چه کاري بود که تو کردي ؟
وقتي سيلي خوردي روي شنها آن جمله را نوشتي و الان اين جمله را روي سنگ حک کردي ؟
دوستش جواب داد وقتي دلمان از کسي آزرده مي شود بايد آن را روي شنها بنويسيم تا بادهاي بخشش آن را با خود ببرد. ولي وقتي کسي به ما خوبي مي کند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آنرا به فراموشي بسپارد.
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
جوانی زیبا دست از دنیا بداشته بود . یاران او را گفتند چرا از دنیا نصیبی بر نداری ؟
گفت : اگر کسی از شما بشنود که من با عجوزی فرتوت وصلت کرده ا م، چه می گویید ؟ ناچار می گویید دریغا چنین جوانی که سر به چنین پیرزنی فرود آورده و جوانی خود را تباه و ضایع کرده !
پس بدانید که این دنیا عجوز پیر است و تا امروز هزاران هزار شوهر کشته است . هنوز عدٌه ی یکی تمام به سر نبرده ، که با دیگری پیوسته و در حجله جلوۀ وی آمده . کسی که خرد دارد چگونه با وی عشقبازی کند و دل در وی بندد ؟! آن بیچارۀ بدبخت که با وی آرام دارد و او را به عروسی خود می پسندد ، از آن است که عروس دین نزد او جلوه نکرده و جمال او را هرگز ندیده
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🔴مرگ با انسان ها چه می کند؟
✅امام علی (ع) :
((به خدا قسم جدّى است نه شوخى، حق است نه دروغ، و آن نيست مگرمرگ كه داعى آن فريادش را به گوش رسانده، و راننده اش با سرعت همه را مى راند. پس انبوه مردمان تو را نفريبد، در حالى كه مردمِ پيش ازخود را ديده اى از كسانى كه ثروت جمع كردند، و از كم شدنش ترسيدند، و به خاطر آرزوى طولانى و دور شمردن مرگ خود را از عواقب خطرناك در امان ديدند،چگونه مرگ بر آنان وارد شد، و آنها را از وطن بيرون كرد، و از جايگاه امنشان بركنار نمود،بر تخته هاى تابوت حملشان كرد، و مردم آنان را دست به دست مى كردند،در حالى كه بر دوش خود گرفته و با انگشتان نگاهشان مى داشتند.آيا نديده ايد آنان را كه دچار آرزوهاى طولانى بودند، و كاخهاى محكم مى ساختند، و ثروت فراوان جمع مى كردند، چگونه خانه هايشان تبديل به گورها شد، و اندوخته هايشان نابود گشت، و ثروتشان به وارثان رسيد، و زنانشان به ازدواج مردان ديگر درآمدند، نه بر حسنات خود توانند افزود،و نه قدرت عذرخواهى از بديهايشان را دارند؟! آن كه تقوا را با عمق دل دريافت در كار خير سبقت گرفت.))
📚نهج البلاغه-ترجمه استاد حسين انصاريان- خطبه132
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
«هر که نمازش را با حضور.قلب بخواند،
رکوع (و سجودش) را درست انجام بدهد،
عجله نکند،
خداوند وحشت قبر را از او بردارد.
🌹امام باقر (ع)
📚 بحار، ج 6،ص244
📌نشر حداکثری با شما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝