فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جواب کسایی که میگن مرد چهارتا زن باید بگیره چیه ؟ چهارتا زن لازمه تا یه مرد تربیت کنن..
هم اقایون هم خانوما از این کلیپ نگذرن..
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
❌ پرهیزازغضب🔥
🍃مردی خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: یا رسول الله! مرا چیزی بیاموز که باعث سعادت و خوشبختی من باشد. حضرت فرمود: «برو و غضب نکن و عصبانی مباش!» مرد گفت: همین نصیحت برایم کافی است.
🌿سپس نزد خانواده و قبیله اش بازگشت. دید پس از او حادثه ناگواری رخ داده است؛ قبیله او با قبیله دیگر اختلاف پیدا کرده [و] مقدمه جنگ میان آن دو آماده است و کار به جایی رسیده که هر دو قبیله در برابر یکدیگر صف آرایی کرده، اسلحه به دست گرفته اند و آماده یک جنگ خونین هستند. در این حال، مرد برانگیخته شد و بی درنگ لباس جنگی پوشید و در صف بستگان خود قرار گرفت.
🌹ناگاه اندرز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرموده بود: غضب نکن، به خاطرش آمد. فوری سلاح جنگ را بر زمین گذاشت و به سوی قبیله ای که با خویشان او آماده به جنگ بودند، شتافت و به آنان گفت: مردم! هرگونه [ضرر و زیان] مثل زخم و قتل... [که] از جانب ما به شما وارد شده و علامت ندارد (ضارب و قاتلی معلوم نیست)، به عهده من است و من آن را به طور کامل از مال خود می پردازم و هرگونه زخم و قتل که ضارب و قاتلش معلوم است، از آنها بگیرید.
☘بزرگان قبیله پیشنهاد عاقلانه او را شنیدند، دلشان نرم شد و شعله غضبشان فرو نشست و از او تشکر کردند و گفتند: ما هیچ گونه نیازی به این چیزها نداریم و خودمان به پرداخت جریمه و عفو و گذشت سزاوار
هستیم. بدین گونه، با ترک غضب، هر دو قبیله با یکدیگر صلح و آشتی کردند [و] آتش کینه و عداوت در میانشان خاموش گردید.(1)
📚 محمود ناصری، داستان های بحارالانوار، قم، دارالثقلین، 1377، ج 3، ص 277.
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
کلامی ازحبیبان خدا❤️
💠هر جا ڪم...آوردی...
💠حوصله...نداشتی...
💠گرفته...بودی...
💠پول...نداشتی...
💠ڪار...نداشتی...
💠باطریت...تموم شد...
🌷زیاد بگو:
✨ استغفرالله ربی و اتوب الیه✨
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥داستان دنیا وزندگی💥
🌹از وصایای امام کاظم علیه السلام به هشام:
✨يا هشامُ! مَثَلُ الدُّنيا مَثَلُ ماءِ البَحرِ كُلَّما شَرِبَ مِنهُ العَطشانُ ازدادَ عَطَشاًحتّى يَقتُلَهُ؛
🌱اى هشام! داستان دنيا به آب دريا مانَد كه تشنه هر چه از آن بنوشد ، تشنگیش فزونى يابد تا او را بكُشد.
📚بحارالانوار ج1 ص152
💥انسان به طور طبیعی و غریزی تمایل به مظاهر فریبنده دنیا و لذات آن مثل ثروت و مقام و ... دارد.
👈در روایت بالا، دنیا تشبیه به آب شور شده که هرچه قدر شخص تشنه از آن بیاشامد نه تنها عطش او فرو نمی نشیند بلکه تشنه تر می شود تا سرانجام او را از پای در می آورد...
☄اهتمام به شهوات دنیوی و مظاهر آن نیز انسان را حریص تر و شائق تر میکند تا آنجا که در اثر زیاده روی در آن، به فلاکت می افتد.
👌لذا بزرگترین سرمایه انسان قناعت وپرهیز از حرص وطمع می باشد که موجب عزت و غنای نفس می شود و آدمی را از افزون طلبی و زیاده خواهی در امور دنیوی باز می دارد.
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸اگر دعایت مستجاب نمیشود متن زیر راحتما بخوان🌸
🌹وصیت حضرت علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع)
❣پسرم هرگز ازتاخیردعا ناامید مباش زیرابخشش الهی به اندازه نیت است چه بسادراجابت دعاتاخیر می شود تاپاداش درخواست کننده بیشتر وجزای آرزومندکامل تر شود.
☘گاهی چیزی خواسته ای ولی آن رابه تونداده اندودرعوض بهترازآن رادرجهان یاآن جهان به توداده اند وگاهی دعایت به اجابت نرسیده است زیراچیزی طلب کرده ای که اگرداده شودمایه تباهی دین توخواهدبود.پس چیزی بخواه که نیکی وزیبایی اش برایت ماندگارباشد ورنج سختی اش ازتوبرکنار
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
[ کانال بهشت و جهنم ]
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🗒 #قـسمت سیزدهم آنها همه چیز را دقيق نوشته بودند. جای هيچگونه اعتراضی نبود
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🗒 #قـسمت چهاردهم
بعد بدون اينكه حرفی بزند، آيه ۳۰ سوره يس برايم يادآوری شد: روز قيامت برای مسخره كنندگان ، روزِ حسرتِ بزرگی است.
«یا حَسرَةً علی العِباد ما یأتیهم من رسولٍ الاّ کانوا به یَستهزؤن» خوب به ياد داشتم كه به چه چيزی اشاره دارد. من خيلی اهلِ شوخی و خنده و سرِكار گذاشتنِ رفقا بودم. با خودم گفتم: اگه اينطور باشه كه خيلی اوضاعِ من خرابه! رفتم صفحهٔ بعد، روزِ بعد هم كُلی اعمال خوب داشتم. اما كار های خوبِ من پاک نشد. با اينكه آن روز هم شوخی كرده بودم، اما در اين شوخیها، با رفقا گفتيم و خنديديم، اما به كسی اهانت نكرديم. غيبت نكرده بودم. هيچ گناهی همراه با شوخیهای من نبود. برای همين، شوخیها و خندههای من، به عنوانِ كارِ خوب ثبت شده بود. با خودم گفتم: خدا را شكر. خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد، با تعجب ديدم كه ثوابِ حج در نامهٔ عملِ من ثبت شده! به آقايی كه پشتِ ميز نشسته بود با لبخندی از سرِ تعجب گفتم: حج؟! من اين اواخر مکه رفتم، در سنينِ نوجوانی کی مكه رفتم که خبر ندارم!؟ گفت: ثوابِ حج ثبت شده، برخی اعمال باعث ميشود كه ثوابِ
چندين حج در نامهٔ عمل شما ثبت شود. مثل اينكه از سر مهربانی به پدر و مادرت نگاه کنی يا مثلا زيارتِ با معرفتِ امام رضا «ع» و...
________________________
1. امام حسين «ع» ميفرمايند: برترين اعمال بعد از اقامهٔ نماز، شاد کردن دلِ مؤمن است؛ البته از طريقی که گناه در آن نباشد.
📚المناقب، ج 4، ص 75
2. پيامبر فرمودند: هر فرزند نيکوکاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابلِ هر نگاه، ثوابِ يک حجِ کاملِ مقبول به او داده ميشود، سؤال کردند: اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود: آري...
📚بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۳
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸امیرالمومنین (علیه السلام): کار خوب انجام دهید و هیچ کار خوبی را کوچک مشمارید؛ زیرا کوچک آن هم بزرگ است و اندکش بسیار
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
💥تلنگر💥
🔥شیطان ڪه
از اول شیطان نبود...
آن زمان ڪه گفـت:
او از خـاك است،
شد رجیـم درگاهش!
☄آندم ڪه عیـب جویے میڪنے وخود را ازدیگران بالاتر واز هر عیبی منزه میدانی،
از رسـوائے اش بترس!
❣خدا از حـقّ خودش میـگذرد
ولے از حـقّ بنــده اش
هــرگز!
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
نامه شگفت انگیز | هزار داستان
داستان جالب نامه” شگفت انگیز”
داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند! این نامه تاجری به نام پایولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل …
جولیای عزیزم سلام …
بهترین آرزوها را برایت دارم همسر همربانم. همانطور که پیش بینی
می کردی سفر خوبی داشتم. در رم دوستان فراوانی یافتم که با آنها
می شد مخاطرات گوناگون مسافرت و به علاوه رنج دوری از تو
را تحمل کرد. در این بین طولانی بودن مسیر و کهنگی وسایل مسافرتی
حسابی مرا آزار داد. بعد از رسیدن به رم چند مرد جوان
خود را نزد من رساندند و ضمن گفتگو با هم آشنا شدیم. آنها
که از اوضاع مناسب مالی و جایگاه ممتاز من در ونیز مطلع بودند
محبتهای زیادی به من کردند و حتی مرا از چنگ تبهکارانی که
قصد مال و جانم را کرده بودند و نزدیک بود به قتلم برسانند
نجات دادند . هم اکنون نیز یکی از رفقای بسیار خوب و عزیزم
“روبرتو” که یکی از همین مردان جوان است انگشتر مرا به امانت گرفته
و با تحمل راه به این دوری خود را به منزل ما خواهد رساند
تا با نشان دادن آن انگشتر به تو و جلب اطمینانت جعبه جواهرات
مرا از تو دریافت کند وبه من برساند . با او همکاری کن تا جعبه
مرا بگیرد. اطمینان داشته باش که او صندوق ارزشمند جواهرات را
از تو گرفته و به من خواهد داد وگرنه شیاد فرصت طلب دیگری جعبه را
خواهد دزدید و ضمن تصاحب تمام جواهرات آن, در رم مرا خواهد کشت
پس درنگ نکن . بلافاصله بعد از دیدن نامه و انگشتر من در ونیز
موضوع را به برادرت بگو و از او بخواه که در این مساله به تو کمک کند.
آخر تنها مارکو جای جعبه را میداند. در مورد دزد بعدی هم نگران نباش
مسلما پلیس او را دستگیر کرده و آنقدر نگه میدارد تا من بازگردم.
نامه را خواندید؟
اما بهتر است یک نکته بسیار مهم را بدانید :
پایولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود
که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را بخواند. ! “یک خط در میان”
حالا شما هم برگردید و دوباره نامه را یک خط در میان بخوانید
تا به اصل ماجرا پی ببرید!
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🔥در وادی شیطان🔥
💥 واقعی وعبرت انگیز💥
🍁 با آن که حدود 150 میلیون تومان در حساب بانکی ام داشتم و زرق و برق طلاهایم چشم دیگران را خیره می کرد اما باز هم بلند پرواز و پرتوقع بودم به همین دلیل هم با طرح نقشه ایی زندگی وآبرویم را برباد دادم.
💥به گزارش رکنا، زن ۳۰ساله کودک خردسالش را با چشمانی اشکبار به همسرش تحویل داد تا قانون درباره جرم او حکم کند. این زن جوان که پشت میله های بازداشتگاه و در انتظار محاکمه بود به تشریح سرگذشت اش پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزا کوچکخان مشهد چنین گفت
☘در خانواده ای متوسط و مذهبی به دنیا آمدم اما از همان دوران کودکی بسیار بلندپرواز و پرتوقع بودم تا حدی که پدرم در برابر خواسته های من عاجز می ماند اگرچه علاقه زیادی به تحصیل نداشتم اما به هر طریقی بود مقطع دبیرستان را به پایان رساندم و دیپلم گرفتم. بالاخره در بین خواستگارانی که داشتم «مبین» نظرم را به خودش جلب کرد. او فردی بازاری بود و اوضاع مالی خوبی داشت از سوی دیگر هم خانواده اش پشتیبان او بودند و در همه امور زندگی از مبین حمایت می کردند.
🌿اقوام و دوستانم اعتقاد داشتند که خیلی دختر خوش شانسی هستم که چنین خواستگاری دارم. خلاصه مراسم عقدکنان برگزار شد و من پا به خانه بخت گذاشتم همسرم مردی خوش اخلاق، متین و با وقار بود اما تنها مشکلم در زندگی این بود که احساس می کردم همسرم کمی خسیس است و از این موضوع رنج میبردم ولی مبین چنین اعتقادی نداشت و معتقد بود درست خرج کردن و اقتصادی اندیشیدن خساست نیست بلکه نوعی صرفه جویی صحیح است البته به دلیل همین تفکرات اقتصادی بود که همسرم در مدت کوتاهی منزل مسکونی و خودرو خرید.
👈با وجود این من زندگی خوبی داشتم ولی پولی که از همسرم برای مخارج زندگی یا هزینههای شخصی دریافت می کردم پاسخ گوی توقعات بیش از حد من نبود. برخی از اطرافیانم مرا سرزنش می کردند که خیلی ولخرجی می کنم آن ها می گفتند دلیلی ندارد یک زن خانه دار آن هم در یک ماه چند مانتو و کیف و کفش خریداری کند اما من به این سبک زندگی عادت کرده بودم به همین دلیل بعد از هر خرید مشاجره ای بین من و همسرم آغاز می شد.
🍃او از من انتظار قناعت و صرفه جویی داشت ولی من به این حرف ها توجهی نمی کردم تا این که یک بار به خاطر درخواست پول زیاد با یکدیگر به جر و بحث پرداختیم و او از دادن پول به من امتناع کرد. من که خیلی از این موضوع ناراحت شده بودم با یکی از دوستانم به درددل پرداختم. وقتی فهمیدم دوستم فروشگاه پوشاک خودش را جمع کرده است و قصد دارد به شغل دیگری روی بیاورد از او خواستم تک باز کن لباس را به من بدهد چرا که نقشه عجیبی به سرم زده بود و میتوانستم با این نقشه زیرکانه توقعاتم را برآورده کنم
☄خلاصه تک باز کن لباس ها را گرفتم و روز بعد درحالی که پسر کوچکم را درون کالسکه گذاشته بودم به سوی فروشگاه های بزرگ لباس در خیابان ایثار به راه افتادم یکی از آن فروشگاه ها همیشه لباس های شیکی را پشت ویترین مغازه می گذاشت که توجهم را به خود جلب کرده بود درحالی که اندکی استرس نیز داشتم با کالسکه وارد فروشگاه شدم آن جا بود که به دور از چشم فروشندگان «دزدگیر لباس ها» را به طور پنهانی باز می کردم و لباس ها را داخل کالسکه طوری قرار می دادم که هیچ کس متوجه نمی شد اما غافل از این بودم که صاحب مغازه از طریق دوربین های مدار بسته مرا زیرنظر دارد لحظه ای به خود آمدم که صاحب مغازه با پلیس تماس گرفته بود و نیروهای گشت کلانتری دستبندهای قانون را بر دستانم حلقه زدند.
😔آن جا بود که جز ندامت و پشیمانی حرفی برای گفتن نداشتم و نمی توانستم به چشمان همسرم نگاه کنم او چیزی در زندگی برایم کم نگذاشته بود اما این حس بلندپروازی درحالی روزگارم را به تباهی کشاند که نمی دانم پاسخ پدر و مادر و اطرافیانم را چگونه بدهم و ...
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝
🌸حدیث منتخب🌸
📌نشر حداکثرث باشما🌹
#بهشت #جهنم
#آخرالزمان
╔✯══๑ღ🌺ღ๑══✭╗
@behesht_jahanam
╚✮══๑ღ🌺ღ๑══✬╝