سلام در جواب خانم ساحل ۳۲سال
بنظر من هیچی از اعتیاد بدتر نیست بخاطر رفتن
به کمپ بهش گیر نده بزار خودشو با هرچی که دوست داره سرگرم کنه فقد طرف اون نر
ی مدت که بگذره از کمپ رفتن هم زده میشه باهاش خیلی مدارا کن
جاهایی که قبل میرفت نزار بره با رفیقایی که قبلاً میگشت نزار بره .
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
ماجرای دختری که در قبر مادرش خوابید
این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میکرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.
به گزارش جهان به نقل از روضه نیوز، علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که:استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» میگفت: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای
اَفَندیها سنیهای دولت عثمانی فوت کرد.این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه میکرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند.
هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید.
دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است.
پرسیدند چرا این طور شده ای؟
در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم است.
تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟
آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَستُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند
که آتش آن به سوی آسمان زبانه میکشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که میبینید
که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق میکرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی علیه السلام بوده و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
برای خانمی می نویسم که یه ماهه عروسی کردن و از دو قومیت مختلف هستن
با سلام به دوستان عزیز و سایه خانم گل برای خانمی می نویسم که یه ماهه عروسی کردن و از دو قومیت مختلف هستن
وخانواده ی همسرشون رسومی که در قوم این خانم هست به جا نیاوردن مثل مادر زن سلام و خلعت بردن برای مادر عروس شما باید در مورد رسومتون از قبل با
همسرت صحبت می کردی تا الان باعث دلخوری نشه ما هم رسم مادرزن سلام داریم
ولی خانواده ی داماد وظیفه ای نداره واین خود داماد هست که هدیه ای برای مادرزن میبره. حالا هم شما با همسرت برین یه هدیه
بخرین و به مادرتون بدین و با یه عذر خواهی از دلشون در بیارین سعی کنین تو زندگی خیلی دنبال حرف و حدیث را نگیرین تا زندگیتون شیرین باشه 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
خدمت دوست عزیزم که یکماه ازدواج کرده
خواهر این رسم ورسوم ها همه دست وپا گیر وچالش برانگیزن
سلام خدمت دوست عزیزم که یکماه ازدواج کرده
خواهر این رسم ورسوم ها همه دست وپا گیر وچالش برانگیزن
ناراحت نکن نه خودت رو ونه همسرت رو شما میتونی از این به بعد نفس بکشی چون بیشترشو رد کردی به نظرم روی همسرت کار کن تو خونه وبین خودت وهمسرش در مورد رسم هاتون واگه میبینی کم میزارن کم بزار
تو منو بردی به ۱۸ ساله قبل زمانی که مادرشوهرم قبل از خواستگاری با من صحبت کرد که پسرم دستش خالیه و باهاش منصف تا کن این در حالی بود که میخواستن زرنگی کنن نه چیز دیگه
خوب من دختری بودم که ۳ تا النگو داشتم یه جفت گوشواره وقتی دیدم بحث زرنگیه شب عروسی از دستم در آوردم و دادم مادرم
مادر خیلی تعجب کرد اما چون حرصی بود گرفت گوشواره رو فرداش پسم داد ولی النگو هارو نگه داشت عوض کرد ویکی شب چله برام آورد میخوام اینو بگم تو خونه با شوهرت کار کن که روابط خوب وسالم بمونه از رسم ورسوم هاتون بگو وانتظارات 🤔
ازاینور به مامان بگو چون رسم ندارن براشون سخته طبق رسوم ماجلو برن 😜
از طرفی هم خودت نرم نرمک حرف افتاد به مادرشوهر بگو که کم گذاشتی
سعی کن میانه رو بگیری چون همه چیز همون اول پایه ریزی میشه پس بزار تو ذهن مادر وهمسرت خوبهاش بمونه
سیاست تو خیلی میتونه کمک کنه که چطور همه رو سرجا بشونی
بیشتر از این هم حرص نخور چون زیادش رفته کمش مونده
گلیم
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌻🍃🍃💛🍃🍃
سلام
برای خانمی که دهنشون بو میده
عزیزم قرص مترونیدازول ۲۵۰
پنج نوبت هر ۸ساعت هربار ۳عدد باهم بخورید خوب میشه
ابنو یه دکتر گوش وحلق وبینی گفتن خیلی خوبه😍
سالم وتندرست باشید🙏
یا حق🌺🌺
آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇
🌻 @Sayehwahite
لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون👇
🌻 https://eitaa.com/joinchat/1811742879C4a214231f7
🌻🍃🍃💛🍃🍃
🌻🍃🍃💛🍃🍃
سلام سایه جان دخترگلم،خداخیرت بده که سنگ صبوراین گروه شدی ودرودرهارابادوستان گل وبامحبت به اشتراک میزاری.سلام خدمت دختراوخواهرای بامحبت واقایون محترم.عزیزان منم میخوام درددل کنم خیلی دلم گرفته دلم میخوادجایی برم تنها باشم وصدام به کسی نرسه ودادبزنم گریه کنم.
عزیزان من یه پسروبعدیه دخترودوباره یه پسردارم دوتااولی ازدواج کردن پسراخریم نامزدهستش.پسربزرگم خیلی هوای خونه وزندگیه ماراداره وکمک حالمون است بخصوص وسایلخونه ازبرق ولوله کشی اب ووسایل برقی واب تصفیه کن.فاصله شون بامادوکورس تاکسی است وهرموقع بهش زنگ بزنه باباش،بیاکارت دارم سریع یادوسه ساعت بعدش می یادموتورداره وماشین نداره ولی پسرکوچیکم مغازه تعمیرات موتورداره وکاری که برامون میکنه ماراتاشهرستان ببره وبیادوخیلی کم توخونه به دردمون میرسه.راستی اینوبگم پدربچه هاسکته کرده وتوانایی نداره کاری انجام بده.خداراشکربچه هام خیلی احترام منوپدرشونودارند.حالاپسربزرگم چندتاوسیله بنایی وکارواش وحالاکولرازباباش گرفته البته باقیمتی که باباش میگه وخوردخوردمیده به باباش حالاپسرکوچیکم،ادامه👇👇
میگه چراباباهی وسایلشوداره ردمیکنه وچراسعید(داداش بزرگش)هی هردفعه می یادیه وسیله ی بابارامیگیره ازش حالاهم بامن وهم پدرش حرف نمیزنه وقتی ازمغازش می یادخونه یه سلام خشک وخالی میکنه ومیره اتاقش بخدامن توی این دادوبسون هاهیچ دخالتی نمیکنم وباباشون بامن مشورت نمیکنه نظرمنونمیپرسه ازاین ناراحتم که هم دخترم وهم پسرکوچیکم منومقصرمیدونندوبامن پسرم کم محلی میکنه خیلی ازش دلگیرو خودشون اخلاق باباشونومیدونندولی بازم به میگن نمیزاشتی سعیداین واونوببره باباشون ۴۳سالی هست باهاش زندگی میکنم بسیارخودرائ وغیرمنطقی است.من ازجونودل برابچه هام هستم حتی همسایه های دخترم میگن بهم تودیگه خیلی داری ازوجودت وجسمت مایه میزاری وواقعاهم همینطوراست ولی اون رفتاری که دوستدارم بچه هام باهام داشته باشن ندارند
ببخشیدتروخداحلال کنیدخیلی وقتتونوگرفتم.خیلی دوستون دارم.
حالابگیدچه کنم ؟خیلی دلم گرفته😔😢😢
آیدی من برای دریافت پیام هاتون 👇
🌻 @Sayehwahite
لینک کانال برای معرفی کانال به دوستانتون👇
🌻 https://eitaa.com/joinchat/1811742879C4a214231f7
🌻🍃🍃💛🍃🍃