دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام به همگی برای دختر خانمی که نامزدش ۲۴ سال از خودش بزرگ تره
عزیزم اصلا کار اشتباهی نکن ، وقتی تورو کتک میزنه و تو هم آروم هستی بیشتر مورد سو استفاده قرار میگیری و به نظرم این ازدواج درست نیست تا همین الان که نامزدی ، بهم بزن هر طوری شده بقیه عمرت رو تباه نکن قبل از ازدواج اینجوری میکنه چه برسه به وقتی میرید زیر یه سقف
پافشاری کن اصلا قبول نکن
تو هم هنوز کوچیکی خیلی وقت داری برای ازدواج .
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
هدایت شده از آرشیو دنیای بانوان
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
💢توسل به حضرت علی اصغر(ع) برای صاحب خانه شدن😍😍😍
یکی از بهترین و مجرب ترین امور جهت
#خانه_دار_شدن
توسل به حضرت علی اصغر(ع) نموده
و تا ۴۰شب آیه ۱۸ سوره آل عمران 😊👇
🌱شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ🌱
ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﻋﺪﻝ ﺍﺳﺖ [ﺑﺎ ﻣﻨﻄﻖ ﻭﺣﻲ ، ﺑﺎ ﻧﻈﺎم ﻣُﺘﻘﻦ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﻭ ﺑﺎ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ] ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ; ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺩﺍﻧﺶ ﻧﻴﺰ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ; ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻛﻪ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳت.
را هر شب ۳۰۰ بار تلاوت کنید.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
#بلدی_بگو
سلام ممنونم از کانال قشنگتون
اعضای محترم کسی اگر تجربه داره ممنون میشم راهنمایی کنه دخترم الان شهریور هشت سالش تمام میشه پارسال آخر شهریور دندانهای جلو از بالا افتادن بعد نه ماه فقط یکی از دندانها یه ذره نوکش در آمده بیرون کاری میشه کرد دندانهاش زود بیاد بیرون؟
الان دو تا از بالا دو تا هم از پایین دندانهای دوم افتاده میترسم اینها هم به سختی در بیان گاز زدن لقمه براش سخت شده😔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام برای خانومی که میگه شوهرم خی...انت کردا میترسم بعدها هم خی..انت کنه
عزیزم به نظرم خودت برای بعدا خودت حامی جور کن یعنی سعی کن با سیاست زنانه خونه ماشین پول هرچی میتونی از شوهرت به اسم خودت کن که اگر روزی دوباره این کاررو کردخواست بره حداقل یه پشتوانه داشته باشی بهتره تا که حالا طلاق بگیریاحتمال این که شوهرت. دوباره بهت خیانت کنه ۵۰ ۵۰ هست ولی طلاق گرفتن زندگیت را ۱۰۰ درصد خراب میکنه بخاطر ۵۰ درصد زندگیت خراب نکن ولی بخاطر همون ۵۰ درصد هم فکر بعدا خودت را بکن
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
برای خواهرمون ک نامه نوشتن برای همسرشون
.
سلام مجدد گلی جانم 😍
برای خواهرمون ک نامه نوشتن برای همسرشون
اولا اول نامه رو با نام خدا شروع کن و سلام رو با ی اسم با محبت مثلا سلام
عشق زندگیم یا سلام امید خونه ام
دوما ی چندخط خوبیاشو بگو و ازش تشکر کن
بعد نیازت رو بگو مثلا بنویس عزیزدلم من نیاز دارم وقتی خونه ای پیشمونی برامون وقت بزاری نیاز ب هم صحبتی ات
دارم .من همدم و هم صحبت میخوام دلم حرف زدن و درددل کردن باهات رو میخواد .
بعد راه حل بده .و پیشنهاد.تهدید هارو هم از نامه ات پاک کن چون باعث میشه جبهه بگیره و
جواب عکس بگیری.مردا رو باید از در نیاز وارد بشی تا حس حمایت گیریشون رو فعال کنی
.محبت زبانیت رو هم بیشتر کن قربون صدقه اش برو .مثلا میخوای بگی سرراهت ی ماستم بخر
بیار بگو دردت ب جونم سر راه اومدن لطفا ی ماستم بیار .وقتیم خونه اس لطفا زباد دور گوشی و بچه ها نباش
.ببین بحث مورد نظرش چیه از اون شروع کن ب حرف زدن .اوایلم از کم شروع کن یهو نشینی ۲ساعت بگیریش ب حرف 😁
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام و خدا قوت به بانوان عزیزم بخصوص گلی بانوی عزیز🌸
خانمی که تهرانی هستید و خواستگار ارومیه ای دارید، عزیزم اگه میگید همه جوره خوب هستن و شناخت دارید پس چرا دست دست میکنید
ببینید اینکه شما فارسی زبان هستید و ایشون و اقوامشون ترک زبان، خوب بله اذیت میشد تو جمعی باشید خصوصا اوایلش احساس غربت میکنید و از اینکه متوجه صحبت های طرف مقابل نمیشید ممکنه عصبی بشید.خیلی راحت میتونن هر حرفی رو جلوتون بزنن بدون اینکه متوجه بشید.پسر برادر شوهر من با یه لر ازدواج کرده تو هر جمعی ما اگه یه جمله فقط ترکی صحبت کنیم سریع واسه خانمش ترجمه میکنه تا اونم در جریان باشه
میتونید با آقا پسر صحبت کنید که باید تمام صحبت ها رو در مهمونی و جمع واستون ترجمه کنه،اینطوری هم آقا خیلی به شما توجه دارن هم اینکه دیگران سعی میکنن در حضور شما فارسی صحبت کنن☺️
از بابت مادر ایشون هم بستگی به شخصیت طرف داره ،اگه شما خوب باشید و به پسرشون و خانوادشون احترام بزارید و با محبت باشید رو سرشون میزارنت.
نگفتید بعد ازدواج تصمیم دارید باید ارومیه یا همین تهران بمونید؟ با توجه به پیامتون حس میکنم تهران بمونید چون گفتید همکارید و آقا تهران کار میکنن قطعا
ولی اگه تصمیم به زندگی در ارومیه داشته باشید کارتون سخت تره
یه ایده هم دارم واستون بعنوان خواهر بزرگتر، اگه این ازدواج سر گرفت ، سعی کنید زبان ترکی رو یاد بگیرید تو کانال های آموزش زبان ترکی عضو شید یا کلیپ های ترکی با زیر نویس فارسی ببینید تا یکم روان بشه صحبت کردنتون
حتی اگه نتونید صحبت کنید لااقل متوجه صحبت های بقیه میشید اینطوری واسه خودتون خوبه
بالاخره هر ازدواجی یه سختی هایی داره و هیچ زندگی ای بدون سختی و چالش نیست.هر تصمیمی بگیرید آن شاءالله موفق و خوشبخت باشید🍀🍀🍀
🍃🌹
#مشاوره_زندگی
#سوال_اعضا
#سیاست_رابطه
آیدی من و لینک کانالمون برای ارسال به دیگران 👇
@H_noorsa
https://eitaa.com/joinchat/1811742879C92738a29c6
🍃🍃🌾🍃🍃🌾🍃🍃🌾
من و همسرم خومان با هم آشنا شدیم و الان ۱۱ ساله ازدواج کردیم.
ما هر دو مذهبی هستیم و همسرم بسیار زیاد نسبت به من سختگیر هستن.
۴ سال پیش زمانی که سر فرزندم حامله بودم میدیدم که یک ماه شده که همش به من بی توجه بود و رابطه نداشتیم و همش سرش تو گوشیش بود و لبخند ملیح میزد.
۶ماهه که حامله بودم با خواهر شوهرم مسافرت شمال رفتیم، دزدگیر ماشین صدا داد و همسرم بدون اینکه گوشیش رو ببنده رفت بهش سر بزن.
منم از روی کنجکاوی گوشیش رو برداشتم و دنیا روی سرم خراب شد. دیدم با دختر خانمی بسیار صمیمی شده و حتی چند بار هم با هم بیرون رفتن.
یکدفعه دچار حمله عصبی شدم و بچم توی شکمم عین ماشین لباسشویی در حال چرخیدن بود که بعدا فهمیدم چون من دچار شک شده بودم به اون هوا نمیرسیده و اگر خواهر شوهرم بهم آب قند نمیداد شاید همونجا بچه تموم میکرد.
وقتی پیام های دلداری دادن به اون خانم ۲۰ ساله که با رئیسش بهم زده بود رو از عزیزان دیگر میخوندم به این فکر کردم که چرا ما با همدیگر همدردی میکنیم اما به هم رحم نمیکنیم.
نمیگم زندگی من مشکل نداشت، اتفاقا توی یک زندگی پر از مشکل بودم اما تمام تلاشم رو میکردم.
بعد از زایمانم هروقت بچه دچار گریه های عصبی میشد و من بی قرار میشدم با شوهرم دعوا میکردم و میگفتم که اون اتفاق باعث شده بچه اینطوری بشه و میگفتم الهی اون خانم خیر از جوونیش نبین که این بلا رو سر من آورد.
قبل از این اتفاق به طلاق فکر میکردم اما از بس شوهرم رو دوست داشتم قلبم به درد می اومد، الآن دارم زندگی میکنم اما دیگه اون حس رو بهشون ندارم.
من دبیر هستم و ظاهر خوبی دارم، همسرم مردی خوشتیپ که دکتری و سمت داره و همین باعث شده خیلی ها بهش توجه کنند چون متاسفانه مردم ما خیلی ظاهر بینن.
اما آیا اونها میدونن که من چه سختی هایی رو تحمل کردم تا همسر دانشجو ارشدم درس بخون و حتی چند سال من خرج زندگی رو میدادم و هنوز هم دارم تو خانه مادرشوهرم به خاطر پدر و مادر مریض همسرم زندگی میکنم.
البته با وجود بی مهری های گاه و بی گاه و محدودیت های همسرم سعی میکنم زندگی شادی داشته باشم.
من با اون خانم صحبتی نکردم چون تقصیر رو از جانب همسرم میدونستم اما چرا ما خانم ها باید اجازه بدیم که یک مرد متاهل پاش رو از حدش فراتر بگذاره و باعث ناراحتی هم بشیم
خانم ها و آقایون هیچ وقت به خی...انت فکر نکنید چون حتی اگر شما رو ببخشه از چشم همسرتون میفتید و دیگه احساسش مثل قبل نمیشه.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام بر همگی
خیلی مهمه لطفاً بزار
من یک دختر 20سالمه بعد دلم میخواد برم دانشگاه الان3ساله از زمان دانشگاه رد شده دانشگاه دولتی پارسال بجنورد قبول شدم رشته صنایع دستی پدرم اجازه نداد برم چون ما مشهدیم میگه دوره رشته دبیرستانی حسابداری بوده
الان هرچی میگم میرم آزاد میگه بودجه نمیرسه چون 4بچه ایم بچه اول منم آخه هیچکس مشهد دولتی قبول نشده الان چیکار کنم میگم میرم خونه میگیرم میگه برو آخه من چیکار کنم الان سه سال صبر کردم هیچ نشده موندم چیکار کنم منم از17سالگیم یک مقدار پس انداز کردم سکه طلا خریدم پدر نمی دونه برم خونه بگیرم بعد برم سر کار درسته الان دقیقاً سه سال داخل خونه ام نه میزاره برم سرکار میگه شوهر کن آخه من توی 16سالگیم شوهر کردم نامزده بودم تاریخ8/4/1399بعد یکه هفته نامزدم گفت اخلاق زیاد اجتماعی نیستی بهم نمیخوره آخه من زیاد پدرم اجازه بیرون رفتن دوست پیدا کردن نمیداد من دوستی نداشتم تو مدرسه همیشه بچه ساکت کلاس من بودم چون زیاد ارتباط برقرار نمی کردم حرف نمی زدم بعد پدرم اجبار کرد ازدواج کنم نامزدم 10سال ازم بزرگه بود بعد یک هفته گفت باید ازهم جدا شیم من به پدرم گفتم گفت مشکل از تو تو نمی تونی خودت راه ببری از این حرفا مادرشوهر ازم ایراد میگرفت زیاد نمیتونه کار کنی آداب معاشرت بلد نیستی آخه من که سرم به درس مشق بود این چیزا بلد نبودم اون موقع که کرونا آمد گوشی دارشدم من بلد نبودم پیام بدم بخاطر محدودیتام
بعد چه توقع های ازم داشتن که مثل بقیه باشم باورتون میشه مامانم من میبرد مدرسه میآورد ولی خواهرم خودش میرفت می آمد
نامزد بی وجدان من نوه دایی پدرم بود
بزرگ فامیل جمع کرد گفتن این جوریه نمی خام باید جداشیم منم گفتم نمیخام مهره طلاق به پیشونیم بخوره نامزد گفت اگه هم بمونی میرم رو سرت زن میگیرم منم این حرف شنیدم رفتم مهریه اجرا گذاشته پدرم وکیل گرفت
نتونستم یک سکه بگیرم طلا بگیرم ازش دوسال صبر کردم توی تولد18سالگیم ازش جدا شدم آخرم بازم وکیل گرفتم اون موقع توافقی جدا شدیم الآنم اون بی وجدان توی فامیل بهم گفته دیونه بوده طلاق شو دادیم باورتون میشه میرم مهمونی یک جوری زیر نظر میگرن که دیونه هستم بعد می بینید نیستم تعجب میکند
الان پدرم اجازه بیرون رفتن ساده از خونه بهم نمیده نمی زاره مثل همسن باشم من توی زندگی نتونستم مثل بقیه باشم الان یک خاستگار دارم اون 37سالشه از نظر مالی خوبه کارشم آسانسور ولی قیافه مو سر ریخته وموسر تاس ریش سیمیل سفیده ایشون مثل من یک ازدواج ناموفق داشته مادرم میگه خوبه بگیر برو از شر پدرت راحت میشی من چیکار کارکنم منم میگم برم پشت سر هم نگاه نکنم برم دانشگاه
بعد این خاستگار آمده رفتن میگه اخلاق یک جوره اینم فامیل از نظر سنی بهم نمیخوریم من موندم چیکار کنم میخام برم دانشگاه دلم دیگه نمی خواد ازدواج کنم همشون یک ایراد ازم در میارن آخه مگه همه بدون عیبن
محل زندگی من هم یک جوره که برم خونه بگیرم میگن طرف خرابه چیکار کنم از جای دیگه پدرم راضی به دانشگاه نیست و اجازه کاری ندارم من تو زندگی خیلی سختی کشیدم وزخم زنون شنیدم
میخام به جایی برسم که دیگه بهم میگن این طوریه
لطفاً کمک کنید الان سه سال اسرار میکنم برای دانشگاه دیگه صبرم تموم شد همسن های من الا ن لیسانس و گرفتن من عقبم توی زندگی
دیگه نامیدم دست به هر رسیمون میزنم پنبه میشه ازدواج بکنم تا یک کاری بکنم بهم میگن دیونه میترسم ازدواج کنم ازاین بابت پدرم مادرم بهم کم محلی میکنند آنقدر به بچه دیگه محل میدهد به من نه
انگار بچه اونا نیستم به من بد محلی میکنند منم مثل اونا بهشون کم محلی میکنم
میگم خوبی ببینم خوبی می کنم بدی ببینم بدی میکنم غیراینه
بین من با بقیه بچه ها از اول زندگی ام فرق میزان
حرف نامزدم باور میکنه من که بچه شونم نه پدر م به میگه دیونه هستی نتونستی زندگی تو راه ببری الان از ساده گی من سواستفاده میکنه بنظر شما برم دانشگاه وبعد خونه بگیرم برم سرکار دیگه پیش خانواده برنگردم
آخه هیچکس ازم حمایت نکرده
الان بااین خاستگار ازدواج کنم به نظر تون از فامیل شندیم میگن موجی یک کاری بزنه به سر سریع میره انجامش میده میگن کله خراب
این آقا همسر سابق ش گفتن اونا بزور ازدواج کردن بعد آقا که مهرییه نده رفته ترکیه بعد سه سال برگشته خانم شم قیابی جدا شده و ازدواج کرده و دنبال مهریه هست وبعد خانم مهریه اس ببخشید ع
و برگشت ایران الان این آقا آمده خاستگار من شده منم میگم اگه ازدواج کنم از زیر مسئولیت زندگی شونه خالی میکنه یانه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿