دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام عزیزم ممنونم بابت کانال پر از آرامشت🙏منم با اون خانمی که گفته بودن درد ثروتمند ا چیه موافقم سوال منم هم است واقعآ دردشون چیه؟ حسود نیستم ولی برام سوال شده آخه میگن خدا هیچ کس رو بی درد تو این دنیا نیافریده اما من به چشم دیدم که زن شوهر جوان عاشق هم هستند بچه های سالم سر به راه دارند دنیای ثروت سالی چند بار سفر خارج ووو خیلی چیزهای دیگه و خدا روشکر هیچ مشکلی ندارن نه تنها یک نفر بلکه چندین ثروتمند هستن تو آشنایانمون که همه چی تمام هستن بازم میگم حسود نیستم فقط همین سوال این خانم هم برای من چندین ساله بی جواب مونده که میگن آدم بی درد نیست چجوری اونا همه چی دارن اگه دردی بود من میفهمیدم مثلآ مثل مریضی مثل نداشتن اولاد یا اخلاف خانوادگی ببخشید طولانی شد لطفآ جواب بدهید یا اصلآ چالش همین بزارید گرو که آدم های ثروتمند چه مشکلی دارن تا بدونیم @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خدا جای حق نشسته ‌

سلام به گلی صبورو مهربانم آسمان جان این چندروزییه خیلی دلم گرفته ونمیدونم درددلم رو پیش کی بگم من خیلی آدم صاف و ساده اییم وتامیتونم خیلی کم دروغ میگم چون ازدروغ گفتن متنفرم، و چون شوهرم خیلی بهم دروغ میگه ومنم میفهمم که دروغ میگه سعی میکنم سوال زیادازش نپرسم چون همه جوابها رو وقتی بادروغ میگه منم خودم رو خسته میکنم و هیچ فایده ای هم نداره عزیزجانم، دلم از خونوادم گرفته مثلا وقتی خونه مادرم جمع میشیم خواهرام دیگه ملاحضه نمیکنن که بگن زن داداشمون هم هست وسوالای بی ربط در مورد زندگی من میپرسن، منم از روسادگی جواب میدم ولی همین زن داداش کثافتم همشون رو میزاره کف دست مادرش ، مادرش هم نقش بی بی سی داره و همه رو باخبر میکنه وشوهرم هم خیلی دهن لق هستش واگه من و بچه هام یه کاری کنیم تمام خواهراش باخبرمیشن وکل فامیل خیلی دوست دارند اززندگی من سرک بکشن،والان طوری شدم دوست ندارم زود زود خونوادم روببینم ودوست دارم مثلا ده روز یکبار همدیگررو ببینیم، خیلی از لحاظ روحی خسته شدم فقط مادر زن برادرم رو به خدا سپردم وازخدا خواستم که یک کاری بهش بکنه که از کرده های خودش پشیمون شه به خدا واگذارش کردم این چند شب ازوقتی فهمیدم همه حرفای مادر زن برادرم متلکه خواب خوش ندارم وحالم هیچ خوب نیست واقعا طوری شده تواین جامعه که نباید حرف راست روبگی چون اگه بگی مثل من همه سراززندگیت درمیارن ،هیچ کس دوست نداره خوشی من و بچه هام رو ببینه دوست دارن بین مااختلاف باشه و جدایی ولی من اول خودم رو مقصر می دونم چون خیلی باخواهرام صاف و صادقم ولی این زن داداش بدذات من همه حرفایی که ازمن میشنوه رو پیش مادرش میگه و خودش و مادرش بی بی سی خودم و خونوادم هستن فقط واگذارشون به خدا، واگذارشون به خدا، واگذارشون به خدا🙏🙏🙏 خداجای حق نشسته @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #غنی_شدن 🍃🍂 بهترین دعا برای ثروتمند شدن 🍃🍂 ✍ ڪسی که مےخواهد روزےاش فراوان شود ‌↯↯ این ذڪر را بسیار بگوید و در آغاز و پایان آن ھم یک صلوات بفرستد✘ ↶【به ما بپیوندید 】 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🟢 ماجرای واقعی شهیدی که مادرش قصد سقط او را داشت : شهید علی اصغر اتحادی 🔸چهار دختر و سه پسر داشتم... اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم 🔸 بیرون خانه هم همه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!! آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین علیه السلام باشد؟! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت... گفتم: اقا شما کی هستید؟ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد علیه السلام! 🔸هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است! صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم. آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!‌ 🔸آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد علیه السلام به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!! 🔸علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد علیه السلام ، در تیپ امام سجاد علیه السلام شهید شد! 📛 شاید فرزندی که سقط می‌شود، بنا باشد سردار سپاه ارباب باشد! به مادر و پدر او بودن افتخار کنیم... #شهید_علی_اصغر_اتحادی #سقط_جنین @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺗﻮﺳﺖ ! ﻣﺮﺩ گفت:ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﯿﺴﺘﻢ ! ﻣﺮﮒ :ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﻢ ﺗﻮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﻟﯿﺴﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.. ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ،ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯼ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .!!! ﻣﺮﮒ ": ﺣﺘﻤﺎ". ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻗﻬﻮﻩ ﺍﻭ ﭼﻨﺪ ﻗﺮﺹ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﯾﺨﺖ. مرﮒ ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ .. ﻣﺮﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﻟﯿﺴﺖ ﺣﺬﻑ ﮐﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﮒ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺗﻮ ﺍﻣﺮﻭﺯ. ﮐﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺧﺮ ﻟﯿﺴﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯿﮑﻨﻢ .!!! ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺗﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ،ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺁﻧﻬﺎ تلاش ﮐﻨﯽ ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ...!!! کلاغ وطوطی هر دو زشت آفریده شدند. طوطی اعتراض کرد وزیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا، امروز طوطی در قفس است وکلاغ آزاد...!! پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی! هرگز به خدا نگو چرااااا؟ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii ❌ اثر پذیری بچه ها در فامیل #دکتر_سعید_عزیزی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 📌یکی از دلایل اصلی اضطراب جوانان 🎙نکته های ناب از موسیقی و آثار آن ✅چگونه از فرزندان خود ، تست نقطه جوش 😡بگیریم؟ #دکتر_سعید_عزیزی #موسیقی #اضطراب @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 🛑این خانم فردی اهل علمی بودن و الان استاد دانشگاه هستن اما مردی به خواستگاریشون میاد که شغلش جمع کردن ضایعات بوده! 🤚این خواستگار محترم حتی پول اینو نداشته که گل و شیرینی بخره و به خاطر بی پولی دست خالی میره خواستگاری و این رو هم میگه که چون پول نداشتم نتونستم بخرم❗️ 👈از طرف دیگه این خانم خواستگار کم نداشته اما در نهایت این مرد رو انتخاب میکنه و نظر خودش بوده که مهریه‌اش یه سکه باشه و .... @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمونغز خواستگاریش میگه ‌

سلام خوبین من اولین باره دارم پیام میدم لطفا پیامه منو داخله گروه بزارین به راهنمایی نیاز دارم راستش من دو ماه پیش دوران امتحانات یه خواستگار داشتم که غربیه بود ما هم دیگه رو خانوادگی دوبار تو پارک دیدیم منو اقا پسرم دو بار باهم صبحت کردیم بعدم خانواده ها تصمیم گرفتن که ما دوتا مجازی با هم یه مدت چت کنیم تا بیشتر اشنا بشیم تا اقا پسر از سرکارشون بیان(شغلش نظامی هست و 20 روز اینا یا بیشتر میرن یه شهر دیگه) ما دو تا نزدیکه یه هفته اینا با هم حرف زدیم همه چی هم خوب بود نظر دوخانواده هم مثبت بود تا زمانی که یه مدت اقا پسر پیاما رو خیلی دیر جواب میداد منم بهشون گفتم این رفتارشون اشتباهه و بعد از من یه عکس خواستن ک من یه عکس از خودم دادم بعدم حذف کردم بعد از اون قضیه فقط یه روز با هم در حد فقط یه سلام علیک حرف زدیم که اقا پسر کلا سرد برخورد میکردن بعد از اونم کلا دیگه پیام ندادن من بعد یه هفته بهشون پیام دادم ولی ایشون کاملا سرد جواب میدادن یا حتی یه روز طول میکشید تا جواب بدن در حالی که دائمن انلاین بودن ولی جوابه منو دیر میدادن مادرشونم یه بار مادرم قبل از اینکه اصلا ما مجازی حرف بزنیم به مادرشون زنگ زدن ولی مادرشون نه جواب دادن و نه دوباره تماس گرفتن الانم دو هفته هست که اقا پسر اصلا پیام میدن خانوادشونم چیزی نمیگن در حالی که پسرشون از سرکار اومده ولی بازم چیزی نمیگن اقا پسرم در طول چت دائم به من میگفتن نظر خودشون و خانوادشون نسبت به من کاملا مثبته من الان دلیله این رفتارو نمیفهمم لطفا لطفا پیامه منو داخله گروه بزارین تا خانما راهنماییم کنن تا از این بلا تکلیفی در بیام و بتونم تصمیم درستو بگیرم نمیدونم دوست دارم به پسره یا مادرش بگم که نظرمون منفیه ولی باز میگم اونا که بی خیالن چرا من بهشون پیام بدم لطفا لطفا🙏🙏🙏🙏کمکمم کنین من تو این دوماه به این اقا پسر یه حسی پیدا کردم الان نمیدونم چیکار کنم فقط میخوام بدونم چراا یه دفعه همچین کتری رو کرده و چرا بهم نگفته خواهش میکنم پیامه منو بزارین داخل گروه🙏🙏 اسمم باشه دختر شمالی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii عزیز نسین در یکی از کتاب های خود می نویسد: ‌