دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی خانم وهمگروهی های عزیزدرجواب خانمی که نوشتندشوهرش خیلی اذیت میکنه
درست منم مثل شمابودم ولی حالاگوش شیطان کرکمی بهترشده خیلی آزارواذیت شدم ازطرف خودشو زن برادراش😭انگارگناه کردم که بایه آدم عصبانی ودهن بین وروانی ازدواج کردم ولی به خداشکایت کردم ان شاالله خودش جواب صبروآبروداری منوبده فقط توکلت به خداباشدولاغیرکه سنگ خدابدجور دوا نداره
حتمابزارگروه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
سلام گلی جون ممنون از کانال خوبت عزیز یه مدتی شده شوهرم سرکار نمیره یعنی کاری براش پیدا نمیشه ولی....
پول از کرایه خونه هایی که داره میگیره و خرجی داریم به من وپسرم گیرهای زیادی میده پسرم ۱۴ سالشه خیلی ازش توقع داره که رفتار و کارهای درستی انجام بده یعنی کوچکترین کاری رو بزرگ میکنه و میخاد کتک بزنه امروز پسرم پاهاش گذاشت جایی که گل ولای بود از سر همین چیز کوچک میخاست پسرمون رو بزنه بعد اومدیم خونه به من گیر میده که تو عقل نداری پسرتم مثل خودته اینقدر از من ایراد گرفت که حد نداره امروز خیلی گریه کردم جوری باهات رفتار میکنه که خودت رو مقصر و تقصیر کار میبینی تو زندگی و از خودم بدم اومده از بس راجبم چیزهایی گفت و جوری شدم دعا میکنم وقتی از خونه میره دیگه برنگرده پیشمون حتی دخترم که باهاش هیش مشکلی نداره میگه خداکنه دیر بیایه خونه یا اصلا نیا چکار کنم خیلی خسته شدم از دستش
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
شش یا هفت ساله که بودم
دست چک پدرم را با دفتر نقاشی ام اشتباه گرفتم...
و تمام صفحاتش را خط خطی کردم
مادرم خیلی هول شده بود
دفترچه را از دست من کشید وبه همراه کت پدرم به حمام برد
آخر شب صدایشان را می شنیدم
حواست کجاست زن
میدانی کار من بدون آن دفترچه لنگ است؟؟
می دانی باید مرخصی بگیرم و تا شهر بروم؟
میدانی چقدر باید دنبال کارهای اداری اش بدوئم؟
"صدای مادرم نمی آمد"
میدانستی و سر به هوا بودی؟
"بازهم صدای مادرم نمی آمد"
سالها از اون ماجرا می گذرد
شاید پدرم اصلا یادش نیاید چقدر برای دوباره گرفتن آن دفترچه اذیت شد
مادرم هم یادش نمی آید چقدر برای کار نکرده اش شرمندگی کشید
اما من خوب یادم مانده است که مادرم آن شب سپر بلای من شد تا آب در دل من تکان نخورد
خوب یادم مانده است تنها کسی که قربانت شوم هایش واقعیست اسمش مادر است
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام به همه عزیزان امیدوارم حال دلتون خوش باشه 🙏درجواب اقای محترم که موافق گرفتن همسردوم هستن فقط یسوال بپرسم چرااصرارداریدتوجیه کنیدکه نظرتون وفکرتون درسته ؟بنظرشماکه سوال کردیدخانومی باچهاربچه روکسی که مجرده یا زن فوت کرده یاطلاق داده بگیره برابرادرمون
جلومیریم یانه بایدبگم بله نمیگم مجرد ولی کسی که همسرفوت کرده یاطلاق داده اگرفرزندی درخانه ندارن مجرد بله ثوابم داره هرکس بایدبگرده هم ترازخودشوپیداکنه بنظرتون برااقای زن طلاق داده یافوت کرده بداینکارولی براشماباوجودمتاهلی وتعهدبه خانمی دیگه وداشتن فرزندو....درسته که دل خانم بشکنه فرزندها که ازوجودخودتونن اسیب ببینن تاخانم دیگه که نیمه یااخرراه زندگی به شمادرزمان خوشی وپولداری رسیده یافرزندانشون که ازوجودمردی دیگن اونهاشادبشن ؟این عدالت شماس؟ازکدوم عدالت صحبت میکنیدوقتی ازحالاقراربه خانم وبچه هاتون ظلم کنیدهمه چیزپول نیس اقای محترم اگه حتی عدالت خرج مالی ورعایت کنیداحساسی به خانم اول وبچه هاتون لطمه میزنیدواین عدالت نیس پس دنبال ثواب بیرون خونه نگردیدتوخونه به خانم وبچه هارسیدگی بیشترعاطفی مالی احساسی وهمه جوره کنیدتاثواب ببریدمگرهرمردی پولدارشدبایدبره خانمهامطلقه روهووی خانمش کنه واونوبرنجونه برای ازدواج مجدداقارضایت زن اول مهمه وقتی زنتون وهیچ زنی رضایت نداره پس بچسبیدبه زندگیتون ودنبال ثواب داخل خونه باشیدنه بیرونش افرادمطلقه وبیوه هم شرایط خودشون اقاهس بخان ازدواج کنن نیازی نیس مردمتاهل خیانت کنه تادل اوناروبدست بیاره وحمایتشون کنه غصه خانمتونونمیخوریدغصه زن غریبه بیرون خونه رومیخورید؟نگیده.وس نیس که باورش سخته تنوع طلبی برادرمن والاثواب زیادمردهافقط حیانت وثواب میبینن؟ میخایدحمایت کنیدهمینجوری بکنیدچراحتمامیخایدازدواج کنیداگردنبال هو..س نیستید؟؟مگه بدون ازدواج نمیشه خانواده نیازمندی رویاری رسوندحمایت مالی کرد؟بعدفرمودیدمگه این خانمهاهمدم وهم نفس نمیخان؟بگم که میخان ولی کسی مثل خودشون اقای زن طلاق داده یافوت کرده یامجردسن بالاکه به دلایلی موفق به ازدواج نشده وباشرایط این خانوم کنارمیادهمسرتون هم نیازبه هم نفس وهمدم وهمراه داره وقتی خیانت ببینه مطمعناخوردمیشه من خودمم خانومم دورازجون مرده متحرک میشه که دیگه نمیتونه شماروهم نفس وهم صحبتش ببینه وشماهم مطمعنانمیتونیددیگه اونجورکه بایدهم صحبت وهمراهش باشیدحیانت دردبزرگی خودتونوبزاریدجاشون اگرراضی شدیدکه خانمتون درحقتون خیانت کنه روزی بامیدثواب رسوندن به اقای دیگه بعدتصمیم بگیریدشماثواب نمیکنیددل کباب میکنیدواون دنیا بجای ثواب بایدبیشترتاوان گناه دل شکوندن شریک زندگیتونوبدید .ببخشیدطولانی شد🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
.
باسلام به مدیر کانال وهمه دوستان.تجربه دوستی..من تو سن ۲۰ سالگی مزون دوخت لباس زنانه زدم ودختری بودم شادو سرزنده اهل رفیق واینام نبودم.عشقم خانواده ام بود..یه برادر داشتم که ۲سال از من بزرگتر وهمدم ورفیق هم بودیم .هرشب از سرکار میومد دنبالم باهم میرفتیم خونه..چندتا مغازه بعد مزون من بود که سوپر مارکت بود وبابرادرم دوست شده بود..یه روز یه خانم جوانتر از خودم اومد بایه بشقاب شیرینی.وگفت من خواهر سوپری هستم .برادرتونم دیدم پیش داداشم خلاصه من زیاد خوش نداشتم با غریبه ارتباطبگیرم چون کمی ساده وخوش بین بودم ..برادرم گفت خوبه دوست بشی بااین خانم بهت نزدیکن وهواتو دارن..این خانم هر روز به بهانه های مختلف میومد وهرکاری برام میکرد.طوری شده بود از خواهرام بیشتر دوستش داشتم.کم کم بهم گفت من عاشق برادرتم گریه میکرد منم دلم براش میسوخت.وضع مالی خانوادش خوب بود ولی برادرکوچکترش ارازل وپدرشم بنگاهی زمین خوار بود..هرچی خانواده من میگفتن .من میگفتم دخترشون خوبه چه گناهی داره.خلاصه بعد ۴سال با واسطه گری من وبا همه جنگیدن ایشون وبرادرمو عقد کردیم که ای کاش نمیشد.ولی از تقدیر الهی وقسمت نمیشه فرار کرد.این خانم کلا بعد از دوهفته شروع کرد به اذیت وآزار من طوری که برادرم حق نداشت تلفن منو جواب بده.۶ماه بعد من ازدواج کردم با خانواده خیلی آبرمند وخوب این خانم حتی خط ونشون کشید برادرم سرعقدم نیاد.مادرم رو خیلی اذیت میکرد.مادرمم خدابیامرز خیلی مظلوم بود .برادرم بعد ازدواج حق نداشت مادرمو سوار ماشینش کنه.حرف زیاده ولی درحوصله نیست من از اون سالها افسردگی بدی گرفتم هم دوست صمیمی وهم برادرم رو از دست دادم .چند باری برادرم تلاش کرد باهم بریم بیایم ولی من گفتم نمیخام ناراحتت کنه..و الان هروقت یه مشکل کوچیک پیدا میکنم بشدت بهم میریزم وافسرده میشم..الان بچه هاش منو نمیشناسن ..البته اینم بگم من واسه ازدواج اونا هر تلاشی کردم خدا برام جبران کرد وهر دشمنی که دوستم به من روا کرد تاوانشوداد.فقطم بامن خیلی شمنه..تو روخدا تودوستی هاتون دقت کنید .
درضمن کاری کردن که من مزونی که با کلی زحمت به درآمد خوب رسونده بودم رو جمع کردم وخونه نشین شدم.وخودش جای من مزون زد همیشه هم درگوش من میگفت من بدم میاد زن کارکنه..ولی از قضا مادرش سرطان گرفت وبعد از۶ ماه فوت کرد وایشونم مزونشو جمع کرد..
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
✅ زن خوب زن بی خیال است
سال های اخیر یکی از مهم ترین تمرین های من در زندگی تمرین بی خیال بودن است.
وقتی توی لیست خرید نوشته ام سیر و همسرم به جای یک بوته سیر با یک کیلو سیر برمی گردد، زن غرغروی درونم میخواهد سر خودش را بکوبد به دیوار که آخر بعد چندسال زندگی هنوز نمی داند سیر را بوته ای می خرند نه کیلویی! یکبار من اندازه ننوشتم... اما قبل از اینکه دهانش به غرغر باز شود زن بی خیال درونم لبخند می زند و می گوید: بی خیال! بیا فکر کنیم حالا این همه سیر رو چیکارش کنیم؟ و نتیجه اش می شود یک شیشه پودرسیر خانگی خوش عطر. غرنمی زنم، الکی اوقات تلخی نمیکنم ولی از دفعه بعد سعی میکنم یادم نرود که اندازه هرچیز را بنویسم حتی اگر خیلی واضح باشد.
وقتی از مهمانی برگشته ایم و تا پایمان به کوچه میرسد زن غرغرویی که تمام مدت مهمانی خودش را به خاطر فلان رفتار یا حرف شوهرش خورده می آید دهان باز کند و شکایت کند و تذکر دهد... زن بی خیال درونم سریع دستش را میگیرد که ولش کن! حالا که گذشت! کی یادش می مونه؟ ماهو نگاه کن که چه قشنگه امشب...
وقتی از حرف مادرشوهرم ناراحت شده ام و زن غرغروی درونم آماده است که به محض برگشتن شوهرش سر دردودل را باز کند، زن بی خیال درونم جلو می آید که بی خیال! چرا اوقات خودمونو تلخ کنیم؟ الکی شبت خراب میشه. کی این حرفا تاثیری داشته؟ حالا که گذشت. یه چایی خوشرنگ واسه شوهرت بریز بشینیم با هم فیلم ببینیم...
وقتی غذای مهمانیم خراب شده، کادوی دوستم را فراموش کردم، امتحانم را خراب کردم، یکی از ظرف های قشنگم را شکسته ام، دیروز دوساعت تمام آشپزخانه را شستم وحالا چاهش زده بالا...
توی تمام این موقعیت ها تا زن غرغرو شروع می کند به آه و ناله، زن بی خیال سر و کله اش پیدا می شود. اول یک چشمک زیرکانه می زند و بعد توی گوشم زمزمه می کند زن خوب زن بی خیال است! الکی اوقات خودت و شوهرت رو تلخ نکن. هیچی ارزششو نداره. همه اینا میگذره...
خیلی فکر کردم که به جای این تیتر جمله دیگری بگذارم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که اینقدر مطلق و بدون شرط حرف نزنم اما نشد. تیتر بالا جمله ای است که من در هفته بارها سر اتفاقات مختلف با خودم تکرار میکنم و آنقدر توی ذهنم جاافتاده که نتوانم با جمله معقول تری عوضش کنم.
الان که چندین سال از زندگی مشترکم گذشته دیگر نه ذوق و شوق چشم بسته آن اوایل را دارم و نه گیجی و درماندگی سالهای بعدش را ، انگار بعد همه آن فراز و نشیب ها به پختگی و سکونی رسیده ام که نگاهم را نسبت به خیلی چیزها عوض کرده، مثل تعریف زن خوب!
حالا یکی از مهم ترین توصیه هایم به دوستان تازه متاهل و یکی از شاخصه های مهم زن محبوب در نگاهم همین بی خیال بودن است. همین بی خیال بودن عحیب و غریب و سوال برانگیز.
بی خیال بودن یعنی زندگی را باید ساده گرفت. از سر تلخی ها و خوشی ها و آسان و سختش راحت گذشت. نباید هی گیر کرد و گیر داد. بزرگ کردن مسائل پیش پا افتاده - وقتی بیشتر مسائل پیرامون ما پیش پا افتاده اند- یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که ضررش پیش تر و بیشتر از هرکسی به خودمان میرسد. آدم هایی که زندگی را ساده میگیرند هم خودشان روزهای شادتری را سپری می کنند هم اطرافیانشان از بودن با آنها حس خوشبختی بیشتری دارند.
دیر یا زود به این نتیجه میرسیم که نمی شود همه چیز/همه کس ایده آل ما باشد. نمی شود اختلاف نظر نباشد، اشتباه نباشد، و آدم هایی که به این نتیجه می رسند آدم های خوشبخت تری هستند. آدم هایی که ساده می گیرند و ساده می گذرند. هیچ چیز را بزرگ نمی کنند. بلدند فراموش کنند و ذهنشان را از یک موضوع اعصاب خردکن خیلی سریع معطوف چیز دیگری می کنند.
مردها عاشق این زن ها هستند!
زن هایی که غر نمی زنند.
زن هایی که بیشتر اوقات راضی اند. برق خوشحالی توی چشم هایشان می درخشد. روزی پنح بار لب برنمی چینند و رو بر نمی گردانند.
بی بهانه شادند. سرخوشند.
زن هایی که به سختی می توان آنها را عصبانی یا ناراحت کرد.
این زن ها پناهگاه همسرشان هستند. همان هایی که وقتی مرد به چهره شان نگاه می کند غم عالم از دلش می رود.
شما چنین زن هایی سراغ دارید؟ چقدر نسلشان نایاب شده...
زن های امروز انگار دنبال بهانه برای خودخوری می گردند. بهانه برای غصه خوردن و ناله کردن، انگار از همه چیز ناراضی اند.😍👌
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
.سلام ب گلی جون و عزیزای گروه لطفا اگه میشه پیام منم اورژانسی داخل گروهت بذار شاید کسی راهنماییم کنه....... دوستان من 24 سالمه 6 ساله ك ازدواج کردم ی دختر 4 ساله هم دارم متاسفانه وقتی دخترم 1 سالش بود کلیه هام از کار افتاد و 3 ساله دیالیز میشم من با مریضیم کنار اومدم با اینکه نتونستم درست حسابی واس بچم مادری کنم😭😭😭
مشکل من اینجاس ک شوهرم همش میگه خسته شدم بیا جداشیم از چشمم افتادی زوری باهات زندگی میکنم پیش مادرش و جاریم بهم میگف برو توی خونم نمون ولی منه احمق بخاطر بچم نتونستم برم کوتاه اومدم گفتم حتما نارحته بعدا خوب میشه ولی بدتر شد چن بار ک گوشیش دستم بوده شاهد حیانتش بودم ولی انکار میکنه اخلاقش روز ب روز بدتر میشه خیلی ازم سرد شده میگه کاری میکنم خودت بری طلاق بگیری نمیدونم شاید اخلاق منم تنده شوهرم قبلا اصلا اینجوری نبود با مهربونیاش دلمو برد خیلی دوسش دارم بخدا الان 2-3 ماهه باهام سرد شده از دلتنگیش دارم میمیرم نمیدونم قبل ازدواجم با یکی دوست بودم امکانش هست اونو فهمیده باشه اینجوری میکنه ولی اون اصن اهل اینجانبود اون شهر زندگی میکرد ما روستا...... ولی میتونم برم ولی پدرم پیر شده دیگه توان کار کردن نداره ب زور خرج مادرمو خودشو در میاره من برم سربارشون بشم ک چی بشه بچمو چیکار کنم کاری هم از دستم برنمیاد مخارج دکترم و اینا..... راستی ی چن وقتیه شوهرم تریاک هم میکشه نمیدونم خیلی از خدا مرگمو میخام ولی صدامو نمیشنوه چرا منو از اینجا نمیبره شوهرم خیلی وقتا هم بخاطر مادرش باهام دعوا میکنه میگم شاید اصن مادرش جادوش کرده ک بامن بد بشه ولی میگم قضاوت الکی نکنم خدا نمیبخشه
لطفا راهنماییم کنین ممنون ازتون منم باشم مامان دختر خوشگل😘😘😘.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
من چند ماه پیش با یه آقاپسری آشنا شدم توی اینستاگرام...