برادر گرامی مشکل از خود شماست شما باعث این مشکلات شدین شما وقتی میگین همسرم از روز اول تمام شرایط شما رو میدونسته و آگاهانه قبول کرده پس نباید توقع بیجا داشته باشه و تازه باید با این وضع اقتصاد خدا رو هم شکر میکرد بابت همون خونه اولتون ولی حالا که تونستید با توکل به خدا و تلاش خودتون یه خونه بزرگتر بخرید باید در هر شرایطی میرفتی خونه خودت و منت پدر خانم و خانمت رو سرت نبود شما مدیرت خانواده خود رو از دست دادی ونمی تونی درست تصمیم بگیری و اشتباهت اینکه که با وجود خونه خودت بازم سر بار خونه پدر زن شدید شما اگه همون موقع قاطع محکم همسرت رو مجبور میکردی خونه خودتون زندگی کنید هم اون کم کم عادت می کرد هم منت خانواده همسر سرت نبود هم توقعش بالاتر نمیرفت چرا باید خونه داشته باشی و نتونی راحت و بدونه منت زندگی کنی از بس همسرت بهت غر زده و گفته که توانایی اداره زندگی رو نداری و نمی تونی ما رو خوشبخت کنی خودتم باورت شده که کوتاهی کردی و خودتونو نادیده گرفتی شما که به خاطر همسرت و اینکه به اون چیزهایی که میخواد برسه بیش از حد تلاش میکنی و به قول خودت ۳۰ روز ماه روزی ۱۲ ساعت کار میکنی ولی بازم منت پدر خانم نارضایتی خانم و نداشتن آرامش برا خودت وجود داره پس از همین حالا شروع کن و قبل ازاینکه وضع از این بدتر بشه و رابطه تون بد بشه برو خونه خودت و مطمین باش خانمت هم می یاد شاید اول غر بزنه یا بگه طلاق میخوام ولی وقتی ببینه شما داری با اقتدار و محکم و مطمین صحبت میکنید اونم حتما با شما همراه میشه و توقع هاشو پایین می یاره آقا به خودت اطمینان داشته باش و اینقدر تو زندگی و مشکلات و راضی کردن دیگران از خودت نباش که خودت رو فراموش کنی که وقتی خودت برای خودت فراموش بشی مطمئنآ برا دیگران هم وجود نداری و اینجوری میشه که آسایش و آرامش همه مهمه به غیر از خودت با تشکر از گلی خانم مهربون من زهرام دختر لر 😍😍😍
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
برا خواهری که وضع مال خوبی ندارن و پسرش دوچرخه میخواد ...
سلام و خداقوت به گلبرگ خانم که زحمت انتقال پیام ها رو میکشن قدردانت هستیم گلبرگ جون ، چقدر ما خانمها به این همصحبتی احتیاج داریم و سلام به همه خواهرای گلم ❤️😘❤️
برا خواهری که وضع مال خوبی ندارن و پسرش دوچرخه میخواد
خواهر من مشکل شما لاینحل نیست که بخوای به گناه بیفتی ،
اینکه شوهرتون عصبیه ، خب یکم حق بده بهش والا بلا زندگی خیلی سخت شده با این گرونی و.... و یه دست هم صدا نداره ، بعدش میگین مهربونه ، پس صفات خوب هم داره ،
شما میتونید کمک دست شوهرتون باشین تو خونه ، یه کاری یاد بگیرین و وقتی وارد شدین آموزش هم بدین ، والا خانمهای دیگه حتی با بار گذاشتن ترشی و سبزی ،بافتن لیف و اسکاج با یه کلاف کاموا امرار معاش می کنن پا به پای مرداشون ، یا حداقل برا هزینه خودشون و بچه هاشون ولی تلاششون رو می کنن
نمیخوام سرزنشتون کنم ،بعدش هرکی یه نگاه به آدم بندازه عاشقه ؟ یعنی چی شماره اش رو گرفتم ، خب اشتباه کردین و راه رو اشتباه رفتین خواهر من ،دوره آخرالزمانه و شیطان در کمین ،
اگه روزی میخوای با همت و تلاش ذکر خدا بگو و خدا رو صدابزن ، ذکر اللهم بارک لمولانا یا صاحب الزمان رو زیاد بخون ،به داشته هات راضی باش هرچند کوچک ،میتونست خدای ناکرده از این هم بدتر باشه ، اگه مهر و محبت میخوای به شوهر و بچت محبت کن ، دلیل نمیشه آویزون یکی دیگه بشی یابه یه مرد غریبه ی نامحرم رو بدی ، خواهرجان اینا گناهه گناه ، چرا آخر و عاقبتتون رو خراب می کنید آخه ، اون شوهر بنده خدا ،بچه و زندگیش رو سپرده به شما هر چند عصبی ، هرچند ندار😔 راستی اگه بچت دوچرخه میخواد بهترین روش اینه پس انداز کردن رو بهش یاد بدی ، باور کن اونوقت میفهمه پدر و مادر چقدر زحمت میکشن و هرچیزی به راحتی بدست نمیاد ، اگه گفت مامان باباهای دیگه چرا؟ بگو هر کس در آمد و پس اندازش فرق می کنه ، باور کن هم متوجه میشه و هم در آینده به دردش میخوره
امیدوارم که با خوندن این پیام ها راه درست رو انتخاب کنی و همتت رو بکار ببند خدا رو چه دیدی ، از تو حرکت از خدا برکت ، اما این راهو ادامه بدی جز بدنامی و محرومیت از همین بچه و شوهر و سقف بالاسر چیزی بهت نمیرسه ، امیدوارم بزودی از اجاره نشینی هم دربیای،🤲 با افتخار زندگی کن نه با هر قیمتی
دوستون دارم هواااارتاااااا😘❤️🙏
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام عزیزم امیدوارم حالت عالی باشه
میخام اتفاق امروزم رو براتون بگم ❤️
من باردار هستم و امروز قرار بود برم سونو
با همسرم بودیم
من رفتم داخل اتاق
همسرم هم بیرون منتظر موند
دستگاه رو گذاشت رو شکمم..
استرس داشتم و از ته دل خدا رو قسم میدادم که بچم سالم باشه و تو دلم آیت الکرسی رو زمزمه میکرد ...
دستام یخ زده بود و منتظر بودم که بگه بچت سالمه و قلبش میتپه
توی صفحه مانیتور چیزی پیدا نبود فقط چند لکه سیاه و سفید ...
خانم دکتر رو کرد بهم گفت وا چقدر رنگت پریده گفتم آخه استرس دارم
خانم دکتر گفت خوشبختانه قلب بچه تشکیل شده و سالمه
فقط ی چیزی هست ...
حرفش رو خوردم و با صدای لرزان گفتم یا ابوالفضل بچم مشکلی داره این بچه بیمه ابوالفضله
خانم دکتر گفت نگران نباش همسرت رو صدا بزن
تمام دنیا رو سرم خراب شد جلوم سیاهی رفت ..
همسرم اومد با نگرانی نگاه میکرد ..
نفسهام تند شده بود اشک امونم رو برید و از گوشه چشمم اشک ریخت ..
همسرم نگرانیم رو دید و دستم رو گرفت..
هر دو با نگرانی به مانیتور چشم دوختیم و منتظر گفته دکتر بودیم 🍃 دریق از دانسته چیزی که خدا بهمون رقم زده بود 🍃
خانم دکتر چشم هاش برق میزد دستگاه رو گذاشت روی شکمم و گفت میخواید صدای قلب رو بشنوید
بی صبرانه و نگران منتظر ...
اما این بار صدای یک قلب نبود بلکه صدای دو قلب بود که اصلا با هم همزمان نمیزدنند
هنوز نگران بودیم که صدای دکتر ما رو به خود جلب کرد که 🍃دوقلو 🍃 دارید
آن لحظه تمام زندگیم وصل شد به قسم حضرت ابوالفضل
از خوشحالی گریه میکردیم
تا به حال گریه همسرم رو ندیده بودم اما آن لحظه همسرم نمیدونست از خوشحالی چی کار کنه فقط دست گذاشته بود رو چشماش و اشک میریخت
هیچ وقت این لحظه ای دل نشین رو فراموش نمیکنم ...
و نیت کردم اگه یکی از دوقلو ها پسر شد اسمش بزارم فاضل ❤️❤️
همچین لحظه هایی رو برای همتون آرزو دارم
❤️❤️
اسمم باشه مامان دوقلو ها ☺️
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇
@Nazgolliiii
زنی ۴۷ ساله هستم دارای دو فرزند پسر ۱۹ و ۱۶ ساله ، بیش از حد به شوهرم اعتماد داشتم ، تا اینکه حدود شش ماه پیش ،متوجه شدم....
شوهرم با زنی که تحت عنوان دوست خانوادگی و همسایه خونه ما رفت و آمد میکرد راب.طه داشته ، من از طریق یه سری مکالمه که بین اون زن و شوهرم ضبط شده بود فهمیدم ، که این فایلهای صوتی داخل گوشی شوهرم بوده وپسرم خیلی تصادفی اونا رو پیدا کرده بود و به من نشون داد...👇
دنیا رو سرم خراب شد... من کلی به اون زن محبت کرده بودم ، وکلی به شوهرم اعتماد داشتم..
الان شش ماهه از اون جریان میگذره ولی هنوزم نتونستم هضمش کنم وباورش کنم ، اولین کاری که کردم به مشاور مراجعه کردم ، واونم راهنمایی کرد که چطوری قضیه رو به شوهرم بگیم👇
خلاصه قضیه رو به شوهرم گفتم ، خیلی شرمنده شده بود واز خجالت میخواست آب شه ، بخصوص که پسرمم این جریانو فهمیده بود من همون موقع بش گفتم میخای دنبال این زنه بری برو...فقط اگه اونو خاستی باید از زندگی من بری بیرون ، که گفت نه من هیچ کس از خانوادم مهمتر نیس ، یه اشتباه بوده و من به خاطر مشکلات اعصابم بوده واز این جور حرفا...👇
من چن بار دیگه مشاوره رفتم ، پیش روان پزشک رفتم ، ولی دیگه آدم قبلی نشدم ، شوهرم همون موقع قول داد هرگز این اشتباه رو تکرار نکنه و ما هم ببخشیمش و قضیه تموم بشه وهمه چی به روال عادی زندگی برگرده...
ولی من دیگه اون آدم سابق نیستم ، خیلی حساس زود رنج وداغون شدم ، حالا بر عکس قبل خیلی زیاد بی اعتمادم نسبت به شوهرم ، ورفتارهای عادیشم برام شک برانگیزه..
لطفاً دوستان عزیز اگه راهنمایی یا تجربه ای دارید کمک کنید!
ضمنا این زن خ...یانتکار متاهل و دارای دو دختر هستن...وسابقه هم دارن!!!
لطفاً کمک کنید چطور با این افکار وسواسی وروحیه داغون کنار بیام😔
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
به ماه نگاه میکردم و دلم خورشید میخواست. دلم صبح فردا را میخواست.
به مراد دلم رسیدم. صدای زنگ خانه که آمد از جایم پریدم و پلهها را دو تا یکی کردم تا زودتر آنها را ببینم. دیگر نمیتوانستم حتی ثانیهای بیشتر برای دیدنشان صبر کنم. ولی، ولی پایم گیر کرد به پله و افتادم. دست شکسته وبال گردنم شد. عجله کردم. بعد از مدتها صبر، لحظهی آخر عجله کردم...
تمام آن یک هفتهای که پدر بزرگ و مادربزرگ خانهی ما بودند دست شکستهام مثل آینهی دق جلوی چشمهایم بود. نه میتوانستم با پدربزرگ مچ بیندازم و نه با دست شکسته با مادربزرگ به خرید بروم. روزهایی که مدتها منتظر رسیدنشان بودم، حالا به آن روزها رسیده بودم ولی انگار نه انگار. تمام مدت حسرت همان چند لحظه را میخوردم. همان پلههای لعنتی...
میدانم گاهی وقتها صبر کردن به قیمت نابودی همهی عمر انسان تمام میشود اما عجله کردن فقط کار را خرابتر میکند. فقط باعث میشود در یک قدمی هدفمان به زمین بخوریم. حقیقت این است که اگر مدتها برای رسیدن به کسی، به چیزی صبوری کنیم اما لحظهی رسیدن عجول باشیم شاید برای همیشه آن را از دست بدهیم. یا وقتی به دستشان آوردیم نتوانیم از بودنشان ؛ از داشتنشان لذت ببریم. همیشه پلهها را دو تا یکی کردن برای رسیدن جواب نمیدهد. گاهی باید ایستاد تا هدفمان از پلهها بالا بیاید...
#حسین_حائریان
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
سلام خوبی خانمهای موفقیت براتون از خدا میخوام اومدم پیاماتونوجواب بدم من جدا شدم از شوهرم خیلی زندگیادما به نگاه ما بستگی داره وقتی ما به خودمون ودیگران سخت وسواسی وبا توقع وسواس
باشیم همه روی اون قضیه حساس میشن سعی کنید از کنار مسایل چون خانواده بهترین والایی والدین وسلامتی روان با توجه به پدر وبچه.ها میسر پس عجله را کنار بزارید وقت کنید اول وضع سلیقه ویزای مورد علاقه برای شوهرتون بپزید اونجوری که دوست داره وبه اخلاقش توجه کنید ساده خودشون داره میگن توجه لازم دارن به همه چیزشون لباس وبرخودتون باورتون نمیشه درست میشه
وخانه برای خودتون ارزش قایل باشید ووقت بذارید همون طور برای شوهرتون ارزش قایل باشید حرفهای خانه رو بیرون نبرید وسعی کنید محیط سالم وورزش واحترام به همدیگرو به بچه ها یه بدید وتوجه به روحیه شوهرتون یک که براش مهمه وروز انه چقد باهمسرتون وقت میذارید چقد رابطه ج......نسی واخلاق تو خونه دارید چقدر راضی هست از روابط عاطفی خانه ایا ما که خانم وکانون محیت ونازوتوجه هستیم هستیم نقش معشوقه وشادی مرد خانه رو انجام میدیم
ایا محبت های همسرتون رو بامحبت جواب میدید وبرای شوهرتون وزناشویی و احساساتمون وتوجه به روحیه شوهرتون ارزش قائل هستید
موفق. باشید
یه کلام برای حرف زدن با کسی دوست ورفیق زندگیتون هست پدر بنگاه هاتونه پشت وپناهت ونه باهم حرف بزنید ووقت بذارید 15دقیقهبامحبت
15سال زندگی کردید اما 15دقیقه صبر وشادی وتوجه وقت عشق دلم برای شوهرتون خرج کنید.
بخدا جواب همه چیز خوب ودرست میشه
زندگیرو سخت نگیرید اسان بگذره خوش باشی قدر وقت های که دورهم هستید روبرویی چون من خودم ندانسته وقتایی که باشوهرمکنارهمبودیم رو ندانستم از لحظه های زندگیتون لذت ببرید
شادوپایدار باشید انشالله وهمیشه به زندگی لبخند بزنید
مهارتهای زندگی اشپزی علاقه به همسرتون یه مبارکه با تمرین وتکرار بگید عاشق شوهرتون هستید تا کنارهمبودنتون عادی نباشه
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿