دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_برگزاری_مراسمات سلام گلی جانو‌دوستان عزیز ‌.‌واما‌جواب چالش امسال عروسی پسر خواهر‌شوهرم بود‌ طرف ما‌دوشب‌جشن می‌گیرند ‌شب‌اول تو‌خونه‌شب‌بعد تو‌تالار ‌شب‌اول بعد شام‌اقایون‌رفتن‌استخر وقتی‌برگشتن‌ یکی داماد‌رو گذاشت‌رو‌دوشش‌و‌همه میرق صی دیم داماد‌گفت تشنمه‌یه‌لیوان آب بهم بدید‌ پسر‌عمه داما‌د یه‌لیوان وایتکس بهش‌داد‌ گفت ابه‌خنکه زود بخور‌داماد بنده‌خدا‌تا‌آب رو سر‌کشید‌ بی حال شد‌هیچ کس نفهمید‌چی‌شده‌تا‌اینکه بوی‌وایتکس همه جا‌بخش‌شد وقتی داماد رو دوش‌دوستش‌عق‌زد‌لباس هم‌خراب‌شد‌‌‌بعد ‌یه دعوای شد‌بیا‌وببین داماد‌رو‌سری رسوندن بیمارستان تا‌صبح همه داشتن گریه می‌کردن چون حالش خیلیییییییی بد بود گفتن چرا این کار رو کردی میگفت شوخی‌کردم😏😏😏😏😏خلاصه اون شب رو زهر همه کرد بخصوص خواهر‌شوهرم‌و عروس‌ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه سلام خواهر عزیزم ..خیلی ناراحت شدم بابت سرگذشتت غم انگیز ت..ب خود کشی فکر نکن ک نه تنها راه چاره نیست بلکه عذابی سختر مخصوصا برا بچه‌ها ی بی گناهته...گول این مردهای نامرد رو هم نخور ک فقط قصد سوء استفاده رو دارن و بس ..اینا خرج خانواده خودشونم بزور میدن اونوقت بیان شما رو ساپورت کنن خواهر ساده و زود باور من..بخدا توکل کن قوی باش ..خدا هیچوقت تنهات نمیذارن اکه ب خودش امید داشته باشید..از خدای منان میخوام کمکمت کنه و مثل همیشه دست هممونو بگیره ..گول حرفهای نامردا رو نخور.. بقول شعری ک میگه ..تو دنیایی که نامردان عصا از کور می‌دزدند..من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم😔😢 و ب مامان جون و ننه علی اهوازی پایه ..بگم کاش منم میاومدم سر قرارمیدیدمتون ک ندیده عاشق تونم..حیف ک من استان اصفهان م...راهم از تو دوره دوره ..دل من مگه سنگ صبور ه...شاعر شدم دوستدار شما فاطما گل و دوستدار گلی مهربونم ک همیشه ما رو شرمنده میکنه😍❤️😘 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

🍃🍃🍃🌺🌺🌺🍃🍃🍃 زندگی نازخاتون.... ‌🍃

فرهاد پاهاشو با درد جمع کرد و گفت : یک هفته تمام پام تو پوتین بود ...فرصت نمیکردیم حتی پاهامون رو بیرون بیاریم ... بغضم‌ دیگه نمیزاشت حتی نفس بکشم ... پایین پاهاش نشستم و گفتم: دست بردار از این‌کار ...ما یه خانواده ثروتمندیم....این همه ملک و املاک و باغ و دام برای شماهاست . گفت: برای توهم هست ... _من دخترم فرهاد به من خیلی نمیرسه اما همین الانشم کلی ثروت داری ... جشم هاشو ریز کرد و گفت: نکنه برای ثروت که میخوای زنم‌ بشی ... سرمو جلو بردم و گفتم : نخیر فکر کنم تو بخاطر ثروت منو میخوای ... دگفت: من بخاطر این دله که میخوامت ...بخاطر عشقی که یه پسر ده ساله تا امروز به دوش کشیده ... چشم هامو بستم و گفتم : وقتی نیستی نمیخوام روز و شب بگذره ...وقتی هستی زندگی برای منم جریان داره ...نرو خواهش میکنم دیگه نرو ... میخواست چیزی بگه که ضربه به شیشه پنجره خورد ... برادرم همیشه اینطور خبرم میکرد ...اون و من فقط دوسال اختلاف سنی داشتیم‌... من تو مرز هجده سالگی بودم ... به فرهاد گفتم: برو پشت دیوار ... و مثل دزدها رفت پشت دیوار ... اروم پرده رو کنار زدم و لای پنجره رو باز کردم ....فرشاد سلام کرد و گفت : بیدارت کردم ؟‌ _ اره ...چی شده ؟‌ سرشو جلوتر اورد و گفت : اینجا خوابی اونجا سرت دعواست ... ابرومو بالا دادم و دستمو جلوی روی فرهاد گرفتم تا یوقت جلو نیاد و گفتم‌: چرا ؟‌ _ اقام شوهرت داده ...انگشترتو اورده فردا خانواده شوهرت میان برای بله برونت ... فقط تونستم بگم چی و فرهاد منو کنار زد از لابه لای نردهای پنجره یقه فرشاد رو گرفت و جلو کشیدش و گفت : شوهرش دادن مگه میتونن ...؟؟؟ فرشاد زبونش بند اومد و با چشم های درشت از حدقه بیرون زده به فرهاد خیره بود ... گفتم : ولش کن ...داری خفه اش میکنی ... فرهاد دستشو عقب کشید و فرشاد روی زمین افتاد ... سرفه ای کرد و گفت : من کاره ای نیستم فرهاد ...اقام و مامانم‌ عمه رو شوهر دادن ... _ چندبار باید بگم عمه ات نیست این دختر خواهر توست ...

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #حاج_آقا_مجتهدی_تهرانی 💥مساکم الله بالخیر... ✅ مسیحی اهل شوروی مسلمان شده بود و کفاشی داشت و در همان کفاشی‌اش هم فوت کرد. او مرید آیت الله لنگرودی رحمه الله بود. یک روز صبح به او گفتم: «صبّحکم الله بالخیر». او در پاسخ من گفت: «مساکم الله بالخیر». من گفتم: «آقا، الان صبح است، شما چه‌طور می‌گویید مساکم الله بالخیر؟!» ✅ او گفت: «تا وقتی که امام زمان حضرت مهدی علیه السلام تشریف نیاورده‌اند، صبح نیست!» من از جواب او کیف کردم. انسان وقتی این حرف‌ها را می‌شنود منقلب می‌شود. چه‌قدر فهم داشت. واقعاً که تا حضرت علیه السلام تشریف نیاورده‌اند صبح نیست. 📚 احسن الحدیث #اللهم_عجل_لولیک_الفرج کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام ممنون از کانال خوبتون🌺 درجواب آقایی که خانمشون برا مادرش طلا خریده ... بدون اجازه شوهر اگه خانمی پول یا هرچیزی که با پول شوهر بخره بده ب خانواده خودش یه جایی تو زندگیش ضررش رو میبینه یا طوری میشه که هیچ پیشرفتی تو زندگی نمیکنن وهمیشه کم میارن تو خرج ومخارج زندگیشون اینو من خیلی شنیدم هیچوقت بدون رضایت شوهر از پولی که خودش کارکرده مال شوهر هس به خانواده خودش نده چون برکت از زندگی میبره. درسته همه ما دلسوز پدرمادرمون هستیم ولی خدا خودش حواسش به همه هس کانالتون عالیه❤️مامان آنیسا @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام وقت همه همراهان کانال بخیر درجواب خانمی که 70میلیون داده دوتا النگو دست دوم خریده خانم شما نه وزن النگوها رو گفتی و نه اینکه با چند درصد برات حساب کردن رو گفتی و اینکه زمانی که طلا خریدی هر گرم طلا چقدر بوده هم بگو که برات حساب کنم بهت بگم زیاد ازت گرفتن یانه خودم طلا فروش هستم دقیق توضیح بده راهنماییت میکنم اول اینکه فروختن طلای دست دوم توی مغازه طلا فروشی ممنوعه چند ماهه بخشنامه شده که طلا فروشا میتونن طلای دست دوم رو بخرن ولی اجازه ندارن طلای دست دوم بفروشن گوگل جستجو کنید کامل توضیح داده دوم اینکه طلای دست دوم اجرت ساخت و مالیات نداره فقط 5 الی 7 درصد سود روی طلا می‌کشن شما حتی اگه این النگوها رو گرون خریده باشید طلا فروش که ازشما پس نمیگیره یا باید شکایت کنید و از راه قانونی اقدام کنید که پروسه زمان بره یا اینکه بیخیال بشید شما شاید الان برای خرید طلا ضرر کرده باشید ولی طولانی مدت نگهدارید سود میکنید هیچ وقت در خرید طلا برای طولانی مدت ضرر نمیکنیدچون همیشه روند افزایشی داره ممنون ازشما بابت کانال پرمحتواتون @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #عاشقانه_برای_همسرم برای زوجهایی که از هم دورن حوصله خواندن ندارم حوصله نوشتن هم ندارم این همه دلتنگی  دیگر نه با خواندن کم می شود نه با نوشتن … دلم تو را می خواهد ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #حاج_آقا_مجتهدی_تهرانی 💥مساکم الله بالخیر... ✅ مسیحی اهل شوروی مسلمان شده بود و کفاشی داشت و در همان کفاشی‌اش هم فوت کرد. او مرید آیت الله لنگرودی رحمه الله بود. یک روز صبح به او گفتم: «صبّحکم الله بالخیر». او در پاسخ من گفت: «مساکم الله بالخیر». من گفتم: «آقا، الان صبح است، شما چه‌طور می‌گویید مساکم الله بالخیر؟!» ✅ او گفت: «تا وقتی که امام زمان حضرت مهدی علیه السلام تشریف نیاورده‌اند، صبح نیست!» من از جواب او کیف کردم. انسان وقتی این حرف‌ها را می‌شنود منقلب می‌شود. چه‌قدر فهم داشت. واقعاً که تا حضرت علیه السلام تشریف نیاورده‌اند صبح نیست. 📚 احسن الحدیث #اللهم_عجل_لولیک_الفرج کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #چالش_برگزاری_مراسمات ❇️سلام به همگی .من سال ۷۷عروسی کردم خیر سرم .مراسم خونه مامانم بود سفره عقد چیده بودیم .خانواده شوهرم مال شهری دیگه بودن ناهار با تعدادی از فامیلاشون اومدن خونه ما که عصر مراسم ما تموم میشد بریم شهر همسرم ،اونا اونجا مراسم داشتن .خلاصه شوهرم دوربین اصلی عکاسی رو داده بود جاریم که این رو بیار برا عکاسی از ما و سفره عقد و اینا .جاری گرامی هم وقتی رسیدن شهر ما دم ارایشگاه گفته بودن دوربین رو بده گفته بود یادم رفته بیارم 😐به این ترتیب ما با دوربین کم کیفیت چندتایی عکس تار با سفره عقد و فامیلا داریم😏 فیلمبرداریهای قدیمم اونقدر با کیفیت نبودن که بشه عکسی از روش چاپ کرد .دیگه الله اعلم من که هنوزم باور نمیکنم یکی اینقدر بدجنس باشه که عمدا اینکارو کنه ولی شوهرم تا مدتها خیلی ناراحت بود میگفت چون من خواهرشو نگرفتم اینجوری کرده .اعتماد بنفس رو داشته باشید فقط .کاش گرفته بود والا منم تو هچل نمیفتادم 😂سلامت و شاد باشید گوگولیا ❤️ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #آیت_الله_حائری_شیرازی ✅ راه تقوا.... خانم‌ها به شوهرشان بگویند، نانی که سر سفره می آوری، اگر کم باشد و حلال، بهتر است که حرام باشد و زیاد. رزق مختصر و حلال، همان جاده تنگی است که منتهی به پل میشود، که آخرش سلامتی است. سفره اگر رنگین باشد و حرام، آن جاده پهنی است که ماشین میتواند به سرعت در آن بتازد، اما پل ندارد و به دره سقوط میکند. ای مرد! این را خوب دریاب که تو راننده ماشین هستی و اهل و عیال تو مسافرانت. مبادا وسوسه ات کنند که «چرا در این جاده ی سنگلاخ و تنگ آمده ای؟ ما یک ساعت در ماشین فلانی نشسته بودیم، چقدر کیف داشت، جاده اش صاف بود و نرم ». راه تقوی راهی است که سرازیری و سربالایی، سنگلاخ و گردنه، تنگنا و معبر دارد، اما آخرش «پل» دارد اما جاده ی دنیا اتوبانی است که هرچه سریعتر بروند، زودتر به ته جاده که پلی در کار نیست می‌رسند و به دره پرت میشوند. گاهی یک عابر، لنگ لنگان میگذرد، نه تنها ماشین ندارد و پیاده است، که لنگ هم میزند، اما او در راه نجات است، با نظر حقارت در او منگر. #سبک_زندگی_اسلامی #آداب_همسرداری #ساده_زیستی #رزق_حلال کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii یادآوری گذشته ناراحتم میکنه...👇 سلام به همگی امیدوارم خوب باشید و پیشاپیش ممنونم ازتون که قرار کمکم کنید. من ۲۷ سالمه همسرم ۳۱ ساله هستن ۵ ساله کنارهم زندگی میکنیم و قبل از این ۵ سال حدود ۲ سال عقد کرده بودیم. من دور عقد تلخی رو گذروندم هم به خاطر سن کمی که داشتم و هم بخاطر اینکه خانواده همسرم چون پسر اولشون بود خیلی کارها رو بلد نبودن. مثلا مادر من میگفتن چرا عید بهت عیدی ندادن اینا چرا این مدلین؟! بعد منم یا غصه میخوردم یا به همسرم میگفتم اونم میگفت تو درک نمیکنی شرایطم سخته. الان قطعا برگردم به اون زمان اینها برام مهم نیست ولی خب این چنین مسائلی داشتیم و احساس میکنم روی عزت نفسم اثر گذاشته. چون هم خانواده خودم هم همسرم اوضاع مالی خوبی داشتن و دارن اما من حس کردم منو خیلی آزار دادن و منت گذاشتن. در حال حاضر برادر همسرم در حال ازدواج هستند و من مدام با هر حرف خانواده همسرم یاد اون دوران میفتم هر چند گذشته اما انگار تلخیش گلومو گرفته و از این بابت نگرانم با ورود عروس جدید من خودمو مقایسه کنم. الان کمک میخوام ازتون راجع به اینکه چجوری این حسم رو کنترل کنم که حسودی نکنم و خودمو کمتر نبینم یا بالاتر؟( چون به هرحال ممکنه بهتر از من کارهایی انجام بشه) و اینکه حد و حدود رابطه به ایشون رو چجوری نگه‌دارم؟ بازم ممنونم اگر تجربه دارید کمکم کنید. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿