فرهاد عصبی به سمت بیرون رفت و من با عجله تو چهارچوب در جلوشو گرفتم و گفتم: کجا میری ؟‌ از چشم هاش حون میبارید و گفت: امروز تکلیفتو با همه یه سره میکنم‌... گفتم : دعوا نکن ...بخاطر من ... _ نازخاتون ...عالم و ادم میدونن تو مال منی چرا این نامادریت نمیخواد بدونه ...تا حالا صدبار برات خواستگار اورده من حرفی نزدم دیگه قرار نیست سکوت کنم ... وقتایی که عصبی میشد خیلی ترسناک میشد و نتونستم مانعش بشم ... به سمت اتاقی که همه داخلش بودن میرفت و من و فرشاد پشت سرش میدویدیم ... فرشاد با ترس گفت: از کجا میدونستم این دیوونه تو اتاق توست الان مامانم پوستمو میکنه ... _ فرشاد نگو تو اتاق من بوده بگو تو حیاط بود ... فرهاد درب رو هول داد و رفت داخل ...لبخند رو لبهای زنعمو نشست و گفت: خدایا فرهادم اومده ... فرهاد انگشت اشاره اشو به سمت نامادریم گرفت و گفت: اینبار برای همیشه تکلیفتو روشن میکنم‌... این دختر صاحب داره ...قرار نیست به ساز شماها برق صه ... میتونستم سالها قبل عقدش کنم‌...فقط خواستم بزرگتر بشه خودش از ته دلش منو بخواد ... همه تقریبا ایستادن و من پشت سر فرهاد رسیده بودم‌... میلرزیدم و اقام سیگارشو تو نعلبکی چای خاموش کرد و گفت : صداتو بیار پایین ...من پدرم نه تو ... خاتون با صدای بلند گفت : ساکت باشید ...الان همه خدمتکارا رو میریزید اینجا ...این دختر خودش میدونه چی میخواد و چی نمیخواد... اقام سرشو خم کرد و همونطور که منو نگاه میکرد گفت: از کی تا حالا دخترا میتونن تصمیم بگیرن ... شوهرش دادم‌...شوهرت ادم سرشناسی ...زنش مرده دوتا دختر داره ..ده برابر ما مال و اموال داره ... ربابه خاتون با دست تو دهن خودش زد و گفت: خاک بر سرم ...تو پدری ؟‌به زن مرده دختر دسته گل منو میخوای بدی ؟‌ _ اره ...چون من پدرشم من میدونم چی به صلاحشه ... زن بابام‌ابروشو تو هم گره کرده بود و با اخم گفت : فکر نکنم نازخاتون دختری باشه که رو حرف پدرش حرف بزنه ... داشت دهن منو میبست ... فرهاد با مشت به سنه خودش کوبید و گفت: باید از رو حنازه من رد بشی عمو که بزارم‌ دستشو بزاری تو دست یکی دیگه... زنعمو صورتشو چنگی زد و گفت : زبونتو گاز بگیر ...دشمنات زمین بخورن ...زمین گیر بشن ... اروم کنار فرهاد ایستادم‌... دلم گرفته بود برای خودم‌...برای مادری که هیج وقت پدرم دوستش نداشت ... و انگار منم بخاطر اینکه مادرم زاییده بود دوست نداشت ... ‌‍‌‌

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام عزیزان ممنون از راهنمایی هاتون من ۲۷ سالمه متاسفانه ۳بار نامزدیم بهم خورد انگار طلسم شدم تا پسر خالم اومد خواستگاری خیلی خوشحال شدم نامزد کردیم ولی نامردی کرد بعد ی مدت زد زیر همه چی گفت نمیخوامت برو هرچی التماسش کردم ب پاش افتادم ولی گفت نه نمیخوامت اومد طلاهاشو پس گرفت بخدا من آدم بدی نیستم نمیدونم چرا زندگیم اینجوری شد انقد پشت سرم حرف میزنن تیکه میندازن خانوادمم ازم خسته شدن میگن آبرومونو بردی خودتو بکش من دختر بدی نیستم اهل رل ایناهم نیستم هرکاری میکنم نمیشه هرچی دعا میکنم انگار همه دنیا دست به دست هم دادن ک ب کام من نباشه ازتون خواهش میکنم کمکم کنید بگید چیکار کنم و برام خیلی دعا کنید.....دخترتنهام @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #ایده_متن #همسر_عصبی #دلبری تهدیدمـ مے ڪنے! به بالا آمدݧ                 آن رویتـــ...😡 ولی    گل..🌹        که پشت و رو نداره ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام من۲۵سالمه همسرم۳۴،توی عقدیم،همه چیزخوب هست تا وقتی که باهم بحثمون بشه، همسرم،حتی اگه مشکل ازطرف اونه یجوری میشه که انگار من مشکل دارم،حرف میزنم میپره وسط حرفم همش به نفع خودش میگه،اگه ناراحت باشم وغصه بخورم اصلا به روی خودش نمیاره،وقتی من ناراحت میشم وسکوت میکنم میگه توهمینجوری به قیافه گرفتنات ادامه بده،تابالاخره برای من عادی بشه ناراحتیت،کلاهمیشه خوبیم امادرمورد مشکلاتمون نمیتونیم حرف بزنیم همش میخواد من بدونم،من بفهمم،من درک کنم،منم خسته شدم،کلامن موقع ناراحتی همون لحظه میخوام حرف بزنم مشکلم حل بشه امااون سکوت میکنه یامیره،امامن بعدش لال میشم،وحس خیلی بدی میگیرم و حالم ازخودم بدمیشه،مثلا خونه مامیخوادبیادمهمونی همیشه مشکل داریم اما خونه مادرش هیچ مشکلی نیست خواهش میکنم راهنماییم کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #بلدی_بگو با عرض سلام وتشکر از کانال خوبتون ببخشید من یک سوال پزشکی داشتم در مورد درمان درد استخوان دنبالچه خواهش میکنم از همه بزرگوران گروه اگر کسی درمان خیلی خوب وقطعی این درد رو میدونه یا پزشکی رو سراغ دارین خواهش میکنم برام بفرستین البته اگر دکتر در مشهد میشناسین خیلی ممنون میشم چون من دکتر تو شهرستان رفتم و فیز یو تراپی ۱۰ جلسه هم رفتم ولی خوب نشد ه البته بیشتر موقع نشستن طولانی خیلی درد دارم شکستگی هم نداشته عکس هم گزفتم خدا خیرتون بده 🙏🏻 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #قشنگه_بخونید من دلم روشن است به تمام اتفاقات خوب در راه مانده به تمام روزهای شیرین نیامده به لبخندی که یک روز بر لبمان مینشیند:)💛 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii #خانواده_همسر 💚سلام برهمگی .همه خانمای گروه ازمادرشوهروخواهرشون بدمیگن من اومدم بگم مادرشوهرم من یک مادرشوهرنمونست ازخودم بدی دیدم ازایشون ندیدم کارخاصی هم براش نمیکنم بهش زنگ میزنم احترامشوتومهمونی دورهمی نگه میدارم تحویلش میگیرم تازه خودم هم خواهرشوهرهستم عاشق زن داداشمام هستم همیشه براشون دعامیکنم که سالم وسلامت درکنارجفتشون زندگی عاشقونه ای داشته باشن مامانم هم خیلی دلش براعروساش میره .دوتاعمه دارم هرکدومشون دوتاعروس دارن وقتی توجمعی ازعروساشون تعریف میکنن انگارازملکه دارن تعریف میکنن این حرفارومیشنوم ازعروسایاددوران قدیم مادربزرگمامون میفتم که عروس به کنیزی میگرفتن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خاطره جذاب خواستگاری‌‌‌... سلام وقت بخیر .سال ۸۹ ترم آخر دانشگاه بودم .یه خواستگار برام اومد، منم چون خواهرم نامزد بود مادرم اصلا قبول نمی‌کرد که باید دختر اولم بره سر خونه زندگیش بعد حالا ببینیم چی میشه.اینا هم ول کن نبودن بعد ۳ماه دوباره اومدن 😢 .مامانم هم گفت یه راه حل دارم بریم پسره رو ببین بگو نپسندیدم اینجوری یه جواب برا رد کردنشون داریم🙂 .بیرون قرار گذاشتیم برا دیدن همدیگه،منم اصلا به خودم نرسیده بودم تا اونجایی که با مقنعه و کفش کهنه رفته بودم سر قرار😶 .آقا مامان ها اون طرف پارک ماهم این طرف رو نیمکت ،من انگار همه چی یادم رفت قشنگ نشستیم حرفامونو هم زدیم وبه توافق رسیدیم😌 .آقا هم بالباس کار اومده بودن😂 .خلاصه یه بارم اومدن خونه صحبت کردیم ،تا خواهرم عروسی کنه من عقد کردم والان دوتا دسته گل داریم خیلیم از زندگیم راضیم😉 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام گلی جان قربونت برم بخداعزیزدلی،خیلی صبوروبامرامی خدابرات خوش بخواد.سلام دوستان وهمراهان عزیزم خوش وسلامت باشیدایشاالله.عرضم به حضوردخترگلم که ازمامانش ناراحت است ومیترسه جواب بده ...... عزیزدلم قربون دلت برم اینقدمهربونی وحرمت واحترام مادررانگه میداری.فدات بشم من درکت میکنم مامان بابای منم همینطوربودن وقتی داداشم باخانم وبچه هاش می یومدخونه بابام،نمیدونی چه بریزبپاشی مامانم براشون میکردخواهرام هم وضعشون بهترازمن بودبرااوناخامه عسل،تخمه مرغ،اجیل و.....ولی وقتی مامیرفتیم واسه بچه هام چای وپنیروازاجیل ومیوه خبری نبود.بزارحالارابرات بگم همون داداشم که مامانم براشون خیلی مایه میزاشت الان نگاه مادرم نمیکنه مادرم مریضه وبابام فوت شده حالامامانم فقط دوست داره پیش من باشه.قربونت برم روزگارهمینه،ولی من یادگرفتم بین بچه هام وعروساودخترم ونوه هام فرقی نزارم چه اونکه وضعش خوب واونی که وضعش ضعیفتراست..قربونت برم عزیزدلم خیلی خوب میکنی احترام مادررانگه میداری اگرمادرمتوجه نیست خداکه شاهداست ومیبینه پس به خودت افتخارکن انشاالله عوضشوازطرف بچه هات ببینی بخداقسم من حالامادرم راروی چشمم میزارم بااینکه همسرم سکته کرده وتوجاافتاده ولی بازم سالی ۴،۵ماه می یارمش خونمون.فدات گلم مواظب قلب پاک ومهربونت باش عزیزم میبوسمت دخترگلم. منم مامانجون خوزستانی @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii خانوم کانالمون میگه سلام واسه خانمی درد استخوان دنبالچه دارن درد سیاتیک هستش باید مراقبت کنید همین وبلند شدن نشستن دقت کنید @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام خسته نباشید خدمت خواهری که شوهرخواهرشون در مسافرت ازشون متنفر شده خواهر عزیزم جریان را کامل تعریف نکردید پس ما هم قطعا نمیتونیم شما را درست راهنمایی کنیم ولی اینو بدونید که گاهی اوقات ما از سر دلسوزی یه کاری میکنیم مثل یه راهنمایی یا ...و بعد روی حرفمون پافشاری میکنیم و خواهرمونم چون مارو دوست داره یا مارو بزرگتر و عاقلتر از خودش میدونه به حرفمون گوش میکنه درصورتیکه برای شوهرش ناخوشاینده شما فرمودین قبلا هم پیش امده که ایشون ناراحت بشن بنابراین همش جمع شده ویکدفعه بروز پیدا کرده خواهر عزیز شما باید نفوذ و دلسوزیتونو در زندگی خواهرتون کم کنید و برای زندگی ایشون استقلال قائل باشید و به نظرات و تصمیماتشون در زندگی شخصی شون احترام بزارین تا خدای نکرده با محبت بی جا باعث متلاشی شدن زندگی خواهرتون نشین اگر حرفهای من درست بود یک جعبه شیرینی و یک شاخه گل بگیرین ووقتی که شوهر خواهرتون خونه است برید منزلشون و ازشون عذر خواهی کنید و هرچی هم گفت شما سکوت کنید تا اوضاع بدتر نشه موفق باشید🌹🌹 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿

دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii سلام درموردخانومی که میگن دخترشون سرفه میکنه شبها موقع خواب یک لیوان اب ولرم بایک قاشق مرباخوری دارچین ویک قاشق غذاخوری عسل مخلوط کنن بعد به دخترشون بدن بخورن عالیه انشاالله خیلی زود خوب میشن دخترشون از سردی می سرفن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿