دنیای بانوان❤️
یک زندگی یک تجربه👇
میخوام که تجربیات زندگی متاهلی ام رو براتون بگم شاید که به دردتون خورد.
من یه مرد ۲۸ ساله هستم وقتی میخواستم همسرم رو انتخاب کنم کلا در دل و احساس و عاطفه رو بستم تا یه ازدواج کاملا منطقی و عاقلانه داشته باشم ( البته اینم بگم که یه آدم به شدت عاطفی هستم و فکر نکنید که از عشق و احساس به همسر به دور هستم ) به خودم گفتم اول عاقلانه انتخاب کن بعد یه عمر عاشقانه زندگی کن.
نشستم با خودم بدون تعارف ویژگی های مثبت و منفی ام رو لیست کردم و همچنین ویژگی ها و خصوصیاتی که همسرم باید داشته باشه رو تعیین کردم. یه جمع بندی کردم و به مادرم گفتم همچین همسری میخوام.
خب رفتیم چند جا خواستگاری که نشد ( یا اونا نمیخواستن یا ما ) تا اینکه رفتم خواستگاری دختری که الان همسرم هستن.
همیشه به خودم میگفتم که اگه تو همه کارها عجله میکنی حق نداری تو ازدواج عجله کنی بخاطر همین مسئله دو تایی نشستیم درباره تمام موضوعاتی که برامون مهم بود صحبت کردیم . یادمه جلسه اول بهش گفتم که هر مسئله ای که برات مهمه و حساسیت زاست باید ازم بپرسی منم بهت قول میدم صادقانه جواب بدم و بالعکس. اونم پذیرفت .
به خونواده دختر از طریق خونوادم گفتم که دو طرف یه فرصت خیلی خوب به همدیگه بدن واسه تحقیق نهایی ( نظر خودم حداقل یه ماه بودش ) که اونا هم پذیرفتن .
خلاصه بعد از تحقیق نهایی و جمع بندی صحبتهامون با همدیگه عقد کردیم. تجربیات این چند سال زندگی مشترک میگه که اگه واقعا دوسش داری از، اشتباهاتش گذشت کن و به همسرت عشق بورز طوری از سر کار بیای خونه و همسرتو در آغوش بگیر که همسرت فکر کنه چند ساله ندیدیش .
وقتی اینا رو انجام بدی و تو تمام مسایل زندگی همسرت برات مهمترین باشه اونوقت نتیجه اش هم میبینی . نتیجه اش اینه که اونم خودشو تماما وقف تو میکنه و تمام عشقشو نثارت میکنه اینا همش تو زندگی بنده واقعیت داره . منم یکی مثه شماها که تو این جامعه دارم زندگی میکنم.
تو مسائل زناشویی هم از همسرم خواسته ها و نیازها و انتظاراتش رو خواستم ، اوایل رو نداشت بگه ولی بهش کمک کردم گفتم که رو کاغذ بنویس و بهم بده اونم بعد چند روز همین کار رو کرد منم خواسته ها و انتظاراتمو نوشتم و بعد اینکه یخمون آب شد نشستیم دربارش صحبت کردیم و پیشنهاد منو قبول کرد پیشنهادم این بود که مشترکاتمون رو انجام بدیم که اونم خیلی خوشحال شد ( این گفتگوها بعد از عقد و قبل از عروسی بود ) وقتی وارد زندگی شدیم عشق و علاقمون چند برابر شد و اون مسایل جنسی که اشتراک با هم نداشتیم به دلیل وجود معجون عشق به روابطمون اضافه شد ( البته نه همه اش بلکه بعضی از آنها )
اینا رو گفتم که بدونید عشق و علاقه و محبت بین زوجین حرف اول رو میزنه و کسایی که این مورد رو بهش اهمیت بدن به باقی نیازاشون تو زندگی مشترک میرسن میگن چون که صد آمد نو هم پیش ماست.
امیدوارم این تجربه چند ساله از ازدواجم بتونه به کاربرای این سایت کمکی کرده باشه.
یا حق
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🌸🍃🌸🌸🍃🍃🍃🍃🍃 عاشقانه ای به سبک شهدا
زندگی به سبک شهدا و در کنار شهدا
.
. 🌸🍃
همیشه در خانه کمک میکرد.
قرار بود وقتی در جبهه هست من در خانه کار سنگین انجام ندهم و ایشان برگردد و کارها را با هم انجام دهیم. اگر لباسی میشستم.
او در کنارم آب میکشید و با هم پهن میکردیم. کارها را با هم تقسیم میکردیم. به من میگفت: «قرار نیست شما برای من کار کنی و من شما را به زحمت بیندازم.
اگر کاری هم در خانه انجام میدهی، وظیفهات نیست بلکه لطف میکنی.»
همیشه وقتی از منطقه به خانه میآمد و من در خانه نبودم، پشت در میایستاد و در را باز نمیکرد. من میگفتم: «شما که کلید داری پس چرا داخل نمیروی؟»
میگفت: «نه عیال جان! دوست دارم شما در را برایم باز کنی. اگر شده ساعت ها هم پشت در میایستم تا شما بیایی و در را باز کنی.»
یادم هست یکبار من مسجد بودم و وقتی بازگشتم دیدم کنار در ایستاده است.
من گفتم: «میرفتی داخل.» گفت: «نه؛ مگر میشود من همسر داشته باشم و در را خودم باز کنم.»
.(زهرا بغدادی همسر شهید سید یحیی سیدی)
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
🍃🍃🍃 #روایت_عاشقانه_مریم
من تازه جدا شده بودم....پسره معتاد از آب دراومد...یعنی عقد کرده بودم و طرف مقابلم خیلی اذیتم کرد.طلاق نمیداد و یک سال مارو اذیت کرد تا طلاق بده....
تصمیم گرفته بودم دیگه هرگز ازدواج نکنم.اصلا اجازه ی خواستگار اومدن نمیدادم....
هنوز دو ماه از عقدم نگدشته بود که شوهر خاله ام واسطه شد برای خواستگاری.. .
خانواده گفتن جلوی شوهرخاله ام زشته که نیومده رد کنیم.بزار بیان بعد رد کن....
ولی من توی همون جلسه ی اول همسرم به دلم نشست....متین همه چی تموم بود،یه آقای باغیرت تمام عیار....برای تمام مراحل طلاقم همراه و همپام بود فداش بشم....
جلو تمام خانواده و فامیل بخاطر من وایساد....
با اینکه واسه رسیدنمون به هم خیلی سختی کشیدیم ولی ارزششو داشت.بهترین موجود دنیاست و بزودی دومین نینیمون به دنیا میاد ایشالا...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
💗🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
به همراه داشتن حرز امام جواد علیه السلام🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یکی از دوستان من چندین سال بود که اتفاقات بد برای زندگیشون می افتاد و شوهرش مردی الکلی و … بود من سعی می کردم منزل ایشون زیاد نروم شب بود بعد از نماز زمانی که رسیدم خونه دوستم دیدم این خانوم شوهرش اینقدر کتک زده و ایشون بیهوش و حال بدی دارد که من خودم پزشک هستم درمان جزیی از ایشون کردم همین که روی کاناپه نشسته بودم تابلو فرش بزرگی که روی دیوار نصب بود افتاد پایین ما ترسیدیم و شکر کردیم که تو سرمون نخورد چون هم سنگین بود و هم بزرگ بعد شاید باورتون نشه مقداری ازدیوار با تابلو کنده شد که ما دیدیم پشت تابلو تیکه ای آهن هست که روی آن چیزی کنده کاری کرده بودند من اعتقادی به طلسم و دعا ندارم ولی طلسم بود که مادر دوستم را خبر دار کردم فهمیدیم زندگیشون را طلسم کردن ... جالبه که من اون شب حرز امام جواد باهام بود میخواستم بگم، این اول از لطف خدا و بعد حرز امام جواد(ع) بود که من آنجا بروم و این دعای عظیم الاشان باهام باشه ..
باورتون نمیشه دوست من اصلا اهل نماز و عبادت و … نبود ولی ایمان کامل آورده نمازخوان شده ختم یاسین بر می داره و شوهرش الحمدالله مردی بسیارخوب و عاشق خانواده شده ..
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃
نوستالژی
قدیمی
همونجا که غم جا نداره😍🍃🍃🍃
#حالا_شما_بگین خوشتون اومد؟🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃
یک زندگی یک عشقولانه🍃👇
.
آقا سید میگفت میخوام بعد از ازدواج هر سال روزهای عرفه براش چادر مشکی نو بخرم
گفتیم چرا روز عرفه؟
گفت چون روزِ عرفه پرده ی کعبه رو عوض میکنن
بالاخره کعبه ی زندگیمه دیگه...
کسی که ساعت ها قراره به سمتش بشینم و آرامش بگیرم..
کسی که رسول خدا گفته هر قدمی برای کمک کردن بهش بردارم خداوند برای هر قدمم ثواب یک حج و عمره مینویسه..
کسی که رحمت للعالمین گفته يك ساعت خدمت کردن بهش در خانه از عبادت هزار ساله و هزار حج و هزار عمره بهتره...
.
کعبه ی زندگیمه...
به جای طواف هم خودم حسابی دورش میگردم
.
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........
دنیای بانوان❤️
پیشنهاد بی شرمانه استادم واقعا چرااااا؟؟؟ 🌸🍃 سلام من به شما میگم که ما دخترها خیلی بدبخت هستیم ولی
#پاسخ_اعضا
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🍃🍃
سلام همراز جان چه استاد بی شرمی که همچین توقعی از این دختر بیچاره داشته😔😔😔😔
دلم خیلی گرفت وقتی پیامشو خوندم من حای تو بودم صداشو ضبط میکردم میرفتم پبش پلیس..اه😭😭😭
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
#دلبروووون:
یه دیالوگی توی سریال شهرزاد بود
که میگفت:
اگه نمیدونی بدون!
من با تو چیزایی رو پیدا کردم
که هیچوقت تو زندگیم نداشتم،
نمیخوام از دستش بدم...
پس اگه بزاری بری، من تموم میشم!
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿
دنیای بانوان❤️
#درد_دل_سمیرا #ارسالی_اعضا
ادمین:
❣❣❣
درددل سمیرا رو بخونید...دختری که در معرض یک بی آبرویی قرار میگیره و....
اگر در زندگی شما عبرتی وجود داره برامون ارسال کنید...
@beheshtezendegii
🌿...........😇.........🌿