eitaa logo
دنیای بانوان❤️
10.5هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
633 ویدیو
10 فایل
بخوانیم و بیاموزیم..... به زندگیمون نور ببخشیم...🍃 آیدی من @Hamraaaz تبلیغات پذیرفته میشود👇 https://eitaa.com/joinchat/2682126514Ce7df1eef64
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊 سلام برا اون خواهری که گفت براش دعاکنیدازشرشوهرش راحت شود عزیزم مگه نمی دونستی شوهرت پانزده سال ازت بزرگتره نبایدباهاش ازدواج می کردی حالاهم برو مهرحلال جون آزادکن.نمی خوادنفرین کنی جوون مردم رامتٱسفم برای امثال شماها @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii برای آقای کانالمون... ‌ ‌
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊 سلام گلی جان احسنت به آقایی وقت صحبت کردن با نامحرم سرشون را پایین می اندازند واقعا باید به چنین مردهایی افتخار کرد همان طور خداوند به خانم ها میفرمایند حجاب به آقایون هم گفتند نگاهتون را کنترل کنید واقعا شما شیر پاک و روزی حلال خوردید. خوش بحال خانوم شما 😍😍 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii 📚 داستان «چوب و پیاز و سکه» ‌‌
📚 داستان «چوب و پیاز و سکه» گناهکاری را نزد حاکم بردند... حاکم گفت: یکی از این سه مجازات را انتخاب کن: «یا یک من پیاز بخور، یا ۱۰۰ سکه بده، یا ۵۰ چوب بخور!» مرد با خودش گفت: « وقتی می‌شود پیاز خورد کدام عاقلی چوب می‌خورد یا پول می‌دهد؟» برایش پیاز آوردند... دو پیاز که خورد، دهانش سوخت. گفت: «درد چوب از پیاز کمتر است، چوب بزنید!» هنوز ده چوب نزده بودند که اشکش درآمد و با خودش فکر کرد: «آدم عاقل تا پول دارد، چرا چوب بخورد؟!» ۱۰۰ سکه داد و آزاد شد... حاکم گفت: «کار آخر را اگر اول انجام می‌دادی لازم نبود هم چوب را بخوری، هم پیاز را و در آخر سکه هم بدهی!!» این خلاصه‌ی بسیاری از تصمیم ‌گیری‌های ماست، در آخر کار و بعد از صرف هزینه بسیار، همان کاری را انجام می‌دهیم که باید اول انجام می‌دادیم!! @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در جواب خانمی که دامادشون کارمند دادگستری هستن.... ‌‌
🕊🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🕊 سلام خدمت همگی در جواب خانمی که دامادشون کارمند دادگستری هستن.... خانم عزیز اینطور که از صحبتای شما برداشت کردم دامادتون خیلی زرنگه همه طلا ودارایی ......نه خواهرم دادگستری اضافه کار نداره مامور ابلاغ باید جهت ابلاغ حکم غیر از ساعت اداری هم در اداره حضور داشته باشن مگه که کارشون بسپارن به سربازهایی که در دادگستری مشغول خدمت هستن وقتاییکه بازرس دارن سرشون شلوغتره و اکثر کارمندا عصر هم میرن جهت کارهایی مونده ولی با اینکه حقوقش کمه ...نیاز به فروش طلا و ...برا مخارج زندگی نیست احتمالا یا در حال سرمایه گذاری هستن یا خرج کس دیگه ای متقبل شدن @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii برای خواهر عزیزی که دوراز جونشون آرزوی مرگ کردند
سلام به همه ی هم گروهی ها وبخصوص مدیرمحترم گروه که زحمت می کشند وباعث کار خیر شدند ان شالله عاقبت بخیر شوند وتنشون‌ همیشه سالم باشه ، برای خواهر عزیزی که دوراز جونشون آرزوی مرگ کردند ،اولا ان شالله خداوند عمر باعزت نصیبشون کنه ودوما کاش میگفتن مشکلشون با همسرشون علاوه بر سن زیاد چی هست که خواهرا بهتر بتونن راهنمایی کنن،عزیزم شما هنوز جون هستید وباید از زندگی لذت ببرید ،شما الان بچه دارید وکاری که شده وبااختلاف سنی زیاد ازدواج‌ کردید ،به نظر من شما باید خیلی زرنگ باشید وسیاست زنانه داشته باشید بخدا اکثرا مردا وبا اخلاق خوب زنا ،مطیع وگوش به فرمان زن میشن ،من همسرم خیلی خیلی عصبی هستند ولی قلب مهربونی دارند اول ازدواج بعداز مدتی متوجه شدم با کوچکترین حرفی از کوره درمیرفت حتی بعضی موقعه ها از شدت عصبانیت پیراهنش وپاره می کرد،یک روز خواهرم خونمون بود ودید ،ودرواقع میخواست به من درس یاد بده گفت اگه عصبانی شد خودت هم سرش داد بزن توهم سروصدا کن که ازت حساب ببره😉😉من هم گفتم خواهرم الان ده ساله ازدواج کرده حتما باتجربه هست ،حرفش وگوش دادم ،ودوروز بعد عصبانی شد ومن بدتر داد میزدم گوشیش وپرت کرد وشکوند وچند تیکه ظرف وپرت کرد وشکوند ،تا آروم شد بعد از چند روز دوباره عصبی شد دوباره دادزدم واین سری کمد وزد شکوند ،چهار بار فقط روش خواهرم وبه کاربردم وبعدنشستم باخودم فکر کردم وگفتم اون هم گناه داره دست خودش نیست ومن هم بدتر عصبانیش میکنم وتسلیم شدم وبا سیاست وملایمت باش برخورد کردم وکم کم بهتر وبهتر شد اون موقعه،من هم بیست سالم بود وتجربه نداشتم ودهه ی شصتی هستم ،واون هم بیست وسه ساله بود ،اون هم کارش راننده ماشین سنگین هست ودرگرمای جنوب ،واقعا بهش حق میدم عصبی بیاد خونه اونم تو گرمای مردادماه جنوب ،هروقت میومد خونه با شربت یا میوه ی خنک به استقبالش میرفتم ،همیشه قربون صدقه اش میرفتم وواقعا قربون صدقه رفتنام از وجودم بود چون خیلی خیلی دوسش دارم ، هرکاری میکردم ویا جای میرفتم اول از ش اجازه میگرفتم،چند باربهم گفت اجازه ی مطلق داری هرجا میری برو من به تو اطمینان کامل دارم ولی چون میدونستم خوشحال میشه ازش اجازه میگرفتم ،وقتی ازسر کار میومد وخسته بود بچه هام کوچیک بودن یه ساعتی یابیشتر میبردمشون خونه خواهرم یا پارک که یکمی استراحت کنه ،چون از ساعت ۵صبح تا ۸شب بعضی موقعه ها هم ممکن تا ده شب کارش طول میکشه ،حتی اگه کار ضرروی دارم یه تک زنگ میزنم ومنتظرمیمونم تاخودش زنگ بزنه چون کارش خیلی سخت هست وپشت فرمون جواب نمیده ،به همین خاطر یسره زنگ نمیزنم که عصبی بشه،وقتی میخوام جای برم ومیگفت خسته ام رفتن وموکول میکردم به روزهای بعد،حتی بعضی عروسی ها را آماده میشدم ومیگفت خسته ام یا ازسر کار دیر میمومد رفتن وکنسل میکردم واین موضوع کلا فراموش میکردم وبحثش وادامه نمیدادم ،وقتی خواب باشه وموقعه ی تعمیر ماشین دستاش تاول زده باشه کرم میزنم به دستاش ،چون میگم بخاطر من وبچه هام این قدر زحمت میکشه ،شاید بعضی هاتون مثل خواهرم بگید وظیفه اشه ،ولی بخدا این دورزمونه که بد شده واکثرا به فکر خوشی خودشون هستن و زن وبچشون وول کردن ،باید قدر مردای زحمت کش وبدونیم ورو تخم چشامون بزاریم ،خلاصه این قدرهواش ودارم که نمیزارم آب تو دلش تکون بخوره😊خداراشکر خودش هم قدران زحماتم هست وهرکاری بخواد بکنه اول نظرم ومیپرسه ونظرم براش مهمه وحساب بانکیمون مشترک هست ومخفی کاری نداره وروزی هزاران بار خداراشاکرم بخاطر سلامتی وهیچ وقت حتی تو اوج عصبانیتش ندیدم به خانواده ام بی احترامی کنه،خواهر عزیزم شما هم سعی کن خودت زندگیت ودرست کنی بخدا تو زندگی خیلی سختی کشیدم ولی خدارا شکر که به حرف خواهرم که خودش وکمتراز مشاور نمیبینه گوش نکردم😄وگرنه الان معلوم نبود از زندگی چه جهنمی میساختم ،خواهرم همت کن وزندگیت وبساز وان شالله خبرای خوش وتو گروه برامون بفرستی،امیدوارم همه ی عزیزان هیچ مشکلی نداشته باشن برای من وبچه های گلم دعا کنید 🙏🙏 @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii # سوال_اعضا ‌‌
لطفا هم خانم ها هم آقایان بگن که چگونه و با انجام چه کارهایی به خودشون میرسن؟ از لحاظ تغذیه و اندام و تفکر و مراقبت زیبایی، روحیه، زبان و ... اطلاعات و هر چیزی که می دونید. لطفا حتما با جزئیات بگین ... متشکرم. @beheshtezendegii 🌿...........😇.........🌿
دلانه هات رو بهم بگو👇 @Nazgolliiii در مورد دخترخانمی که گفته بودن مادرم چجوری منو پیشنهاد بده به اون خانم ... ‌ ‌‌